معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی در کوره راه کودکی

عکس جلد کتاب صوتی در کوره راه کودکی
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی در کوره راه کودکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی در کوره راه کودکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی در کوره راه کودکی

داستانی کوتاه درباره‌ی پسربچه‌ای که یک روز تصمیم می‌گیرد به همراه مادربزرگش بسته‌ای را به دست کسی برساند. در کتاب صوتی در کوره راه کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی یکی از داستان‌های مجموعه‌ی با پاهای کودکی را می‌شنویم.

درباره‌ی کتاب صوتی در کوره راه کودکی

داستان کتاب صوتی در کوره راه کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی از زبان مردی روایت می‌شود که اتفاقات برهه‌ای از زندگی‌اش را در سال‌های کودکی شرح می‌دهد. راوی برشی از کودکی خود را در حوالی هفت هشت سالگی، در نسبت با زنی به‌نام «خانجون» روایت می‌کند که در آغاز داستان درمی‌یابیم مادربزرگ اوست. خانجون در ابتدای داستان مشغول بستن ساکی است که می‌خواهد آن را به دست کسی برساند. راوی داستان که در حقیقت نوه‌ی خانجون است به همراه او می‌رود تا با یکدیگر ساک را در وقت ملاقاتی به دست صاحبش برسانند. اما صاحب ساک کیست؟ وقت ملاقاتی در زندان است یا در بیمارستان؟ برای فهمیدن پاسخ این سؤالات باید کتاب صوتی در کوره‌راه کودکی را بشنوید.

داستان این کتاب صوتی از مجموعه‌ داستان با پاهای کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی انتخاب شده است. این مجموعه دربرگیرنده‌ی چهار داستان رئالیستی است که در هر یک از آن‌ها مواجهه‌ی کودکی را با جهان واقع می‌شنویم.

کتاب صوتی در کوره راه کودکی به همت نشر صوتی کانون فرهنگی چوک تهیه و منتشر شده است. آرمان رضایی، بهاره سرمدی، مهدی رضایی، علی فخاری و سوری رحیمی در این اثر به صداپیشگی پرداخته‌اند.

کتاب صوتی در کوره راه کودکی برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های کوتاه ادبیات معاصر ایران علاقه دارید، شنیدن این کتاب صوتی را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

مجید اوریادی زنجانی را بیشتر بشناسیم

این پزشک و نویسنده در سال 1355 متولد شده است. مجید اوریادی زنجانی مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی گفتاردرمانی اخذ کرده و اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان است.

در بخشی از کتاب صوتی در کوره راه کودکی می‌شنویم

خانجون از تاریکی و تنهایی واهمه داشت. برای همین شب‌ها من طبقه‌ی بالا پیش خانجون می‌خوابیدم. یک خانه‌ی دوطبقه‌ی قدیمی بود. خانه به‌نام خانجون بود. اتاقی هم توی زیرزمین داشت در حدود بیست متر که من و پدر و مادرم به همراه چهارتا خواهرهایم آنجا زندگی می‌کردیم. سه تا پله از کف حیاط پایین‌تر بود. با راهرویی تنگ و باریک که به آشپزخانه منتهی می‌شد. کنار آشپزخانه هم حمامی قرار داشت. مستراح گوشه‌ی حیاط بود. آشپزخانه و حمام و مستراح مشترک بود. طبقه‌ی اول دست مستأجر بود. درآمد خانجون کرایه‌ی ماهانه‌ای بود که از طبقه‌ی اول و زیرزمین دستش را می‌گرفت. پدربزرگم سه چهار سال قبل از تولد من از دنیا رفته بود و این خانه به مادربزرگم رسیده بود.

مادرم در حالی که نفس‌نفس می‌زد با سینی صبحانه وارد اتاق شد. گوشه‌ی اتاق ایستاده و به دیوار تکیه داده بودم. چشمش که به ساک افتاد گفت: «داری می‌ری ملاقات اصغرآقا؟» اصغرآقا شوهر خانجون بود. مامانم نشست و سینی را روی زمین گذاشت. در حالی که سفره را پهن می‌کرد گفت: «واسه ناهار برمی‌گردی؟» خانجون پک محکمی به سیگار زد و ته‌سیگارش را در جاسیگاری خاموش کرد. «نمی‌دونم. روزای جمعه خیلی شلوغه. دیر کردم شما بخورید.»

