معرفی و دانلود کتاب فرصتی دوباره

معرفی کتاب فرصتی دوباره

مری هیگینز کلارک، ملکه‌ی تعلیق ادبیات آمریکایی، در کتاب فرصتی دوباره به سراغ مدیر یک شرکت بزرگ واکسن‌سازی، نیکولاس اسپنسر می‌رود. پس از ناپدید شدن این مدیر، سوءظن اطرافیان مبنی بر فرار او با سرمایه‌ی شرکت برانگیخته می‌شود. در ضلع دیگر این سوءظن، همسر دوم او، لین اسپنسر قرار دارد و برخی می‌گوید لین با همسرش همدست است. گفتنی است که این کتاب یکی از پرفروش‌ترین عناوین جنایی در سطح بین‌المللی محسوب می‌شود.

درباره‌ی کتاب فرصتی دوباره

کتاب فرصتی دوباره (Second Time Around) از پرفروش‌ترین کتاب‌ها‌ی جنایی در سطح بین‌المللی است که به قلم مری هیگینز کلارک (Mary Higgins Clark)، بانوی «تعلیق» داستان‌نویسی آمریکا، به رشته‌ی تحریر درآمده است. این کتاب به داستان زندگی نیکولاس اسپنسر، رئیس یک شرکت بزرگ واکسن‌سازی به نام جن استون، می‌پردازد که به طرز ناگهانی ناپدید می‌شود. شایعات می‌گویند او زنده است و با کمک همسر دومش، لین، میلیون‌ها دلار از سرمایه‌ی سهام‌داران شرکت را بالا کشیده و به برزیل متواری شده است. در همین اثنا است که کسی خانه‌ی اسپنسرها را به آتش می‌کشد. به این ترتیب لین مورد سوء قصد قرار می‌گیرد و ماجرا از این هم پیچیده‌تر می‌شود. آیا این سهام‌دارانِ شاکی و عصبانی بودند که او را مورد سوءقصد قرار دادند، یا دست‌هایی پشت پرده پنهان بود که کسی از آن خبر نداشت؟

کتاب فرصتی دوباره در پنجاه و دو فصل و به زبان کارلی، خواهر ناتنی لین، نوشته شده است. او که ستون‌نویس نشریه‌ی وال استریت ویکلی است، وظیفه‌ی پوشش‌دهی ماجرای اسپنسرها را بر عهده گرفته و از آنجا که خواهرخوانده‌ی لین محسوب می‌شود، می‌تواند داستان را از فاصله‌ای نزدیک‌تر و با نگاهی شخصی‌تر و خانوادگی‌تری پیگیری کند.

معمای جاری در کتاب فرصتی دوباره همانند دیگر رمان‌های مری هیگینز کلارک، با عنصر تعلیق تقویت شده است و با کششی فوق‌العاده مخاطب را تا پایان داستان به دنبال خود می‌کشاند. در نهایت نیز ضربه‌ای غیرقابل منتظره به حدس و گمان‌های مخاطب می‌زند. داستان کتاب مملو از عناصر روانشناختی است. نویسنده در این داستان با تکیه بر تحقیقات گسترده‌ در میان پرونده‌های جنایی واقعی و گزارش‌های واقعی پلیس و دایره‌ی جنایی، نگاهی به تاریک‌ترین زوایای روان انسان می‌اندازد و به موضوعاتی همچون عشق و خیانت می‌پردازد.

کتاب فرصتی دوباره به قلم سیما فلاح به فارسی برگردانده شده است. این رمان جذاب با تلاش انتشارات لیوسا به چاپ رسیده و روانه‌ی بازار کتاب ایران شده است.

نکوداشت‌های کتاب فرصتی دوباره

• مری هیگینز کلارک در کتاب فرصتی دوباره همانند دیگر کتاب‌هایش به صورت لایه لایه گره از معمایش باز می‌کند و با استفاده از تاکتیک عشق خانوادگی و خیانت خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همین نکته است که مطالعه‌ی آثار او را بسیار لذت‌بخش می‌کند. (نویسنده‌ی انگلیسی)
• کتاب فرصتی دوباره از بهترین کتاب‌های مری هیگینز کلارک است. او در این کتاب داستان واقعی را با ادبیات در هم می‌آمیزد و رمانی پر از هیجان و شگفتی می‌آفریند. (Fantastic Fiction)
• داستان‌های جنایی هیگینز کلارک بسیار منحصر به فرد هستند. او داستان‌ها را آرام آرام و با ساختار روایی قدرتمندی بازگو می‌کند. (Daily Mirror)

کتاب فرصتی دوباره برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب را به تمام کسانی که به رمان‌ها و داستان‌های ژانر جنایی و معمایی علاقه دارند، توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب فرصتی دوباره می‌خوانیم

توانستم بزرگراه کراس برانکس را در عرض حدوداً پانزده دقیقه طى کنم، که بى‌سابقه بود. بعد به شمال پیچیدم و به طرف هات‌چینسون ریور پارک‌وى رفتم. گوینده‌ى اخبار شنوندگان را از آخرین اخبار درباره‌ى لین و اتفاقى که برایش افتاده بود، مطلع کرد. ساعت 3:15 صبح آژیر آتش‌سوزى در عمارت مجلل بدفورد به صدا درآمده بود. چند دقیقه‌ى بعد که آتش‌نشان‌ها سر رسیده بودند، کل طبقه‌ى پایین در شعله‌هاى آتش غرق بوده. روزا گومز با اطمینان به آنها گفته بود که کسى داخل خانه نیست. خوشبختانه یکى از آتش‌نشان‌ها فیاتى را که لین همیشه سوارش مى‌شد در پارکینگ دیده و از روزا پرسیده بود آن فیات چند وقت است داخل پارکینگ است. وقتى روزا با حالتى یکه‌خورده جواب آنها را داده بود، آتش‌نشان‌ها نردبانى را کنار پنجره‌ى اتاق‌خوابى گذاشته بودند که روزا به آن اشاره کرده بود، بعد پنجره را شکسته و وارد اتاق شده بودند. آنها لین را مبهوت و سرگردان پیدا کرده بودند درحالى‌که سعى داشته کورمال کورمال از میان دود غلیظ راهى به بیرون پیدا کند. وقتى آتش‌نشان‌ها او را نجات داده بودند، از بس دود استنشاق کرده بوده، نمى‌توانسته نفس بکشد. پاهایش از حرارت کف اتاق تاول زده و دست‌هایش دچار سوختگى درجه‌ى دوم شده بوده چون براى پیدا کردن درِ اتاق آنها را روى دیوارهاى داغ اتاق مى‌گذاشته. بیمارستان گزارش داده بود وضعیت او بهتر شده و از آن وضعیت بحرانى خارج شده است.

گزارش اولیه حاکى از آن بود که کسى عمداً خانه را به آتش کشیده بود. یک نفر در ایوان جلویى خانه و جلوى کل عمارت بنزین ریخته و به‌محض اینکه کبریت را کشیده بود، حریق در عرض چند ثانیه تمام طبقه‌ى اول را فرا گرفته بود.

از خودم پرسیدم: چه کسى آن خانه را آتش زده؟ یعنى کسى مى‌دانست یا حدس مى‌زد لین آنجا باشد؟