معرفی و دانلود کتاب صوتی اتاق شماره 19

معرفی کتاب صوتی اتاق شماره 19

آدمیزاد در هر لحظه، حتی در میان خوشبختی نیز، می‌تواند خودش را گم کند... دوریس لسینگ، نویسنده‌ی بریتانیایی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، در کتاب صوتی اتاق شماره 19 داستان زنی را تعریف می‌کند که با وجود داشتن یک زندگی عالی، نمی‌تواند خودش را به درستی به یاد بیاورد... مونا فرجاد گویندگی این اثر را به عهده داشته است.

درباره‌ی کتاب صوتی اتاق شماره 19

بچه که بودیم، آخر تمام قصه‌هایی که برایمان تعریف می‌کردند شاد و شیرین بود. شاهدخت به شاهزاده‌ی مورد علاقه‌اش می‌رسید تا با این وصال شیرین، داستان به پایان برسد و این‌طور تلقی شود که بعد از این، دیگر هیچ خبری از غم و غصه نخواهد بود. این شد که رسیدن، انتهای آرزوی ما شد تا امیدوار باشیم که بعد آن دیگر غم نمی‌بینیم؛ اما در واقعیت بعد از وصال هم،‌ کابوس‌هایی هستند که به سراغمان بیایند و شاهدخت قصه را حتی بعد از پیدا کردن عشق ابدی‌اش، آزار دهند. این شاید خلاصه‌ای از آن چیزی باشد که دوریس لسینگ (Doris Lessing) یکی از مفاخر ادبیات بریتانیا و صاحب جایزه‌ی نوبل ادبیات، تلاش کرده تا در قصه‌ی کتاب صوتی اتاق شماره 19 (To Room Nineteen) روایت کند.

قصه‌ی کتاب صوتی اتاق شماره 19 از میانه‌ی آشوبی نادیدنی آغاز می‌شود، آشوبی که تنها در سر سوزان، شخصیت اصلی کتاب، در جریان است. سوزان زنی میانسال و متأهل و زندگی‌اش شبیه یک اثر هنری بی‌نقص است؛ شوهری که دوستش دارد، دو بچه‌ی دوست‌داشتنی و خانه‌ای که هیچ چیز کم ندارد. وضعیت مالی‌شان خوب است و در رفاه و آرامش‌اند، و همه‌ی این‌ها صحنه‌ی این نمایش تمام‌عیار را تکمیل می‌کند. اما سوزان خوشحال نیست. خیلی وقت است که هیچ خبری از خودش ندارد...

زمانی که با متیو ازدواج کرد گمان نمی‌کرد روزی خوشحالی بیشتری را در زندگی تجربه کند. متیو عشق زندگی‌اش بود. زمانی که مادر شد اما فهمید که هنوز حدودی از خوشحالی و خوشبختی وجود دارد که پیش از این تجربه‌شان نکرده بود. دو فرزندش، گرمای قلبش بودند. زندگی عالی بود و نمی‌توانست بهتر از این شود، اما از آنجا که روزگار انسان دائم به یک وضع نمی‌ماند، این شادی هم برایش ماندگار نبود.

این‌طور نبود که چیزی در زندگی‌اش خوب پیش نرود. خبری از دعوا و بحث و جدل نبود. اما مادر و همسر بودن، با تمام زیبایی‌هایشان، آن‌چنان او را در خود کشیده بودند که دیگر نمی‌توانست زندگی را به عنوان «سوزان» به خاطر بیاورد. هر جا که می‌رفت و هر چه می‌کرد، در نهایت همسر متیو و مادر دو بچه بود. یادش نمی‌آمد پیش از این زندگی در جسم سوزان برایش چه معنی داشت؛ آرزوهایش چه بودند؟ چه بلایی بر سر هدف‌هایش آمد؟ هویتش را کجا گم کرد که دیگر هیچ خبری از آن نداشت؟ او خودش را در میان آرامش یک‌سره‌ی زندگی روزمره گم کرده بود، درست مانند کوهنوردی که در میان آرامش لایه‌های سپید برف گم شده و دیگر امیدی برای برگشت به زندگی نداشته باشد.

این‌طور نبود که در میانه‌ی این آشوب خاموش، متیو تنهایش گذاشته باشد. او بود و تلاش می‌کرد تا به حرف‌های همسرش گوش بدهد. اما هر چه تلاش می‌کرد، درک آنچه به سر سوزان آمده برایش غیرممکن‌تر می‌شد. سوزان با وجود داشتن یک خانواده‌ی گرم و صمیمی، احساس تنهایی و بی‌کسی می‌کرد. هیچ‌کس نمی‌فهمید چه آشوبی در دلش به پا بود، هیچ‌کس متوجه نبود گم کردن هویتی که سال‌ها با دست خودت آن را پرورش دادی، تا چه حد می‌تواند تو را از خود بیخود کند...

وقتی که دیوارها هر روز قدم به قدم جلوتر آمدند و راه نفس کشیدنش را هم تنگ کردند، به فکر راه فراری افتاد. دلش نمی‌خواست متیو یا بچه‌ها را ترک کند، قصد این را نداشت که به زندگی‌اش پایان بدهد. او فقط به دنبال راه فراری می‌گشت تا برای چند ساعت هم که شده، به او امکان بازیابی خودِ فراموش‌شده‌اش را بدهد. برای همین هم تصمیم گرفت تا به هتلی برود و یک اتاق اجاره کند و آن اتاق تا مدتی، پناهگاه و محل امنش باشد؛ اتاق شماره‌ی نوزده، که آرامش آنجا به سوزان امکان می‌داد دوباره، خودش را از نو بسازد و خستگی‌هایش را به غریبگی این اتاق کوچک بسپارد...

کتاب صوتی اتاق شماره 19 کاری از نشر صوتی نوین کتاب گویاست. این کتاب را با ترجمه‌ی سپیده جعفرزاده و روایت مونا فرجاد در اختیار دارید.

نکوداشت‌های کتاب اتاق شماره 19

• داستان این کتاب بخشی از دغدغه‌های فکری هر کسی است که در انگلستان دهه‌ی پنجاه زندگی می‌کرده است. (گاردین)
• قصه‌ای قوی، غنی، قابل درک و بی‌رحمانه صادق. از نظر دوریس لسینگ، زندگی خصوصی، گناهان خصوصی و سعادت‌‌های خصوصی جنبه‌هایی از تاریخ انسان هستند، به‌طوری که حتی در داستان‌های کوتاهش هم، او واقعه‌نگار زمانه است. (آبزرور)
• ترکیبی خاص از خشم و دلسوزی و ازخودگذشتگی در نوشته‌های لسینگ دیده می‌شود. (نیویورک تایمز)

• کتاب صوتی اتاق شماره 19 برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به شنیدن دغدغه‌های زنانه در داستانی اجتماعی علاقه داشته باشید، این کتاب برایتان جالب توجه خواهد بود.

در بخشی از کتاب صوتی اتاق شماره 19 می‌شنویم

به جای سرزنش، با عقل و درایت خود تلاش می‌کردند از داشته‌هایشان در برابر دنیای بی‌رحم و پررنج بیرون محافظت کنند. به اطراف خود نگاه می‌کردند و از ماجراهای آن عبرت می‌گرفتند. دوروبر آن‌ها پر از زندگی‌های مشترکی بود که عاقبتشان شکست و جدایی شده بود. زوج‌هایی را می‌دیدند که زندگی پرتنشی داشتند، که البته از نظر آن‌ها این مورد بدتر از همه بود. نباید همان اشتباهات را تکرار می‌کردند، نباید. مراقب بودند در دامی که بیشتر دوستانشان در آن افتاده بودند گرفتار نشوند. مثلاً حاضر نشدند به خاطر بچه‌ها به خانه‌ای در حومه‌ی شهر بروند. اگر چنین کاری می‌کردند، متیو تبدیل به شوهر و پدری می‌شد که فقط آخرهفته‌ها به خانه‌اش می‌آمد.

فهرست مطالب کتاب صوتی