معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی در انتهای کودکی

عکس جلد کتاب صوتی در انتهای کودکی
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی در انتهای کودکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی در انتهای کودکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی در انتهای کودکی

کتاب صوتی در انتهای کودکی نوشته‌ی مجید اوریادی زنجانی درباره‌ی کودک کاری‌ست که در وضعیت نابه‌سامانی قرار دارد. صاحب مغازه‌ای که این پسر بچه در آن کار می‌کند بسیار خشن است و او را کتک می‌زند.

کتاب صوتی در انتهای کودکی مناسب چه کسانی است؟

مجید اوریادی زنجانی قلمی قوی و جذاب دارد و با توصیفات دقیقی که ارائه می‌دهد شما را حیرت‌زده می‌سازد؛ بنابراین، اگر به دنبال تجربه‌ای متفاوت در میان داستان‌های ایرانی هستید کتاب صوتی در انتهای کودکی را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب صوتی در انتهای کودکی می‌شنویم:

صدای اوستایش بود، چوب به دست داشت برمی‌گشت پشت میزش قد کوتاهی داشت با موهای سیاهی که از یقه‌ی باز پیراهنش زده بود بیرون. نشست، چوب را گذاشت کنار گاوصندوق. چوب گردی بود در حدود یک متر.

تلفن زنگ زد، گوشی را برداشت.

- الو...بله، سلام از بنده است حاجی جان. خیلی چاکریم. الحمدالله. در خدمتم... امر... آره موجوده. هم جین دارم هم چرم. چه رنگ؟ از هر کدوم چند طاقه؟ به روی چشم حاجی جان. چه قابل داره! والله به خدا. قیمت همکار واستون میزنم. فاکتورش رو می‌فرستم خدمتتون. الساعه می‌فرستم. چاکرم، یاعلی، حداحافظ شما.

فهرست مطالب کتاب صوتی

23 دقیقه
داستان در انتهای کودکی

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی در انتهای کودکی
نویسنده
راویمهدی رضایی، آرمان رضایی، علی فخاری
ناشر صوتی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابMP3
مدت۲۲ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی در انتهای کودکی

