معرفی و دانلود کتاب صوتی آخرین دختر: روایت من از اسارت و مبارزه‌ام علیه داعش

عکس جلد کتاب صوتی آخرین دختر: روایت من از اسارت و مبارزه‌ام علیه داعش
قیمت:
۹۶,۰۰۰ تومان
خرید کتاب صوتی
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی آخرین دختر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی آخرین دختر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی آخرین دختر: روایت من از اسارت و مبارزه‌ام علیه داعش

کتاب صوتی آخرین دختر نوشته‌ی نادیا مراد، روایت زندگی نویسنده و داستان اسارتش توسط داعش است. دختری از طبار ایزدیان که موفق شد از چنگ داعش فرار کند و رنج‌ها و امیدهایش را در این کتاب با شما به اشتراک بگذارد. او در آخر توانست به خاطر فعالیت‌های بشردوستانه‌اش جایزه صلح نوبل را از آن خود کند.

درباره کتاب صوتی آخرین دختر:

نادیا مراد در «کوچو»، دهکده کوچکی مخصوص کشاورزان و چوپانان در شمال کشور عراق به دنیا آمد و بزرگ شد. او و خواهران و برادرانش که عضوی از جامعه ایزدی‌ها بودند، زندگی آرامی داشتند. نادیا آرزو داشت معلم تاریخ شود یا یک سالن زیبایی برای خود باز کند. اما در 15 آگوست 2014، زمانی که نادیا فقط بیست و یک سال داشت، این زندگی شیرین و آرام پایان یافت...

ستیزه جویان دولت اسلامی داعش مردم روستای او را قتل‌عام کردند. مردانی که از پذیرفتن اسلام خودداری کردند و زنانی که برای برده جسنی بودن پیر بودند به اعدام محکوم شدند. شش نفر از برادران و همچنین مادر نادیا در این واقعه به قتل رسیدند و اجساد آن‌ها را به داخل گورهای دسته جمعی انداختند. اما نادیا به همراه هزاران دختر ایزدی دیگر برای تجارت برده با داعشی‌ها زندانی شد.

او به اسارت گرفته شد و بارها مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار گرفت. اما سرانجام موفق شد با فرار از خیابان‌های موصل، پناهگاهی در خانه یک خانواده مسلمان سنی پیدا کند که پسر بزرگ آن‌ها جان خود را به خطر انداخت تا قاچاقی او را به محلی امن برساند...

نادیا در کتاب آخرین دختر (The last girl) به عنوان یکی از بازماندگان تجاوز و وحشیگری داعش، ظلم‌هایی را که به او وارد شده، برای دیگران تعریف کرده است. او به این امید داستانش را برای جهان روایت کرد که شاید روزی بتواند از داعش و حامیانش انتقام بگیرد و آن‌ها را به دادگاه عدالت بکشاند. جنا کراجسکی (Jenna Krajeski) روزنامه‌نگار نیویورکی نیز بیش از ده سال در خاورمیانه زندگی کرده و گزارش‌های خبری فراوانی نوشته است، همراه با نادیا مراد این کتاب ارزشمند را نوشته است.

نادیا در حال حاضر فعال حقوق بشر و برندۀ جایزۀ صلح نوبل است. او گیرنده جایزۀ حقوق بشر و اسلاو هاول و جایزۀ ساخاروف و نخستین سفیر حسن‌ نیت سازمان ملل در راستای ارج‌ نهادن به بازماندگان قاچاق انسان است. علاوه‌ بر همکاری با یزدا - سازمان حقوق ایزدی‌ها - او سعی می‌کند تا خلافت اسلامی را به‌ بد نام کردن نسل‌کشی و تبهکاری علیه بشریت به‌ پای میز محاکمۀ دادگاه جنایی بین‌المللی بکشد. او همچنین موسس برنامه ابتکاری نادیاست، برنامه‌ای که برای کمک به بازماندگان نسل‌کشی و قاچاق انسان برای به هم پیوستگی و مرمت جامعه‌های خود تخصیص‌ یافته است.

نکوداشت‌های کتاب صوتی آخرین دختر:

- این کتاب خاطره ویرانگر و تجربیات نادیا مراد را بازگو می‌کند و همدستی شاهدانی را که از رنج دیگران لذت می‌برند، زیر سوال می‌برد. (نیویورکر -هفته‌نامه ادبی آمریکایی)

- این کتاب بسیار هوشیارانه و الهام‌بخش است. (پیپل - هفته‌نامه آمریکایی)

- یک خاطره دلخراش... . پیچیده و تاریخی... . آخرین دختر موارد محرمانه‌ای را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد. (نقد کتاب نیویورک تایمز)

- مراد دریچه‌ای را برای ما باز می‌کند که خانواده‌اش را نابود کرد و جامعه آسیب‌پذیر او را تقریباً نابود کرد. این یک خاطره شجاعانه است درباره بازخواست از کسانی که مرتکب جنایات هولناک شده‌اند. (واشنگتن پست)

- این کتاب احتمالاً الهام‌بخش‌ترین خاطرات فمینیستی امسال است. (Bustle)

- روایت شجاعانه نادیا مراد کتابی هولناک است... . هرکسی که می‌خواهد دولت اسلامی را بفهمد باید آخرین دختر را بخواند. (اکونومیست - هفته‌نامه خبری و بین‌المللی انگلیسی)

- شگفت انگیز. (Vulture)

- فوق‌العاده ارزشمند... . این کتاب به همان اندازه که روایتی از نسل کشی ایزدیان است، قصیده‌ای عاشقانه برای روشی است که اکنون به کلی از بین رفته است. (The Jewish Journal of Greater Los Angeles)

- کتابی دلهره‌آور و سندی بر مقاومت انسان. (The Progressive)

- خاطره‌ای ویرانگر و در عین حال الهام‌بخش که به عنوان فراخوان فوری برای اقدام است. (Kirkus)

- درخشان... . یک چشمه از ظلم‌های داعش. (پابلیشرز ویکلی - مجله خبری تجاری هفتگی در آمریکا)

- قدرتمند... مرثیه‌ای دلخراش برای جامعه‌ای از دست رفته. (بوکلیست)

شنیدن کتاب صوتی آخرین دختر به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

اگر دوست دارید با زندگی این چهره مشهور بین‌المللی آشنا شوید و از برنامه‌ها و فعالیت‌هایش اطلاع پیدا کنید، این کتاب مناسب شما است.

نادیا مراد را بیشتر بشناسیم:

این فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل متولد 1993 است. نادیا مراد (Nadia Murad) همچنین بنیان «ابتکار نادیا» را تاسیس کرد که در آن به زنان و کودکان قربانی نسل کشی و قاچاق انسان کمک می‌کند. او در سال 2017 برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل شد و جایزه حقوق بشر واسلاو هاول و جایزه ساخاروف را نیز دریافت کرد.

در بخشی از کتاب صوتی آخرین دختر می‌شنویم:

بازار برده شب باز شد. صدای همهمه‌ی طبقه اول را می‌شنیدیم. جنگجویان آن جا ثبت‌نام می‌کردند و نوبت می‌گرفتند. وقتی اولین مرد وارد اتاق شد همه‌ی دخترها شروع به گریه و جیغ و داد کردند. انگار انفجاری رخ داده بود. طوری گریه و زاری می‌کردیم که انگار زخمی و مجروح شده‌ایم. دولا راست می‌شدیم و کف اتاق استفراغ می‌کردیم. ولی هیچکدام از این کارها مانع کار جنگجویان نشد. آن‌ها در اتاق قدم می‌زدند به ما خیره می‌شدند درحالی که ما همچنان جیغ می‌زدیم و التماس می‌کردیم. کسانی از ما که عربی بلد بودند به عربی التماس می‌کردند و دخترهایی که کردی بلد بودند تا آن جا که می‌توانستند با صدای بلند جیغ می‌کشیدند. ولی واکنش مردها به وحشت ما طوری بود که گویی ما کودکانی بهانه‌گیر هستیم. کلافه کننده بودیم ولی ارزش نداشت که محلمان بگذارند.

