معرفی و دانلود کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا

معرفی کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا

داستان‌هایی که در کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا جمع‌آوری شده‌اند، مجموعه‌ای از بهترین داستان‌های برادران گریم هستند. افسانه‌های برادران گریم محبوب‌ترین و معروف‌ترین داستان‌های کودک و نوجوان در جهان هستند. شخصیت‌هایی مثل سیندرلا، راپونزل و سفیدبرفی بخشی از قصه‌های تأثیرگذاری هستند که توسط یاکوب و ویلهلم گریم جمع‌آوری شده‌اند.

درباره‌ی کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا

شخصیت‌های فراموش‌نشدنی‌ای که برادران گریم (Brothers Grimm) در بهترین افسانه‌های دنیا (Brothers Grimm: The Most Beloved Fairy Tales) به تصویر کشیده‌اند در تخیل کودکان سراسر جهان نقش بسته است. برادران گریم برای حفظ داستان‌هایی که سینه‌به‌سینه در مناطق گوناگون نقل می‌شدند شروع به جمع‌آوری این افسانه‌ها کردند. «سفید برفی و هفت کوتوله»، «هانسل و گرتل»، «شاهزاده‌ای که به قورباغه تبدیل می‌شود» و «سیندرلا» نمونه‌ای از داستان‌هایی هستند که برادران گریم جمع‌آوری کرده‌اند. کودکان بسیاری در پایان روز چشمان خود را می‌بندند و با فکر کردن یا گوش دادن به این داستان‌ها به خواب می‌روند. هرکدام از این افسانه‌ها به میراث ادبی جهانی تبدیل شده‌اند و در کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا کنار هم قرار گرفته‌اند.

داستان‌های جمع‌آوری‌شده در کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا جزو اولین تلاش‌ها برای جمع‌آوری ادبیات شفاهی و فولکلور هستند. نیاز به جمع‌آوری داستان‌های عامیانه برای حفظ و نگهداری فرهنگ ملی و زبان هر روز بیشتر احساس می‌شود؛ برادران گریم برای حفظ زیبایی‌های فرهنگی و زبانی داستان‌هایی را که به‌شکل سینه‌به‌سینه در مناطق مختلف آلمان نقل می‌شدند جمع‌آوری کردند. آن‌ها متوجه شدند اشتراکات و تشابهات زیادی بین این داستان‌ها و داستان‌های مناطق دیگر اروپا وجود دارد. این شباهت‌ها باعث شد افسانه‌های عامیانه‌ای که برادران گریم جمع‌آوری کرده بودند به سرعت مورد توجه فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر قرار بگیرد.

کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا که با صدای شهره روحی و توسط انتشارات جیحون منتشر شده برپایه‌ی ترجمه‌ی زهرا تابش از این کتاب است. این ترجمه را انتشارات سپاس منتشر کرده است.

اقتباس‌های فرهنگی از کتاب بهترین افسانه‌های دنیا

از داستان‌های تألیف‌شده توسط برادران گریم اقتباس‌های فراوانی شده است. فیلم‌ها و انیمیشن‌های زیادی بر اساس داستان سیندرلا، سفید برفی، هانسل و گرتل، شنل قرمزی و راپونزل تولید شده است. بیشتر شخصیت‌های کارتون شرک نیز از داستان‌هایی که برادران گریم جمع‌آوری کرده‌اند اقتباس شده است. ترانه‌ها، نمایش‌ها و نقاشی‌های بسیاری نیز تحت‌تأثیر نوشته‌های برادران گریم تولید شده‌اند.

کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا برای چه کسی مناسب است؟

گوش دادن به داستان‌هایی که در کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا جمع‌آوری شده‌اند برای کودکان رده‌ی سنی بالای هشت سال و نوجوانان مناسب است. بزرگسالانی که به داستان‌های فرهنگ عامه علاقه‌مند هستند نیز می‌توانند از شنیدن این کتاب صوتی لذت ببرند.