Ayda Azimi
۱۴۰۱/۴/۱۰
در انتهای کودکی داستانی کوتاه از کتاب با پاهای کودکی به قلم شیوای مجید اوریادی زنجانی می‌باشد. ایشان کارشناس ارشد گفتار درمانی می‌باشند و به نظر بنده به واسطه‌ی این شغلشان که سر و کار زیادی با کودکان دارد، به خوبی توانسته‌اند دنیای کودکان و نوجوانان را درک نمایند. ایشان در این کتاب زیبا و جذابشان و داستان‌هایی را ساخته پرداخته‌اند که شخصیت اصلی شان کودکان و نوجوانان می‌باشند. تفکرات و نگرش هایشان، مسایل و دغدغه هایشان، موفقیت‌ها و ناکامی هایشان و چندین موارد متعدد دیگر من جمله دغدغه مندی‌های جناب اوریادی حول محور کودکان و نوجوانان هستند که ایشان در داستان‌های خود به رشته تحریر درآورده‌اند.
در داستان در انتهای کودکی هم که یکی از چهار داستان کتاب مذبور می‌باشد، شخصیت اصلی کتاب پسری است که به تازگی دوره‌ی کودکی را پشت سر گذاشته و قدم در نوجوانی نهاده است. او بواسطه‌ی مشکلات مالی و تربیتی خانواده و همچنین تغییرات رفتاری سن بلوغ با چالش‌های بسیاری در زندگی‌اش مواجه شده است. او در سن بسیار کم مجبور شده تحصیل را رها کرده و شاگرد پارچه فروشی شود که صاحب آن مردی بی عاطفه، پول پرست و خشن است و دائما پسر را تنبیه بدنی می‌کند.
از آن طرف پسر داستان با شخصی دکان دار و دیگر که نقطه‌ی مقابل این مرد است آشنا می‌شود که مردی فوق العاده دلسوز، دست به خیر و مهربان است. این مرد با ورود خود به داستان تاثیر شگفت روی پسر می‌گذارد و او را در تصمیم نادرستش دچار تردید می‌کند و...
با تشکر از کانون فرهنگی چوک و اپلیکیشن خوب کتابراه💮🌹🌸
Hadis Gholipour
۱۴۰۱/۳/۳۱
درود، داستانی تعمل برانگیز و جذاب داشت. در شروع، داستان با درد و کتک شروع می‌شد و این اتفاق باعث می‌شد که به شنونده شوک وارد شود و حواسش تا آخر داستان جمع باشد. در میانه‌های داستان از زندگی پسرک شخص اول بیشتر سخن می‌گفت و فلاش‌بک‌های درد آوری را شرح می‌داد و باعث می‌شد حس دلسوزی و همزادپنداری شود و شنونده برانگیخته او را از اتفاقاتی که ممکن است خیلی نزدیک انسان در حال اتفاق افتادن باشد آگاه کند. داستان طوری بود که با گذر هر ثانیه از آن شنونده را مشتاق‌تر و حریص‌تر برای ادامه دادن داستان می‌کرد. در بند پایانی داستان نیز از تصمیم آغشته به خشم پسرک سخن می‌گفت و اینکه چطور می‌تواند یک نفر راهی پیش پای انسان‌های نیازمند فرصت بگزارد که زندگی آن‌ها را دگرگون کند. پایان آن نسبتا باز بود و این بسیار به شنونده کمک می‌کرد که در مورد داستان و عناصر آن بیشتر فکر کند. صدا‌ها نیز تقریبا متناسب با نقش‌ها بودند و نمی‌شد خرده‌ای بر آن‌ها گرفت. ‌ای کاش تمام ما هم بیشتر حواسمان به دور و برمان باشد و بتوانیم مانند آن حاج آقای درون داستان باشیم. بسیار آموختم و لذت برم، سپاس.
betWeen دامنی
۱۴۰۳/۱/۲۷
به نام خدا همراه هستیم با یک اثر دیگر البته اثری به سبک و سیاق داستان کوتاه از نوع ایرانی که توسط این نویسنده ای که تابحال اسمش را نشنیدم مجید اوریادی زنجانی که۶ احتمالا به خاطر تازه کار بودن خود بنده است در زمینه ی کتاب خوانی و اما داستان های کوتاه که خصوصیات خاص خودشان را دارند به عنوان مثال از ۵ نباید هزار کلمه بیشتر باشند یا نهایتا ۸ کلمه و اینکه داستان های کوتاه همیشه ی خدا یک شخصیت اصلی دارند چرا که وقتی این دو شخصیت بشود نویسنده باید به هردو شخصیت بپردازد و ابن باعث بی رمق شدن شخصیت ها میشود و در نتیجه تعداد کلمات ان