معرفی و دانلود کتاب صوتی موهبت زندگی: دوازده درس برای نجات زندگی
برای دانلود قانونی کتاب صوتی موهبت زندگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی موهبت زندگی: دوازده درس برای نجات زندگی
درسهایی برای فهم بهتر موهبت زندگی از زنی که جوانیاش را در اردوگاه کار اجباری آشوویتس گذرانده! ادیت اگر، روانشناس بالینی مجارستانی، در کتاب صوتی موهبت زندگی به ما یاد میدهد که بدتر از گرفتار شدن در اردوگاه کار اجباری نازیها، گرفتار شدن در زندان ذهن و طرز فکری است که اجازهی رشد و آزادی را در زندگی نمیدهد. این کتاب در سال 2021 برندهی جایزهی Audie در حوزهی رشد شخصی و شغلی بوده است.
دربارهی کتاب صوتی موهبت زندگی
ما آدمها در مواجهه با غم و سختی یکدیگر، معمولاً به یکدیگر دلگرمی میدهیم و تلاش میکنیم تا با گفتن جملات مثبت و امیدبخش، اندکی از رنجها کم کنیم. شاید شنیدن جملات مثبت انگیزشی در چنین زمانهایی اصلاً معنای همیشگی خودش را نداشته باشد، چون گمان میکنیم که گویندهی این حرفها احتمالاً خارج از گود نشسته و درکی از مشکلات ما ندارد. اما اینجا در کتاب صوتی موهبت زندگی (The Gift: 12 Lessons to Save Your Life) قرار است جملهی «همهچیز درست میشود» را از زبان کسی بشنویم که نهتنها خارج گود نبوده، بلکه سختیهایی را در زندگی تحمل کرده که کمتر کسی قادر به درک رنج و عذاب حاصل از آنهاست.
ادیت اگر (Edith Eger)، نویسندهی کتاب صوتی موهبت زندگی، کسی که حالا به عنوان روانشناس فعالیت دارد، یکی از بازماندگان واقعهی هولوکاست است. در ابتدای کتاب با او همراه میشویم تا تصویری را که از شرایط زندگیاش در شانزده سالگی نشانمان میدهد ببینیم؛ دخترک نوجوانی که تمام دغدغهاش را پیشرفت در ورزش ژیمناستیک و باله دربرگرفته، عاشق سربهسر گذاشتنِ خواهرهای بزرگتر و زیبایش است و بسیار علاقهمند است پیرهن ابریشمی آبیرنگی را که پدر برایش طراحی کرده، بپوشد. اما اندکی بعد، همهچیز ویران میشود. زمزمههای جنگ از دور و اطراف به گوش میرسد، او را به خاطر یهودی بودن از تیم ژیمناستیک مدرسه کنار میگذراند، شهر توسط آلمانها اشغال میشود، و بعد، کل خانوادهاش را بهعنوان اسیر به آشوویتس میفرستند.
ادیت اگر روایت میکند که چطور آنها را مانند احشام به صف در میآوردند و در این صف منحوس، سرنوشت هرکس مشخص میشد. صفی که از آنجا پدر و مادرش را به اتاق گاز فرستادند و کشتند، و مابقیشان را هم تکبهتک شکنجه و تحقیر کردند. اِگِر از روزی مینویسد که با قلبی داغدار از مرگ والدینش، و با تنی که از زور شکنجه ناتوان شده بود، مجبورش کردند تا در مقابل افسران آلمانی برقصد و او برای نجات جانش چارهای نداشت جز اینکه این درخواست تحقیرآمیز را بپذیرد. در آن لحظه، چه چیزی به کمک ادیت اگر آمد تا جانی دوباره بگیرد و برای نجاتش از آن مخمصه، تن به رقص دهد؟!
درست در همین نقطه، جان کلام این کتاب آشکار میشود. درست است که ما اختیار و قدرتی برای محافظت از خودمان در برابر تمام آنچه این دنیا از شر و سختی و بیرحمی نشانمان میدهد نداریم، اما قدرت انتخاب داریم که چطور نسبتبه هر فاجعهای واکنش نشان بدهیم. اگر مانند ادیت اگر در سالهای نوجوانیاش در نقطهی بحران باشیم، میتوانیم تصمیم بگیریم که در یک لحظه مغزمان را خاموش کنیم، به دنیای درونی خودمان برویم، تصور کنیم به جای اردوگاه کار اجباری اشویتش روی صحنهی نمایش قرار گرفتهایم و بعد هرچه در توان داریم را برای رقصیدن به سازِ مشکلات نشان دهیم.