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
19 دقیقه
در کوره‌راه کودکی

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی در کوره راه کودکی
نویسنده
راویآرمان رضایی، بهاره سرمدی، مهدی رضایی، علی فخاری، سوری رحیمی
ناشر صوتی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابMP3
مدت۱۹ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی در کوره راه کودکی

Sin90
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
داستان در کوره راه کودکی داستانی کوتاه از مجموعه داستانی با پاهای کودکی است اشاره دارد به خاطره ای از دوران کودکی کودکی هفت ساله که یک روز با مادربزرگ خود برای ملاقات همسر دوم مادربزرگش به زندان میرود. پدر بزرگ کودک فوت کرده. مادر بزرگ باهمدستی یک جناب سروان و همسرش که در زندان است در کار خرید و و فروش پخش مواد در زندان هستند از نظر من داستان مفهوم خاصی دربر ندارد و یا شاید چون بخشی از یک مجموعه داستانی است گنگ بنظر میرسد. پایان داستان نیز نامفهوم است و شاید به همین دلیل نام داستان کوره راه کودکی انتخاب شده است چون کودک به همراه مادربزرگش قدم در راهی گذاشته که درکی از آن ندارد و احساسات گنگ و تلخی را تجربه میکند و شاید بخاطر ندارد و یا متوجه نشده است که تصمیمی برای مادربزرگش گرفته شده است در کل ممنون از کتابراه بابت کتاب های صوتی کوتاه و رایگان
اعظم منصوری
۱۴۰۲/۰۷/۱۳
داستان در کوره راه کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی روایتگر خاطرات دوران کودکی فردی بنام مجتبی است که مادربزگش برای اینکه کار نقل و انتقال مواد مخدر را راحت تر انجام دهد، او را همراه خود به این طرف و آن طرف میبرد و روزی در نهایت برای انتقال مواد مخدر به داخل زندان گرفتار میشود. داستان برایم خیلی و تازگی داشت باورش برایم سخت بود که یک پیرزن دست به خرید و فروش مواد مخدر بزند و نوه‌ی کوچک خود را هم درگیر این ماجرا کند. مادر بزرگ همیشه واژه‌ای بوده که با احترام همراه بوده و برقرار کننده‌ی رابطه و دوستی بیشتر بین اعضای خانواده و حتی بین فامیل بعنوان بزرگتر و هنوز هم باورش برایم سخت است که یک مادربزرگ در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت داشته باشد و در ضمن ازدواج پس از مرگ شوهر اول هم درکش برایم سخت بود آن هم یک چنین شوهری.
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
داستان در کوره راه کودکی داستانی کوتاه از مجموعه داستانی با پاهای کودکی است. اشاره دارد به خاطره‌ای از دوران کودکی. کودکی هفت ساله که یک روز با مادر بزرگ خود برای ملاقات همسر دوم مادربزرگش به زندان میرود. پدر بزرگ کودک فوت کرده. مادر بزرگ با همدستی یک جناب سروان و همسرش که در زندان است در کار خرید و فروش و پخش مواد در زندان هستند. از نظر من داستان مفهوم خاصی دربر ندارد و یا شاید چون بخشی از یک مجموعه داستانی است گنگ بنظر میرسد. پایان داستان نیز نامفهوم است و شاید به همین دلیل نام داستان کوره راه کودکی انتخاب شده است! چون کودک به همراه مادربزرگش قدم در راهی گذاشته که درکی از ان ندارد واحساسات گنگ و تلخی را تجربه میکند و شاید بخاطر ندارد و یا متوجه نشده است که تصمیمی برای مادربزرگش گرفته شده است
علیرضا رجبیان
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
باز هم اعتیاد، باز هم مواد افیونی، و شاید بتز هم فقر و نداری که مادر بزرگ پیر را نیز به زندان کشاند.
کاش اینجوری داستان تموم نمیشد، کاش ماموران لشتباه کرده بودن، کاش کودک معصوم شاهد این نکبتی‌ها نبود
، دایتان کوتاه بود، کوتاه، انتظار داشتم، مادربزرگ با مراقبت درست از کودک نمیگذاشت نوه‌اش با این
الودگی‌ها اشنا بشه
در این داستان باز هم خلا بی توجهی مسوولین بچشم میخوره، انگار کسی به بفکر توده مردم نیست، انگار نه کمیته امدادی است و نه سازمان بهزیستی، چرا نویسنده نتونسته از عناصر مثبت نگر و تعدیل کننده استفاده کنه، چرا در اوج نومیدی، کودک با ترس و لرز رها میشود و از سرنوستش خبری نیست.
فرزانه
۱۴۰۲/۰۴/۲۳
