زندگینامه کیت مک مولان
کیت مک مولان (Kate Mcmullan) شانزدهم ژانویهی سال 1947 در سنت لوئیس، واقع در ایالت میزوری آمریکا به دنیا آمد. مک مولان خیلی سریع به کتاب خواندن علاقهمند شد و راهش را به بخش کتابهای کودکان کتابخانهی عمومی محل زندگیاش باز کرد. البته پدر و مادرش در شکلگیری این علاقه در او تأثیر بسیاری داشتند؛ چراکه هردو کتابخوانهای حرفهای بودند. او با کتابهایی که به امانت گرفته بود به خانه برمیگشت و همراه با سگ، گربه یا خوکچهی هندیاش، برای ساعتهای طولانی در دنیای کتابها و داستانها غرق میشد.
کیت مک مولان پس از اینکه دانشگاه را به پایان رساند، به لسآنجلس رفت و بهعنوان معلم کلاس چهارم مشغول به کار شد. در این دوره چیزی از علاقهی او به کتاب خواندن کم نشده بود، بنابراین برای شاگردانش هم کتابهای بسیاری میخواند. یکی از همین روزها بود که مک مولان با خود فکر کرد آیا خودش نمیتواند داستانهایی مشابه آنچه برای شاگردانش میخواند را بنویسد؟ و همین شد که نوشتن را آغاز کرد. اما واقعیت این بود که کار در مدرسه بهعنوان معلم، انرژی و وقت چندانی برای نوشتن باقی نمیگذاشت. به همین دلیل کیت مک مولان تصمیم گرفت برنامهی زندگیاش را تغییر دهد و به شهر دیگری نقل مکان کند.
کیت مک مولان شنیده بود که نیویورک محل زندگی نویسندگان است. بنابراین فکر کرد که این شهر، میتواند بهترین جا برای زندگی او و رسیدن به اهدافش باشد. او در نیویورک، در یک شرکت انتشاراتی کاری پیدا کرد و مشغول ویراستاری شد. صبحها ویراستار بود و شبها نویسنده. در همین زمان با تصویرگری به نام جیم مک مولان نیز آشنا شد؛ یعنی همان تصویرگری که کتابهایش در کتابخانهی کیت مک مولان دیده میشد. آنها خیلی سریع تصمیم به ازدواج گرفتند و تا همین امروز نیز در کنار یکدیگر زندگی میکنند.
کیت مکمولان در حال حاضر در نیویورک زندگی میکند. او علاقهی بسیاری به بازدید از مدرسهها و گفتگو با بچهها و نوجوانانی دارد که کتابهایش را خواندهاند. علاوهبر این تمام ایمیلها و نامههایش را با دقت میخواند و به همهی آنها پاسخ میدهد. اگر شما هم مایل به برقراری ارتباط با این نویسندهی ادبیات کودک و نوجوان هستید، میتوانید از طریق وبسایت شخصی کیت مک مولان با او در تماس باشید.
بهترین کتابهای کیت مک مولان
کتاب شاگرد جدید مدرسه (The New Kid At School): جلد اول از مجموعهی بیستجلدی «مدرسه نابودکنندگان اژدها (The Dragon Slayer’s Academy)» که کیت مک مولان آن را در سال 1997 به چاپ رساند. ویگلاف، پسر کوچولویی است که وارد مدرسهای عجیبوغریب میشود تا به یک قهرمان تبدیل شود و از دست خانوادهی عجیبش در امان باشد! ماجرای این کتاب هیجانانگیز اینطور شروع میشود که روزی یک خوانندهی دورهگرد به ویگلاف میگوید که او میتواند یک قهرمان درستوحسابی باشد! اما ویگلاف که زورش به یک مورچه هم نمیرسد، چطور میتواند قهرمان باشد؟
کتاب انتقام بانو اژدها (Revenge of the Dragon Lady): جلد دوم از مجموعهی مدرسه نابودکنندگان اژدها که در سال 1997 انتشار یافت. مادر اژدهایی که بچههای مدرسه نابودش کردهاند، برای انتقام گرفتن به سراغ آنها میآید و یک نبرد بزرگ میانشان درمیگیرد؛ بچههای مدرسه یک طرف و اژدها یک طرف دیگر! حالا باید دید که برندهی این نبرد بزرگ در داستان کیت مک مولان کدام طرف خواهد بود؟ بچههای مدرسه یا اژدها؟ با مراجعه به سایت یا اپلیکیشن کتابراه میتوانید جلدهای مختلف این مجموعه، ازجمله کتاب صوتی بانو اژدها، کتاب صوتی شاگرد جدید مدرسه و کتاب صوتی غول کوچک، مشکل بزرگ را دریافت کنید.
کتاب من بو میدهم! (I Stink): این کتاب در سال 2002 به چاپ رسید. اگر شما هم فکر میکنید یک کامیون حمل زباله، باید موجود خیلی خستهکنندهای باشد، این داستان دقیقاً برای شماست! کیت مکمولان در این کتاب، قصهی یک کامیون حمل زباله را تعریف میکند که با خوردن زبالههایی که به او میدهند، با روشن و خاموش کردن چراغهایش و با لاستیکهای گرد و بزرگش، حسابی بچههای دوروبر خود را سرگرم میکند! کتاب من بو میدهم در سال 2003 جایزهی انجمن کتابخانههای آمریکا را از آن خود کرد. این داستان فانتزی یکی از مشهورترین و بهترین کتابهای کیت مک مولان محسوب میشود.
حقایقی جالب درباره کیت مک مولان
- کتابهای موردعلاقهی کیت مکمولان در دوران کودکی، داستانهای اسطورهای یونانی، مجموعهی «نانسی درو»، «پیپی جوراببلند» و داستانهایی بود که حیوانات، نقش شخصیت اصلی را در آنها ایفا میکردند. البته این مسئله، این شرط را هم داشت که حیوانات، در طول داستان (و حتی هرگز!) نمیرند. کتاب «امانت بگیرها»، «زنان کوچک» و داستانهای کمیک، ازجملهی دیگر کتابهای موردعلاقهی او بودند. البته داستان زنان کوچک او را غمگین میکرد، ولی برای او مردن آدمها، بهاندازهی مردن حیوانات غمانگیز نبود.
- کیت مک مولان در دوران کودکی همیشه به این سؤال مهم که «دوست داری در آینده چهکاره شوی؟»، یک جواب ثابت میداد: یک کتابخوان! او هنوز هم خودش را یک کتابخوان میداند و تألیف بیش از صد کتابش را نیز بهنوعی در همین راستا تعریف میکند.