معرفی و دانلود کتاب صوتی راز اسب تک شاخ: کتاب یازدهم مجموعه ماجراهای تن تن

معرفی کتاب صوتی راز اسب تک شاخ: کتاب یازدهم مجموعه ماجراهای تن تن

«این دزدها چی کار می‌کنند؟ به جای اینکه کشتی ما رو غارت کنند، کشتی رو پر می‌کنند؟!» هرژه، نویسنده‌ی بلژیکی که از بابت خلق مجموعه‌ی «تن‌تن» به شهرتی جهانی رسید، در کتاب صوتی راز اسب تک شاخ داستان یک کشتی گمشده‌ی افسانه‌ایِ حامل گنج را روایت می‌کند که بعد از صدها سال، نشانی دوباره از آن پیدا شده...

درباره‌ی کتاب صوتی راز اسب تک شاخ

هر جا که بوی دردسر به مشام برسد، قطعاً سروکله‌ی تن‌تن و یار باوفایش برفی نیز در آنجا پیدا می‌شود. در کتاب صوتی راز اسب تک شاخ (The Secret of the Unicorn) نوشته‌ی هرژه (Hergé) داستان از یک روز شلوغ و آفتابی در بازار کالاهای دست‌دوم آغاز می‌شود. گرچه خورشید در آسمان می‌درخشد و روز از این روشن‌تر نمی‌شود، اما این بدین معنی نیست که دزدها در روز روشن دزدی نخواهند کرد!

به‌تازگی آمار جیب‌بری در مکان‌های شلوغ چنان بالا رفته که همه‌ی مردم را نگران کرده است. برای همین هم مأموران پلیس به همراه تن‌تن در بازار گشت می‌زنند تا بلکه بتوانند رد و نشانی از دزدها پیدا کنند. تنها سرنخی که از دزدها به دستشان می‌رسد، رد به سرقت رفتن کیف خودشان در میان بازار است! اما حالا که تا اینجا آمده‌اند، بد نیست تا نگاهی هم به اجناس بازار بیندازند. در همین لحظه است که یک کشتی کوچک و عتیقه، نظر تن‌تن را به خود جلب می‌کند.

ازآنجاکه صمیمی‌ترین دوست تن‌تن یعنی کاپیتان هادوک، یک دریانورد است، این کشتی کوچک می‌تواند هدیه‌ی مناسبی برایش باشد. به‌محض اینکه تن‌تن پول آن کشتی را پرداخت می‌کند، سیل مشتریان بر سرش می‌ریزند و هر کدام به او قیمتی پیشنهاد می‌کنند تا آن کشتی را به آن‌ها بفروشد. تن‌تن که آن را به‌عنوان هدیه خریده، به‌هیچ‌عنوان این پیشنهادهای چرب‌ونرم را قبول نمی‌کند؛ اما متعجب می‌شود که مگر آن کشتی دکوری چه ویژگی خاصی دارد که مردم حاضرند تا سی برابر قیمتش آن را از او بخرند؟!

وقتی کاپیتان هادوک چشمش به آن کشتی می‌افتد، بسیار متعجب می‌شود، چرا که تصویر آن کشتی را پیش‌ازاین جایی دیده و می‌داند، آن کشتی که نامش اسب تک‌شاخ است، متعلق به جد بزرگ خودش، سر فرانسیس هادوک است. کمی بعدتر کشتی کوچک از آن‌ها دزدیده می‌شود و این دزدی، تن‌تن و کاپیتان را بیش‌ازپیش نسبت به آن کنجکاو می‌کند.

کاپیتان هادوک به یاد می‌آورد که یک صندوقچه از جد بزرگش برایش مانده که آن را در اتاق زیرشیروانی نگه می‌دارد. با رفتن سراغ آن صندوقچه، علت دزدیده شدن آن کشتی کوچک مشخص می‌شود؛ پای یک گنج بزرگ در میان است که نقشه‌ی رسیدن به آن در همان کشتی کوچک پنهان شده و دزدیده شدنش هم بدین معناست که افراد دیگری هم سرسختانه به دنبال این گنج هستند. با ادامه‌ی داستان، هویت این افراد، به‌عنوان جنایت‌کارانی که برای رسیدن به گنج از آدم‌کشی هم هراسی ندارند، مشخص می‌شود...

جالب است بدانید که انتشار این داستان، درست متقارن با اشغال بلژیک توسط آلمان نازی بود. بااین‌وجود این کتاب مورد توجه مخاطبان بسیاری قرار گرفت و نظرات مثبت بسیاری را نیز از آن خود کرد. هرژه برای خلق این قصه، از یک کشتی واقعی الهام گرفت و بعد آن را تبدیل به المان اصلی داستان خودش کرد. این کتاب، بعد از کتاب «تن‌تن در تبت» اثر مورد علاقه‌ی خود نویسنده در میان سری کتاب‌های تن‌تن بوده است.

کتاب صوتی راز اسب تک شاخ کاری از نشر صوتی نیک و انتشارات سپاس است. این کتاب را با ترجمه‌ی شباهنگ دلشاد و روایت هوتن شاطری پور، فرهاد اتقیایی، شهره روحی، افشین اعتماد و کامبیز خلیلی می‌شنوید.

نکوداشت‌های کتاب راز اسب تک شاخ

• در این کتاب، خواننده با مهارتی خیره‌کننده میان حال و گذشته حرکت داده می‌شود. دوره‌های زمانی به شکلی بی‌نظیر به یکدیگر پیوند خورده، غنا یافته و به شیوه‌ای شگفت‌آور تقویت و هماهنگ شده‌اند. هرژه در این اثر اوج توانایی‌های خود را نشان داده است. (فیلیپ گودین)
• کتاب راز اسب تک شاخ جایگاهی حیاتی در مجموعه‌ی ماجراهای تن‌تن دارد، چرا که با معرفی شخصیت‌های اصلی، جهان منحصربه‌فرد و جذاب تن‌تن را بنا می‌کنند. (Benoît Peeters)

اقتباس سینمایی و فرهنگی از کتاب راز اسب تک شاخ

در سال 2011، انیمیشنی با نام مشابه بر اساس داستان این کتاب ساخته شد که استیون اسپیلبرگ کارگردانی آن را به عهده داشت. این انیمیشن جوایزی همچون Annie Award، Empire Awards و... را در کارنامه‌ی خود دارد.

کتاب صوتی راز اسب تک شاخ برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب صوتی را به طرفداران کمیک‌های طنز و ماجراجویانه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب صوتی راز اسب تک شاخ: کتاب یازدهم مجموعه ماجراهای تن تن می‌شنویم

- کاپیتان هادوک؟ من ندیدم که بیرون بره. در رو باز نمی‌کنه؟ چرا؟!

- شاید مریض شده باشه.

- مریض؟ شاید. چون تا صبح چراغ اتاقش روشن بود.

- باید فوری بریم سراغش.

- جواب نمی‌ده.

- صبر کن... یه صدایی اومد. توی خونه است! کاپیتان؟ کاپیتان؟ در رو باز کن. منم تن‌تن.

فهرست مطالب کتاب صوتی