آن‌ها ابتدا به سمت زیباترین دخترها کشیده می‌شدند. از او می‌پرسیدند: «چند سالته؟» و موها و دهانش را از نزدیک نگاه می‌کردند. از نگهبان پرسیدند: «اینا باکره‌ان؟» و او هم مثل مغازه‌داری که به محصولش افتخار می‌کنند سر تکان داد و گفت: «قطعا» تعدادی از دخترها به من گفتند که دکتر آن‌ها را معاینه کرده تا مطمئن شوند درباره‌ی باکره بودنشان دروغ نگفته‌اند. درحالی که از بقیه مثل خود من فقط در این مورد سوال پرسیده بودند. تعداد کمی از دخترها پافشاری کرده بودند که باکره نیستند و آسیب دیده‌اند. آن‌ها فکر کرده بودند که اگر این را بگویند طالب کمتری خواهند داشت...

فهرست مطالب کتاب صوتی

نمونه
9 دقیقه
پیشگفتار
34 دقیقه
بخش یک - فصل یک
35 دقیقه
بخش یک - فصل دو
25 دقیقه
بخش یک - فصل سه
27 دقیقه
بخش یک - فصل چهار
30 دقیقه
بخش یک - فصل پنج
21 دقیقه
بخش یک - فصل شش
25 دقیقه
بخش یک - فصل هفت
28 دقیقه
بخش یک - فصل هشت
26 دقیقه
بخش یک - فصل نه
13 دقیقه
بخش یک - فصل ده
24 دقیقه
بخش دو - فصل یک
23 دقیقه
بخش دو - فصل دو
22 دقیقه
بخش دو - فصل سه
33 دقیقه
بخش دو - فصل چهار
17 دقیقه
بخش دو - فصل پنج
31 دقیقه
بخش دو - فصل شش
27 دقیقه
بخش دو - فصل هفت
16 دقیقه
بخش دو - فصل هشت
27 دقیقه
بخش دو - فصل نه
24 دقیقه
بخش دو - فصل ده
28 دقیقه
بخش دو - فصل یازده
21 دقیقه
بخش دو - فصل دوازده
32 دقیقه
بخش سوم - فصل یک
27 دقیقه
بخش سوم - فصل دو
16 دقیقه
بخش سوم - فصل سه
23 دقیقه
بخش سوم - فصل چهار
29 دقیقه
بخش سوم - فصل پنج
18 دقیقه
بخش سوم - فصل شش
20 دقیقه
بخش سوم - فصل هفت
18 دقیقه
بخش سوم - فصل هشت
20 دقیقه
بخش سوم - فصل نه
33 دقیقه
بخش سوم - فصل ده
21 دقیقه
بخش سوم - فصل یازده
24 دقیقه
سخن آخر

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی آخرین دختر: روایت من از اسارت و مبارزه‌ام علیه داعش
نویسنده،
مترجممحبوبه حسین زاده
راویعارفه لک
ناشر چاپیانتشارات کتاب کوچه
ناشر صوتی نوین کتاب گویا
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابMP3
مدت۱۴ ساعت و ۱۰ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های اتوبیوگرافی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی آخرین دختر