قصه برای ادیت اگر به همین نقطه ختم نمیشود. او تعریف میکند که چطور سالهای بعد از آن را به تبعید و فرار و فقر گذرانده. و سرانجام حتی وقتی زندگی روی آرامش را به او نشان داد و توانست تحصیل کند هم، عذاب سالهای گذشته و خاطراک وحشتناکش دست از سرش برنداشتند! او در آن زمان روانشناس بود؛ کسی که از اعتبار بالایی میان جامعهی پزشکان برخوردار بود و سختترین پروندههای مربوط به بیماریهای روانی را به او میسپردند. اما در عمق وجودش، میدانست خودش، به بیشترین درمان و توجه نیاز دارد. او خشم و غم و اضطراب زیادی را از دوران اسارت با خود بههمراه داشت که تلاش میکرد با سریعتر دویدن در مسیر موفقیت شغلی و تحصیلی آنها را نادیده بگیرد. ولی در نقطهای دیگر نتوانست به خودش دروغ بگوید؛ موفقیت چارهی روح زخمیاش نبود، او باید پیش از همه، اول خودش را درمان میکرد.
پس او یکبار دیگر چشمانش را بست و تلاش کرد دوباره همان دخترک شانزده الهای شود که انتخاب کرد برای زنده ماندنش برقصد. او این بار هم باید انتخاب میکرد به سختیهایی که کشیده بود، به عذابهایی که از آن روزگار در روحش مانده بودند و به هر خاطرهای که آزادی او را برای زندگی در لحظه میگرفتند واکنش درستی نشان بدهد و این واکنش، درمان بود. او دراینباره اینطور مینویسد که ما میتوانیم تا ابد زجر مصیبتی را که کشیدهایم، بیعدالتیای که دیدهایم و زهر بیمهریهایی را چشیدهایم با خود حمل کرده و همهجا ببریم و انتخاب کنیم که تا آخر عمر بردهی آنها باقی بمانیم! یا میتوانیم انتخاب کنیم که غمهایمان را در گوشهای از قلبمان نگه داریم، اما اجازه ندهیم که موهبت زندگی از دستمان ربوده شود، چون فقط ما هستیم که اهمیت داریم، تنها یک بار زندگی میکنیم، و هر لحظه از زندگی، درست مثل یک هدیهی ارزشمند است.
کتاب صوتی موهبت زندگی کاری از نشر صوتی شادن پژواک است. این کتاب را با ترجمهی فرزان حسنی و گویندگی اعظم حبیبی میشنویم.
نکوداشتهای کتاب صوتی موهبت زندگی
- زندگی من برای همیشه با داستان دکتر اگر تغییر کرده است. (اوپرا)
- یک کتاب ضروری برای زمانی که زندگی سخت میشود. (رنگان چاترجی)
- خردمندانه و تأملبرانگیز. (دیلی میل)
- ادیت اگر قهرمان من است... او به جای اینکه بگذارد گذشتهی دردناکش او را به نابودی بکشاند، تصمیم گرفت آن را به یک هدیهی قدرتمند تبدیل کند؛ هدیهای که برای کمک به بهبودی دیگران از آن استفاده میکند. (جنت والز)
- زندگی دکتر اگر توانایی ما را برای گذر از بزرگترین وحشتها و استفاده از آن رنج بهنفع دیگران نشان میدهد. او آزادی و بخشش واقعی را یافته است و به ما نیز نشان میدهد که چگونه میتوانیم این کار را بکنیم. (دزموند توتو)
کتاب صوتی موهبت زندگی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر میخواهید داستان زندگی پر از رنج زنی را بشنوید که در انتهای تاریکی، به نور، آرامش و رستگاری رسیده، این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب صوتی موهبت زندگی: دوازده درس برای نجات زندگی میشنویم
یک روز وقتی ماریان پنجساله بود و ما تو آپارتمان کوچیکی تو بالتیمور زندگی میکردیم، اون از مدرسه گریون به خونه برگشت. اون رو به یه جشن تولد دعوت نکرده بودن و قلبش شکسته بود. صورتش از فشار احساسات قرمز شده بود. گونههاش خیس از اشک بودن. من اصلاً نمیدونستم که چطور باید احساسم رو به اون نشون بدم. اصلاً نمیدونستم که چطور به اون اجازه بدم احساساتش رو داشته باشه. توی اون روزها، من کاملاً در حال مبارزه و انکار گذشتهم بودم. من هرگز حتی یک کلمه هم از آشوویتس حرف نمیزدم. حتی بچههام نمیدونستن که من یکی از بازماندههای آشوویتسم. تا وقتی که ماریان به دبیرستان رفت و خودش در کتابی راجع به هولوکاست، متوجه این موضوع شد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی موهبت زندگی: دوازده درس برای نجات زندگی |
نویسنده | ادیت اگر |
مترجم | فرزان حسنی |
راوی | اعظم حبیبی |
ناشر صوتی | شادن پژواک |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۸ ساعت و ۱۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |