معرفی و دانلود کتاب صوتی زیر نور شمع

معرفی کتاب صوتی زیر نور شمع

کتاب صوتی زیر نور شمع نوشته هوشنگ مرادی کرمانی، مجموعه‌ای از چند داستان کوتاه و جذاب است که نگاهی منحصر به فرد به زندگی انسان‌ها و شرایط فرهنگی و اجتماعی‌شان می‌اندازد.

درباره‌ی کتاب صوتی زیر نور شمع:

کتاب صوتی «زیر نور شمع»، مجموعه‌ای از داستان‌های حیرت‌آور و دل‌نشین «هوشنگ مرادی کرمانی»، یکی از داستان‌نویس‌های برجسته معاصر است که با صدای جذاب و گیرای «مهدی پاکدل»، بازیگر مشهور تئاتر و تلویزیون روایت می‌شوند.

داستان‌های این کتاب صوتی هم بسیار ساده و روان و هم تاثیرگذار هستند. «زیر نور شمع»، «هنرمند»، «آواز همسایه»، «کلاه‌ها»، «پیشکش»، «ابراهیم»، «تخم‌مرغ»، «پلو خورش»، «گوشواره» و «مادر» نام ده داستان کوتاه این مجموعه است. پس از شنیدن هر داستان این کتاب صوتی، اشتیاق‌تان برای شنیدن داستان بعدی بیشتر می‌شود و هر کدام از آن‌ها در ذهن‌تان تا مدت‌ها باقی می‌ماند.

خلاصه‌ی داستان‌های کوتاه این مجموعه:

زیر نور شمع: داستانی درباره‌ی دو رفیق و غم مشترک بین آن‌هاست. طوبی و مهشید هر دو در یک روز پدرشان از دنیا می‌رود، پدر یکی در راه کمک کردن به دانش‌آموزان مدرسه و پدر دیگری در حال دزدیدن کابل برق.

هنرمند: داستان درباره‌ی مردی روستایی است که نقاش دربار می‌شود و نقاشی‌های زیبا و متنوعی از شاه و دربارش می‌کشد تا اینکه پس از مدتی فرصتی پیش می‌آید که به روستای خود برگردد و سری به خانواده و فامیلش بزند. نقاش در مدتی که در آنجا سپری می‌کند از هر آنچه که می‌بیند نقاشی می‌کشد و تمام آن‌ها را با خود به قصر شاه می‌برد. شاه از تماشای این همه فقر و بدبختی عصبانی می‌شود، زیرا فکر می‌کند که در مملکت خود تمام مردم شاد و ثروتمند هستند و محلی این چنین وجود ندارد و نقاش دارد دروغ می‌گوید. نقاش بدبخت هر چه می‌گوید که این روستا محل زادگاهش است و همه‌ی آن‌ها حقیقت دارد، فایده ندارد، سرانجام شاه به تحریک اطرافیان حسود شرطی برای نقاش می‌گذارد.

آواز همسایه: داستانی جذاب درباره‌ی آواز جیرجیرک‌ها جهت نجات دختری از زیر آوار است.

کلاه‌ها: داستانی زیبا درباره‌ی پیرمرد و کلاه‌های نمایشش است که هر کلاه داستانی متفاوت و منحصر به فرد دارد.

پیکشش: داستانی هیجان‌انگیز درباره‌ی مردم شهری است که در محاصره دشمن اسیر شده‌اند و غذاهایشان هم تمام شده و هیچ کسی هم نمی‌تواند کاری انجام دهد. پادشاه آن‌ها هم به جز منافع خود به چیز دیگری فکر نمی‌کند. سرانجام دختر نوجوانی از میان مردم شهر پیشنهاد خوبی برای آزادی شهر از محاصره دشمن می‌دهد. وزیر که مرد دانایی است فرمان می‌دهد به پیشنهاد دختر عمل کنند.

ابراهیم: داستان درباره‌ی پسری به نام ابراهیم است که با معلم و همکلاسی‌هایش برای گردش به باغ پرندگان می‌رود. او که پسر باهوشی است، مرتباً از مسئول باغ سوالات عجیب و جذاب می‌پرسد و او هم با خوشرویی به آن‌ها پاسخ می‌دهد. زمانی که بازدید به اتمام می‌رسد ابراهیم پیشنهاد جالبی به مسئول باغ می‌دهد که موجب شگفتی او می‌شود.

تخم مرغ: داستان پسر ناشنوا و لالی است که در مسیر خانه‌اش تخم مرغی می‌یابد و به دنبال صاحبش می‌گردد.

پلو خورش: روایتی جذاب و دل‌نشین از کودکان زلزله زده روستایی دورافتاده است که برای یک هفته به تهران می‌آیند. دو نفر از آن‌ها، به نام‌های نادر و زهرا سورنا، دوهولی دارند که تنها چیزی است که با سختی از زیر آوار بیرون آوردند، آن‌ها آن را همه‌جا به همراه دارند و برای کودکان ساز می‌زنند. همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینکه... .