م مسعودی
۱۴۰۱/۰۷/۱۰
تشکر می‌کنم از کتابراه برای این انتخاب متفاوت🙏
خدا قوت به خانم عارفه لک که با حوصله اجرا کردند👏
و اما بعد
ذهنم این روزها به قدری آزرده بود از بی‌عدالتی که آخرین چبزی که لازم داشتم شنیدن یک داستان سراسر رنج و عذاب و استبداد کور از گروهی شیطان‌صفت بود ولی همین که نویسنده از تجربیات خودش می‌نوشت
یعنی در نومیدی بسی امید است و همین مرا ترغیب به شروع و سپس ادامه کرد
زندگی در جمع خانواده با همان گذران تلخ و شیرین اما دوست‌داشتنی و ناگهان...... آوار مصیبت در دنیایی که ادعای دموکراسی و تمدن هست اما متاسفانه جهان سوم همیشه درگیر مشکلات خودساخته از روی جهل که یا به دلیل تعصبات قومی و یا با تحریک قدرت‌های فرصت‌طلب برای مشغول کردن آن‌ها به خودشان و بهتر استثمار کردنشان پیش می‌آید و چه صبر و اعتقاد قوی می‌خواهد تحمل و گذر از این مرحله و ایستادگی بر اعتقادو آرمان درست که یقینا تحت تاثیر ستم و نیز برآوردن احتیاجات اولیه زندگی برای زنده بودن و..... تشخیص سره از ناسره بسیار دشوار است.
و نیز مظلومیت سربازان مدافع حرم وگذشت و ایثارشان برای نجات جهانی از ظلم و پاک کردن نام اسلام از آفت و لکه ننگ داعش و همه وهمه در کنار بیان تلخی‌هایی که خانواده‌های درگیر متحمل شدند
به امید روزی که واقعا آخرین دختر باشد که این‌گونه اسیر ظلم می‌شود و آخرین خانواده‌هایی که امنیت و آرامش زندگیشان در مسیر شیطان‌صفتی و قدرت‌طلبی دستخوش طوفان می‌شود و اتحاد و همدلی سدی باشد علیه زیاده‌طلبی و استبداد خودکامگان داخلی و خارجی.
الهی آمین🤲🤲🤲🤲
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۱/۰۸/۰۳
ایزدی‌ها یک اقلیت مذهبی درعراق هستندکه هنگام ظهور یکی ازبزرگترین گروه‌های تروریستی دنیاتوسط داعش کافر شناخته می‌شوند ومردهایشان کشته می‌شوندو
زن هایشان برای بردگی جنسی اسیر می‌شوند. مسئله مهمی که به نظرمن خوب به آن اشاره شده است بیشرفی خانواده بارزانی است که وقتی داعش ظهور می‌کند پیشمرگه‌های فرار
بارزانی می‌کنند وحتی اسلحه هایشان را به ایزدی هابرای دفاع ازخودباقی نمی‌گذارند وسازمان اطلاعات اقیلم از نادیا بازجویی می‌کنندوقول می‌دهندکه متن بازجویی فاش نشود امازیر قولشان می‌زنندومسئله بعدی این است که درست است که اقلیت کوچکی از
اهل سنت عراق از داعش استقبال می‌کنند اما نادیا وچندتن دیگر توسط همین اهل سنت نجات پیدا می‌کنند
ولی متن کتاب به نفرت پراکنی علیه اهل سنت می‌پردازدومسئله آخر هم نابودی داعش است وهیچ اشاره‌ای به چگونگی نابود شدن داعش نمی‌کند وبا اشاره به اندک بمباران آمریکا سعی می‌کند ایالات متحده را منجی نشان بدهدودر یک سانسور بزرگ هیچ اشاره‌ای به تلاش‌های ایران درنابودی نمی‌کند وآخرین چیزی باید اشاره کنم این است که اجرای راوی خوب بود ونقص خاصی در اجرا نبود
melika baradaran
۱۴۰۱/۰۷/۲۳
(خطر اسپویل)