با برادران گریم بیشتر آشنا شویم

یاکوب گریم و ویلهلم گریم به ترتیب در سپتامبر 1785و فوریه 1786 در آلمان به دنیا آمدند. این دو برادر در رشته‌ی زبان‌شناسی تاریخی تحصیل کردند. قانون گریم که از نخستین قوانین تغییرات آوایی است از دستاوردهای زبان‌شناختی مهم برادران گریم محسوب می‌شود. علاوه‌ بر مطالعات فقه‌اللغه، یاکوب و ویلهلم گریم در تمام سال‌های عمر خود برای جمع‌آوری داستان‌های محلی و عامیانه تلاش کردند.

مطالعات برادران گریم در ارتباط با ادبیات فولکلور و ثبت داستان‌های شفاهی منجربه انتشار مجموعه‌ای به نام «افسانه‌های آلمانی» شد. یاکوب و ویلهلم گریم در بیشتر طول عمر خود با هم در زمینه‌های مختلف همکاری می‌کردند تا زمانی که ولیهلم گریم در سال 1859 در گذشت و یاکوب کار نگارش فرهنگ لغات آلمانی را تا پیش از مرگش در سال 1863 ادامه داد.

از برادران گریم به زبان فارسی کتاب‌های صوتی و متنی فراوانی وجود دارد. کتاب «سفید برفی و گل قرمزی»، «پرنده طلایی» و «پادشاه ریش‌بلند» بخشی از کتاب‌های ترجمه‌شده از برادران گریم هستند.

در بخشی از کتاب صوتی بهترین افسانه‌های دنیا می‌شنویم

هیزم‌شکن فقیری در حاشیه‌ی جنگل زندگی می‌کرد. او به‌سختی می‌توانست برای همسر و فرزندان کوچکش، هانسل و گرتل غذا تهیه کند. هرچه زمان می‌گذشت اوضاع رفته‌رفته بدتر می‌شد. تا این که دیگر نتوانست غذایی برای آن‌ها تهیه کند. یک روز وقتی آن‌ها با گرسنگی و ناامیدی دست‌وپنجه نرم می‌کردند همسرش به او گفت: «دیگه غذایی نداریم. فردا موقع سپیده‌دم به بچه‌ها یک تیکه نون بده و اونا رو با خودت به جنگل ببر و زمانی که بازی می‌کنن اونجا ولشون کن». مرد ناراحت و نگران فریاد زد: «من جرات ندارم فرزندام رو تو جنگل رها کنم. حیوونای بی‌رحم حتما اونا رو می‌کشن». اما همسرش لجوجانه پافشاری می‌کرد؛ «اگر این‌طوری ادامه بدیم همه‌مون از گرسنگی می‌میریم». زن آنقدر اصرار کرد تا این که مرد بیچاره تسلیم شد.

ازآنجایی‌که آن روز عصر بچه‌ها خیلی گرسنه بودند و نمی‌توانستند بخوابند؛ حرف‌های مادر را شنیدند. گرتل ترسیده بود و گریه می‌کرد. هانسل گفت: «ناراحت نباش خواهر! من یک نقشه دارم». بدون هیچ صدایی ایستاد و آرام‌آرام در را باز کرد تا بیرون برود. ماه بر سنگ‌ریزه‌های سفید روی زمین می‌تابید. هانسل یک مشت سنگ‌ریزه برداشت و آن‌ها را در جیبش پنهان کرد. به خانه برگشت و به گرتل گفت: «راحت بخواب!» و خودش بی درنگ خوابید. مادر هنگام سپیده‌دم آن‌ها را بیدار کرد؛ «بیدار شید بچه‌ها، امروز باید برید به جنگل. این نونا برای شماست. پرخوری نکنید و برای ناهار هم نگه دارین». چون جیب‌های هانسل پر از سنگ‌ریزه بود گرتل نان‌ها را در پیشبندش گذاشت؛ سپس به جنگل رفتند.

فهرست مطالب کتاب صوتی