از تعداد معین فراتر رفته خاصیت کوتاه بودن خود را به کل از دست میدهد و به طور کلی هنر داستلن نویسی کوتاه جزئیات قراوانی دارد و نویسنده برای اینکه داستان کوتاه خوب و با کیفیتی بنویسد نیاز به تمرین مستمر زیاد بسیار زیادی دارد! و به طور کلی شخصیت باید از عموم مردم اشد و تداعی بخش یک انسان زنده باشد و باقی بحث در این هزار کلمه نمیگنجد و اما داستان که در مورد کودکی است که کودکی نکرده که نویسنده سعی بر آن دارد تا این مسئله را تا اعماق وجود برای خواننده بررسی کند و حس همدردی را در او بر انگیزد تا به طور کلی پیام مورد نظر خود را به مخاطب ابلاغ کند و رسالت نویسندگی خود را نیز انجام داده باشد که بله وظیفه ی نویسنده است تا از درد مردمان و اجتماع خود بنویسد و به نگارش در بیارد
A.asgari
۱۴۰۱/۱۰/۱۷
کتاب خیلی جالب و قابل تاملی بود
داستان یه پسر بچه‌ی ۱۱ ساله که مجبور شده بخاطر ۷نفر خانواده خرجی بیاره خانواده شود
از حقوق خودش جز پول تو جیبی چیزی بهش نمیرسید و هر روز کتک میخورد و کار سنگین انجام میداد هر روز باید گرسنگی میکشید
داستان فقر بود و بی پولی
داستان رنج بود و زحمت
که پسر چه درد‌های
کشیده و چه درد‌های داره میکشه
وهیچوقت بچگی نکرده
سرکار میرفت و کار میکرد
که یهو یه پیر مرد مهربون که خستگی بچه رو دید خواست بهش کمک کند
و وقتی پسر بچه لحظه‌ی اخر خواست پول و برداره و به عواقب کارش فکر نکرده بود فقط از دوستش درباره زندان میپرسید و میخواست بخاطر انتقام از اوستا کارش پولهاشو برداره و یه کار راه بی اندازه اون مرد مهربون جلوش ظاهر شد و بهش پیشننهاد کار بهتر و در امد بهتر داد
و پایان داستان باز بود
به نظرم بهترین کار این بود ک پول هارا برگردونه و دیگه پیش اون مرد کار نکنه بره پیش پیرمرد و ازش کار یاد بگیره بهش زور نگه
بنظرم گاهی وقتا یه کمک کوچیک باعث کارهای بزرگ میشه
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۶/۱۵
🍁 اولین کتابی بود که از این نویسنده عزیز می‌خوندم، و بسیار از قلم ایشون لذت بردم. تخصص روانشناسی کودک و نوجوان ایشون و قلم بی نهایت قوی ایشون، منجر به حلق این داستان کوتاه و زیبا شده بود. کتاب اونقدر زیبا تصویر سازی شده بود که حس میکردم توی همه‌ی لحظات اونجا هستم و بارها دلم خواست برم توی بازار و قیصریه (من خودم زنجانی هستم اون بازار رو میشناسم) و به پسر بچه کمک کنم. پسر بچه‌ای که ذاتی پاک و‌ مودب داشت اما به خاطر مشکلات زندگی، کار اجباری، خشونت بزرگ‌تر‌ها، فقر فرهنگی والدین توی بزرگ کردنش، ترک تحصیل کردنش، و فقر مالی، اون ذات مثل آینه رو به کسی تبدیل کرده بود که می‌خواست دزدی کنه. حتی سیگار کشیدن پسر بچه هم اتفاقی هوشمندانه از قلم نویسنده بود که واقعا در واقعیت وجود داره، بچه‌ها توی این سن به دلیل حمله‌ی زودهمگام مشکلات زندکی به اونها، احساس بزرگ بودن میکنن پس حتی سیگار و نیاز به نیکوتین رو هم از بزرگ‌تر‌ها تقلید میکنن! اون جاهایی که گشنه ش بود، یا کفشش پاره بود، و یا وقتی فهمیدم ماه به ماه پولش رو مامانش از اوستاش میگیره و اون بعد از ۶ ماه پول تو‌جیبی‌های خودش باید کفش بخره، اشک هام ریخت. این درد واقعی جامعه‌ی ما درمورد کودکان کار هست که استاد زنجانی کتابش کرده بودن!