با خودم فکر میکنم اگر پیش مرگه‌ها فرار نکرده بودن اگر به اعضای روشتای نادیا گفته بودن که چه اتفاقی قراره بیفته و یا بهشون سلاح هاشون رو داده بودن چقدر همه چیز متفاوت بود.
خیلی عصبانی شدم وقتی توی کتاب درمورد دخترها و سعی اشون برای عمل جراحی بازگشت به باکرگی صحبت شد چون فکر میکردند
در صورتی که باکره نباشند آینده‌ای ندارن. چرا باید جوری توی جامعه جا بیفته که قربانی با اونهمه آسیبی که دیده بازهم احساس گناه و درموندگی بکنه؟ چرا نباید بتونه درمورد عذابی که کشیده صحبت کنه چون میترسه که طرد بشه؟
حرفی که نادیا درمورد چند تیکه بودن عراق زد خیلی جالب توجه بود این که داعش چطور از عدم اتحادشون بر علیه خودشون استفاده کرد.
حکومت‌ها و گروهک‌هایی مثل داعش با سوء استفاده از دین مردم رو تحت سلطه‌ی خودشون قرار میدن و از زنا به عنوان کالا استفاده میکنن. نادیا حرف خیلی درستی زد وقتی که گفت خیلی از مردها به خاطر قدرتی که داعش بهشون میده جذب این گروه میشن. امیدوارم ریشه‌ی اینطور سازمان‌ها و دولت‌ها بسوزه و تا ابد از بین بره.
MoonRiver
۱۴۰۱/۱۰/۱۴
تلخه خیلی تلخه
زمانی که بدنیا میایم، عزیز یه خانواده‌ای میشیم، فارغ از جنسیت، نژاد، قوم و مذهبی که غیرارادی بدست میاریم، افرادی هستن که بدون قید و شرط دوست‌مون دارن، سوالی که همیشه همراهمه اینه که چی باعث میشه فردی، گروهی، یا جامعه‌ای خودش رو به سبب داشتن ویژگی‌هایی که به هیچ نحوی تو انتخاب‌ش دخیل
نبوده، برتر از بقیه بدونه؟ و بدتر از اون اینکه خودش رو محق بدونه که میتونه هر گونه استفاده یا رفتاری با افراد مخالف نظر خودش داشته باشه! اما بدترین اینکه افرادی بطور کامل از این قضایا اطلاع دارن، نه تنها عملی در جهت سرکوب‌شون نمیکنن، بلکه خواهان گسترش بیشتر و بیشترش هم هستن!!! مگر من، بعنوان یه نفر عادی، به اینکه عزیزانم کوچک‌ترین عذابی رو متحمل شن راضی میشم که با آگاهی کامل سبب تحمیل رنجی به عزیز دیگری رو بشم یا به نحوی تسهیل‌ش کنم؟
یه بیمار از نظر روان میتونه سبب مشکلات روانی برای خیلیا بشه، سکوت کردن شاید شرایط الآن زندگی‌مون رو آرام و دور از تلاطم نگه داره ولی ضامن آرامش همیشگی اون نخواهد بود...
زینب رمضانی
۱۴۰۳/۰۶/۳۱
خطر اسپویل :
کتاب داستان زندگی دختر فقیری از روستای ایزدی تباردورافتاده در مجاورت عربها و کردهای عراق است. با ظهورداعش درعراق و وخیم شدن اوضاع خواستند روستارا ترک کنند پیش مرگه های کُرد مانع آن ها شدندو اطمینان دادند از آن ها دفاع خواهندکرد ولی به اسم تاکتیک نظامی بدون اطلاع رسانی به مردم برای و و