گوشواره: داستان درباره‌ی دختری به نام مهین است که در پرورشگاه بزرگ شده و در آن‌جا زندگی می‌کند و از این مسئله به شدت خجالت می‌کشد و آن را از دوستانش مخفی کرده است. روزی مهین به جشن تولد دوستش مهتاب می‌رود که پدرش دکتر و ثروتمند است. پس از اتمام جشن والدین همه‌ی مهمان‌ها به دنبال فرزندان‌شان می‌آیند و به خانه‌های خود می‌روند، اما کسی سراغ مهین نمی‌آید و او خجالت‌زده می‌شود و خود را به جان کندن می‌اندازد تا واقعیت زندگی‌اش پنهان بماند. پدر مهتاب که مرد مهربان و خوبی است می‌خواهد او را به خانه‌اش برساند اما مهین هر طور شده از آن مهلکه نجات پیدا می‌کند و رازش را لو نمی‌دهد.

مادر: این داستان درباره‌ی نامه غم‌آلود دختری برای مادرش است، دختری که پدرش مرد تا او زنده بماند و اکنون او مادرش را دوست ندارد، زیرا مادر جلوی پدرش را نگرفت...

با هوشنگ مرادی کرمانی بیشتر آشنا شویم:

هوشنگ مرادی کرمانی در سال 1323 در شهر کرمان به دنیا آمد. او کنار مادربزرگ و پدربزرگش زندگی می‌کرد و تا پایه‌ی پنجم ابتدایی در آن روستا تحصیل کرد. مادرش درگذشته بود و پدرش نیز به دلیل بیماری روانی و عصبی نمی‌توانست از او مراقبت کند. دوره دبیرستان خود را در یکی از دبیرستان‌های کرمان گذراند و سپس به دانشگاه رفت. او پس از مهاجرت به شهر تهران دوره دانشکده هنرهای دراماتیک را سپری کرد و در همین زمان کارشناسی خود را در رشته ترجمه زبان انگلیسی اخذ نمود.

از سال 1339 با رادیو محلی کرمان در زمینه نویسندگی به فعالیت پرداخت و در سال 1347 در مطبوعات داستان‌های خود را چاپ کرد. اولین داستان او با عنوان کوچه ما خوشبخت‌ها در مجله خوشه با حال و هوایی طنزآلود چاپ شد. در سال 1350 نخستین کتابش با عنوان معصومه که حاوی چند داستان منحصر به فرد بود و کتاب دیگری با عنوان من غزال ترسیده‌ای هستم به چاپ رسید.

در سال 1353 داستان قصه‌های مجید را به نگارش درآورد. داستان پسر نوجوانی که در کنار بی‌بی پیرزن مهربان زندگی می‌کند. این داستان جایزه مخصوص کتاب برگزیده سال 1364 را اخذ نمود. اولین جایزه نویسندگی‌اش را برای داستان بچه‌های قالیباف‌خانه در سال 1359 از سوی شورای کتاب کودک و همچنین جایزه جهانی اندرسن را در سال 1986 دریافت کرد.

کتاب‌های او به زبان‌های مختلفی هم‌چون فرانسوی، آلمانی، اسپانیایی، عربی، هندی، اسپرانتو، انگلیسی، هلندی و ارمنی ترجمه شده است. داستان‌های صنوبر، قصه‌های مجید، خمره، چکمه، مهمان مامان، تنور، مثل ماه شب چهارده و مربای شیرین توسط کارگردانان بزرگی چون صدیق برمک، کیومرث پوراحمد، ابراهیم فروزش، محمدعلی طالبی، داریوش مهرجویی، فرهنگ خاتمی و مرضیه برومند ساخته شده‌اند.

از دیگر آثار او می‌توان به آب‌انبار، نخل، مشت بر پوست، پلوخورش، لبخند انار، شما که غریبه نیستید، نازبالش، ته خیار، نه تر و نه خشک، کبوتر توی کوزه و... اشاره کرد.

در بخشی از کتاب صوتی زیر نور شمع می‌شنویم:

نقاشی بود به نام آذین، آذین نقاش‌باشی سلطان بود، عکس‌های سلطان را در حالت‌ها و رخت‌های جورواجور نقاشی می‌کرد. منظره‌های زیبا از کوه‌ها و دشت‌های سرسبز، آبشارهای بلند و جنگل‌های انبوه و پرندگان و گربه‌های ملوس و زنان چاق می‌کشید و دل سلطان را شاد می‌کرد. سلطان هم او را عزیز می‌داشت و با دادن انعام و صله‌های فراوان و پر و پیمان دل نقاش‌باشی را شاد می‌کرد، روزگار آذین خوش بود، این بود تا اینکه سلطان را سفری پیش آمد و آذین فراغتی یافت و با خود گفت: دلم برای روستایم تنگ شده، چه خوب است که سری به روستای زادگاهم بزنم و مادر و خویشاوندانم را ببینم.

فهرست مطالب کتاب صوتی