بودن دیو‌هایی مثل اوستای اون بچه و فرشته‌هایی مثل صاحاب مغازه‌ی دومی که به پسر کمک کرد، و جهل و ناآگاهی والدین این بچه، هم واقعیت هستش و امیدوارم که روز به روز از شمار این دیوها کم‌تر و به اون فرشته‌ها اضافه تر شه، و مهم‌تر از همه مادر پدرها قبل از به دنیا آوردن بچه، درمورد کفایت بزرگ کردن اون مطمئن باشن، تا بچه‌های ما بتونن درس بخونن و آینده‌ی خودشونو بسازن. ممنون دوست عزیزم کتابراه ☘️
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۴/۲۵
سلام و درود
این کتاب گذشته‌ای نه چندان دور رو حکایت میکنه، که ریال و تومان ارزش بیشتری داشت.
اما هرچند ارزش پول کم شده، پیشرفت آنچنانی در زمینه انسانیت و مخصوصا کودکان و نوجوانان مشاهده نمیشه.
کودکان کار که بخاطر شرایط ضعیف اقتصادی از حداقل حقوق اولیشون مثل درس خواندن، بچگی کردن، و آرامش بچه
روانی محروم هستند.
پسر تازه نوجوان این داستان، علاوه بر شرایط ضعیف زندگی، گیر کارفرمای بداخلاقی افتاده، که باعث میشه حتی به دزدی و انتقام در این سن فکر کنه. چیزی که یک واقعیت هست و در جامعه شاهد هستیم. کاش کمی قبل از برخوردمان با آدم‌ها و مجرمان، به دلیل بروز رفتارهایشان بیندیشیم. حداقل کاری که میتوانیم برای یکدیگر انجام دهیم، قضاوت نکردن، افترا نبستن، ناراحت نکردن و...
بامید دنیایی زیباتر و شادتر
کتاب جالبی بود.
تشکر از شما خوبان کتابراهی
سمیرا ابراهیم پور
۱۴۰۱/۳/۹
داستان کتاب در مورد پسر بچه‌ای از قشر ضعیف در زمان‌های گذشته است که برای کمک به امرار معاش خانواده میبایست کار کند. اوستای پسر بچه فرد ظالمی هست و باعث عذاب و رنجش پسر میشه ولی یک پیرمرد به عنوان یکی از شخصیت‌های داستان ناجی پسر خواهد بود تا اونو از گمراهی نجات بده. موضوع داستان خوبه ولی خب مناسب و افراد بزرگسال نیست پس نباید پایان داستان مجهول تموم بشه. البته این پایان برای بزرگسالان قابل فهمه حضور پیرمرد مهربان در پایان داستان پیشنهادش و پرواز کبوتر از سوراخ نورانی سقف بیانگر اینکه پسرک از دزدی منصرف میشه و پیشنهاد حاجی رو قبول میکنه ولی برای سنین پایین این پایان قابل درک نیست. راوی داستان هم با صدا و لحنی خسته و بی احساس داستان رو بیان میکنه و این از جذابیت داستان کم میکنه. ولی در کل قابل قبوله
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۵/۱۱
داستانی بسیار تامل برانگیز تاثیر گذار. اینکه خداوند چطور هوای این کودک رو داره که فقط به خاطر یه اشتباه کودکانه میخواد خودشو نابود بکنه و با سررسید حاجی که مردی مهربان و دلسوز است کمکی از سوی خداوند به این بچه می‌رسه که له خاطر اینکه فقط ۱۱ سال داره تازه وارد دوران نوجوانی میشه و چالش‌های زیادی به اونو درگیر میکنه. انتهای داستان شدت بر دلم نشست. نویسنده به خوبی بچه‌ها و دنیای اونهارو لمس کرده و اینچنین شیوا به رشته تحریر آورده. ولی بازم راویان داستان اصلا صداهای دلچسبی نذاشتن و این یک ضعف عمده هستش توی اکثر داستانها‌ی صوتی جوک. به خاطر بطرز بیان داستان یه ستاره کم دادم. 😊
پروانه اکبری_نویسنده
۱۴۰۲/۸/۸
داستان در مورد تحمل بچه‌ها میگه، میگه شرایط، سرنوشت ما رو رقم میزنه، اینکه ما کی و چکاره میشیم، بیشتر از اینکه مسببش خودمون باشیم، خانواده مونه، اول خانواده بعد خودمون، مطمئنا یه بچه نمیتونه اندازه‌ی یه آدم بالغ تجزیه و تحلیل کنه، خط تفکرش کوتاهه بچه‌ها برعکس ما آدم بزرگا خیلی امیدوارند، چون همه فک چیزو خیلی ساده میگیرن، میکنن به چیزی که میخوان میرسن، روز خوبشون میاد، اونا نمیدونن روز خوبو باید خودشون بسازن، اکثر اوقات یه اشتباه بچگانه، کل سرنوشت رو تغییر میده از بچه‌ها نخوایم برای ما بزرگترا کاری بکنن، دم پیرمرده گرم