فرار، عقبنشینی کردند آن ها در دستان داعش رهاشدند. داعش با تهدید اهالی روستا به قتل عام مانع از فرار آن ها شدو با دروغ به آنها که حق انتخاب دارندتا اگر ایزدی بمانندبه کوهستان بروند؛ همه راجمع کرد مردان بالغ را کشت و زنان را به اسارت و بردگی برد. پسران نابالغ را باشستشوی مغزی به سرباز داعش تبدیل کردند. نادیا از لحظه های خود میگوید. از امیدش به نان مقدس برای حفاظت از او و خانواده اش، شکستن و درماندگی مادرش (پناه اش)، از دست رفتن ایمانش، بی پناهی و وحشتش، ویران شدن باورهایش، تحقیرشدنها و امیدش به خدا او به عنوان برده فروخته میشود به ظاهر تغییرمذهب میدهد بارها مورد تجاوز واقع میشود و از طرف متجاوزش تهدید میشود. بارها به او گفته میشود که دیگر در خانواده اش جایی ندارد و آن ها هم او را قبول نخواهند کرد. او دو بار فرار میکند. بار دوم موفق میشود از طریق خانواده ای مسلمان در موصل خود را به برادرش حزنی برساند. ویران شدن در جنگ ناخواسته و ترس از طرد شدن توسط خانواده نشان داده شده است. چند تن از دختران دیگر این خانواده با تلاش های حزنی موفق به فرار میشوند. با چند فعال ضدجنگ آشنا و به آلمان میرود وعلیه داعش فعالیت میکند. خانواده های فقیر موصلی علیرغم نفرت از داعش جایی برای رفتن نداشتند و از ترس جان خود و عزیزانشان کار زیادی نمیتوانستند انجام دهند. فقر و جنگ دو عامل نابودی انسانهاست. منفعت طلبی قدرتطلبان ایجادکننده این دو است. با تشکر
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۲/۰۸/۲۴
هشدار: اگر اعصاب ضعیفی دارید، اگر روحیه حساسی دارید کتاب را نشنوید.
ماجرای زندگی نادیا بسیار تکان دهنده است و به عنوان یک زن احساس نزدیکی زیادی با او میکنم.
جالب است که داستان از زندگی روزمره او در کوجو روستای ایزدی نشین شروع شد و مرا به یاد آغاز رمان دا انداخت. و البته این نباید عجیب باشد این
چراکه تقریبا داستان همه جنگ هاست که مردم بیگناه دارند زندگی شان را می‌کنند و صاحبان قدرت چیزی را بهانه کرده و آشوب برمی انگیزند و آنچه فنا می‌شود همان زندگی‌های ساده و شرافتمندانه عموم مردم است.
همه ما درباره داعش و جنایاتش شنیده ایم ولی روایت نادیا به عنوان کسی که با گوشت و خون خود همه چیز را درک کرده بسیار گیرا و در عین حال تلخ است.
کتاب از باب آشنایی با مذهب ایزدی هم اثر ارزشمندی است و اگرچه بسیار جانبدارانه است ولی اطلاعات خوبی می‌دهد.
در بخش‌هایی از سرگذشت نادیا شاهد بی انصافی او نسبت به مردم موصل هستیم که چرا کاری نمی‌کنند و لی وقتی به انتهای کتاب میرسیم می‌بینیم نرمال شدن شرایط او به بهبود دیدگاه و قضاوتش کمک می‌کند.
اگر این کتاب را شنیدید و آن را جالب یافتید پیشنهاد میکنم رمان‌های خالد حسینی به خصوص بادبادک باز و هزار خورشید رخشان را هم بخوانید تا بهتر متوجه بشید آبشخور فکری طالبان و داعش یکی است و البته داعش در وحشی گری از طالبان پیشی گرفته و لابد تروریست‌های بعدی گوی سبقت را از داعش می‌ربایند.
روایت بد نبود ولی در بخش‌های صدای تنفس عمیق راوی بسیار آزارنده بود.
به امید آزادی و آرامش برای تمام انسان‌ها از هر نژاد و ملیت و دین.
با سپاس از کتابراه
رها زند
۱۴۰۱/۱۲/۰۴