آدم از مادر بزرگ‌های این تیپی، انتظار چادر نماز و نصیحت و نخودچی کشمش داره یا نهایتش توپ و تشر و فضولی تو کار همسایه‌ها و اذیت کردن عروس‌ها. ولی انتظار پخش مواد و شوهری که بچه خبردار نشده باشه رو نداشتم از این نظر غافلگیر شدم و متنفر. آخر داستان که نامعلوم باقی موند اون جمله آخر جناب سروان که گفت و دست نگه دار. راوی‌ها یه خلاقیت به خرج دادن یکی دوتا لهجه شهرستانی اجرا کردن که جالب بود ولی در کل نیاز به تمرین دارن.
راوی پیرزن هم بعد از این همه اجرا خیلی کارش بهتر نشده فقط تحملش می‌کنم
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۰۵/۱۷
داستان در کوره راه کودکی داستان پسربچه‌ای است که همراه مادربزرگ خود برای ملاقات همسر دوم مادربزرگ به زندان میرود. این زن و شوهر در بندش و همچنین یکی از جناب سروانهای زندان در کار پخش مواد مخدر در زندان هستند. از آنجایی که هر دوی آن‌ها دستگیر شده‌اند تنها همین پیرزن با کودکی که همراهش است مانده که یکی از سروانهای زندان می‌فهمد که این زن هم در کار توضیح مواد دخالت دارد تصمیم دارد زن را هم بازداشت کند ولی در انتهای راه با دیدن چشمان معصوم کودک منصرف میشود. ممنون از کتاب راه.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
داستان پیرزنی که با همکاری یک مامور پلیس اقدام به خرید و فروش مواد مخدر میکند و برای این که کارش سریعتر انجام بشود، نوه کوچکش را هم با خود همراه میکند. داستان موضوع جدیدی داشت که جای دیگری نشنیده بودم. لهجه داشتن سربازها ضرورتی نداشت، فقط اجرای لهجه ترکی بد نبود. صدای پیرزن بسیار مصنوعی بود. پایان قصه هم که باز بود و ظاهرا به خاطر بچه میخواستند پیرزن را ببخشند که البته به نظرم بیمعنیست.
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۵/۲۹
باسلام و عرض ادب خدمت تمام دوستان و دست اندرکارانه عزیز کتابراه. داستان معضل تلخ مواد مخدر و پخش آن است. توضیع کنندگان مواد انقدر از انسانیت دور شده‌اند که از سوءاستفاده از نزدیکان خود حتی مادر و زن فرزندو.... خم به ابرو نمی‌آورند. دعای خیرمان برای نجات تمام اسیران مواد. امیدبه روزی که در وطن عزیزمان این بلای خانمان سوز ریشه کن شده باشد
فریبا نوروزی
۱۴۰۳/۰۸/۰۸
این داستان کوتاه بود اما درسی از گذشته بود. و خیلی خوب خوانده شده بود. مادربزرگ این قصه بدجور غافلگیر شد. و دستش برای مامور ها رو شد. و ازدواج با اصغر آقا اون رو به دام بلا انداخته بود. و باعث شد گیر پلیس ها بیفته و یه جورایی براش آبروریزی بشه
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
برای سرگرمی این کتاب صوتی بد نیست. نویسنده، مجید اوریادی زنجانی، برای سوژه، موضوع خاصی انتخاب کردند اما فکر می‌کنم پردازش آن کمی نیاز دارد که تجدیدنظر بشود. پایان داستان نیز بیشتر بسط داده شود، نیز، خوب است. ابتدای داستان از پایان قصه بهتر بود. سپاس.
Massi ,Ebi
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
ماجرای خوبی بود ولی احساس میکنم هنوز خام بود خیلی بیشتر میشد بهش پرداخت. به نظرم نمیشد در یک داستان کوتاه کل ماجرا رو بیان کرد. لحجه یزدی اون سرباز هم خیلی ضعیف بود. کاش اصلا با لهجه صحبت نمیکرد یه جورایی مسخره به نظر میرسید. ممنون از کتابراه
Negin
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
داستان در مورد مادربزرگی که میخواد با کمک همسرش که تو زندانه مواد جا به جا کنه و متاسفانه از پاکی‌ یه کودک استفاده میکنه و اونو پوشش کار خودش قرار میده، اعتیاد و خانمان سوزیش رو این اقشار نمیبینن فقط و فقط به پول فکر میکنن
محمد سعیدی
۱۴۰۲/۰۱/۲۷
بسیار ضعیف بود هم از نظر داستان هم کلیشه‌ای بودن و هم اینکه واقعا بد تمام شد بنظرم میشد این داستان رو بلندتر و بهتر نوشت انگار طرف مجبورش کردنکه داستانش رو حتما و الزاما خراب کنه. تشکر از عوامل گویندگان
شکوفه امیری
۱۴۰۱/۱۱/۰۹
درود، درمورد داستان کوره راه کودکی، ما در زندگیمان تجربه‌های گوناگونی به دست میاوریم، حتی در کودکی و در آینده با خاطرات تلخ وشیرین کودکیمان زندگی میکنیم، هر چند، ما در اوج کودکی همه آن‌ها را شیرین می‌دانیم.
ناهید
۱۴۰۳/۰۱/۰۲
انگار داستان تازه شروع شده بود که تمام شد
اینکه یک نفر هم جای سرباز بود و هم جای نگهبان و هم سروان، بنظر درست نمی‌امد اما خوبه با دو لهجه ترکی و یزدی درهم شده بود.
مشاهده همه نظرات 40

راهنمای مطالعه کتاب صوتی در کوره راه کودکی

برای دریافت کتاب صوتی در کوره راه کودکی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.