سما جعفری
۱۴۰۳/۷/۲۴
داستان خیلی دوست داشتنی بود و به زیبایی به شرح درد و رنج و سختی‌های یک کودک کار میپرداخت. کودکی معصوم که به دلیل شرایط خاص زندگی و فقر، تصمیم دارد که پا در راه نادرستی بگذارد، اما گویی فرشته‌ای در قالب انسان، با محبت بی‌انتهای خود، نه تنها او را از این کار منصرف میکند، بلکه مسیر زندگیش را نیز به و سمت سوی خوبی میبرد. من حس میکنم آن حاجی بازاری فرستاده‌ی خدا بود. چقدر شخصیت خوبی داشت و دلم خواست مانند او باشم..
صدای کودک بسیار دلنشین بود و با سن و سال و معصومیت این شخصیت هماهنگی داشت.
آیلار
۱۴۰۱/۱۲/۲۲
اول اینکه از گویندگان و... ممنون شروع خیلی خوبی داشت آهنگ و متنی که به عنوان به نام خدا خوانده شد عالی بود در طول داستان هم تمام حس و حال منتقل می‌شد معنا و مفهوم داستان جالب بود و واقعا نویسنده داستان زندگی بچه‌های که سن کم مجبور به کار می‌شوند صاحب کارهای مختلف و عاقبت دوستی با افراد بد رو گفته و بود اینکه نتیجه رفتارهای هرکسی چه چیزی را به همراه داره رو هم گفته بوداما آخر داستان نامفهوم بود یعنی معلوم نشد که این پسر بچه پول‌ها رو دزدید یا نه؟؟!!
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۶/۱۳
عالی بود واقعا جای تاسف داره واسه آدمایی که بااین بچه‌ها عین برده رفتار میکنند یادمه رفته بودم کفش فروشی یه بچه‌ی ده یازده ساله واسم کفش هارو از جعبه در میاورد به صاحب مغازه گفتم این آقا پسر همکارتونه؟ به محض گفتن این کلمه پسر بچه چنان گل از گلش شکفت و سینه شو داد جلو قلبم درد گرفت خوشش اومده بود جای لفظ شاگرد از همکار استفاده کردم همین چیزای کوچیک کلی تو آینده این بچه‌ها تاثیر میذاره امیدوارم روزی برسه هیچ کودکی مجبور به کارکردن نباشه.
حسن بیکدلی
۱۴۰۰/۶/۱۱
باسلام و خداقوت خدمت همه عزیزان از نویسنده تاگویندگان وشنوندگان... بنده که پسندیدم اما بقول برخی ازدوستان، داستانِ‌جالب وجذابی بود فقط چهارستاره دادنم به این دلیل بودکه پایان داستان مشخص نیست تا مخاطبِ آن که قشر کودک، نوجوان یاجوان میتونه باشه بتونه نتیجه گیری کنه.... موضوع سیگارکشیدنش، اقدام به سرقتش، پیشنهادِ حاجی برای جذب کردن واشتغالش درحجره‌ی او و... همگی مجهول ماندند.... والسلام
امیررضا محبی
۱۴۰۱/۵/۱۱
کتاب سعی می‌کرد تا ما را به جای پسر جای دهد و دوست نادانی که سعی می‌کرد او را به سیگار کشیدن و کار‌های اشتباه دچار کند داستان توانسته بچه‌های کار‌ را به خوبی به تصویر بکشد و همین طور توانسته فشار‌های مالی و اقطسادی را نمایان کند کتاب ما. را در احساسات مختلفی میگزارد این‌ تاکتیک نویسنده جالب است و در داستان تنوع ایجاد کرده. و این کتاب توانسته حس خشم و انتقام پسر را جلوه دهد امیررضا محبی ۱۲ ساله
صدیقه فتحی
۱۴۰۰/۱۲/۸
داستان جالبی بود
تجربه وجود دو انسان کاملا متضاد مانند حاجی و اوستا در زندگی باعث میشه در حین رنج کشیدن این دیدگاه رو داشته باشی که تو دنیا آدم خوب هم پیدا میشه
احتمال میدم حضور حاجی در صحنه آخر و پرواز کبوترها رو یک نشانه خاص تلقی کنه و باعث بشه دست به دزدی نزنه
چنین بچه‌هایی اکثرا بچه‌های خیلی قوی نسبت به هم سن و سالهای خودشان هستند و بیشتر مواقع واقعا قابل تحسین هستند
مشاهده همه نظرات 198

راهنمای مطالعه کتاب صوتی در انتهای کودکی

برای دریافت کتاب صوتی در انتهای کودکی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.