نادیا دختر ایزدی که در روستایی نزدیک شه‌نگال عراق زندگی میکرد. زندگی سخت و فقیرانه، اما در عین حال باصفا و در کنار خانواده داشت. تا اینکه داعش ظهور میکند و بر عراق و محل زندگی او دست درازی می‌کند. به خاطر امید واهی به پیشمرگان کرد و روستاییان سنی همجوار، روستای او پس از چند روز محاصره، تسخیر میشود، دختران و پسران جوان را زنده نگه داشتند و زنان میانسال و مردان را کشته و در گورهای دسته‌جمعی دفن کردند.
دختران بعنوان صبیه (برده جنسی) و پسرها برای شستشوی مغزی و تربیت نیروی نظامی به مقرهای داعش ارسال میشدند.
سختی زندگی نادیا آغاز شد. یکبار فرار کرد ولی به سختی مجازات شد، ولی باز از فکر فرار، خود را رها نکرد تا زمانی که در فرصتی طلایی توانست فرار کند. فرار وی خود داستانی نفس‌گیر دارد که خواننده این معرفی، میتواند با امانت گرفتن این کتاب، خود به مطالعه باقی سرگذشت این دختر بپردازد.
حقایقی در کتاب وجود دارد، که خواننده را شوکه می‌کند و از سویی دیگر، کتاب جذابیت فراوانی دارد که خواننده را تا پایان با خود همراه میسازد.
فاطمه عبدالهی
۱۴۰۱/۰۹/۲۱
داستان‌های مختلفی از داعش و جنایات شون شنیده بودم اما این یکی از دردناک‌ترین داستان‌هایی بود که شنیدم و تا چند روز حالم بد بود. واقعا چه جنایت‌هایی بغل گوشمون انجام شده. ما میان اینهمه کشورهای تسخیر شده توسط داعش به سر میبردیم و امنیت داشتیم و این تلاش و فداکاری نیروهای امنیتی مون رو به رخ می‌کشه. یک نقد هم به این کتاب وارده و اون اینه که چرا از نیروی سپاه قدس سخنی نبرده. مسئله‌ی به این واضحی؟؟؟!!! دو دلیل میتونه داشته باشه. اول اینکه ما از لحاظ رسانه‌ای روی این مسائل کار نکردیم. متعجبم از اینکه از آمریکا توقع حمایت و بمباران مناطق داعشی رو داشته، کشوری که خودش داعش رو به وجود آورده! این نشون میده که تبلیغات و رسانه میتونه کشور تروریست پرور رو تطهیر کنه و ما چقدر عقبیم از جهاد رسانه‌ای. دوم اینکه میتونه به خاطر اقامت‌اش در آلمان باشه. بالاخره اون در این کشور تحصیل و کار و زندگی میکنه و مسلما باید بتونه توقعات اونجا رو برآورده کنه. آلمانی که دوشادوش آمریکا و اسرائیل و دیگر کشورها علیه ایران فعالیت میکنند. مسلما در کمرنگ کردن و حتی بیرنگ کردن تلاش ایران و نیروهای حاج قاسم برای از بین بردن تروریسم فعالیت میکنند. در مورد گوینده و موسیقی هم میتونم بگم مناسب بودند. لحن سرد گوینده به فضای سرد و غم انگیز هم خونی داشت.
طیبه سعادتی
۱۴۰۱/۰۸/۲۷
باسلام به کلیه پرسنل کتاب راه
برای اختصار صحبت‌ها را خیلی طبقه بندی ارائه خواهم داد
1_ تقدیر و تشکر ویژه از برنامه فوق العاده عالی کتاب راه و اینکه به منظور ترویج کتابخوانی و علیرغم هزینه بالای تولید کتاب صوتی، گاها کتابها را حتی رایگان در اختیار میگذارد.
۲ _ صدا و تسلط سرکار خانم لک بسیار به
عالی بود
۳_ درمتن غالبا ظلم داعش نسبت به زنان ایزدی و با تکیه بر دین آن‌ها اشاره شده درحالیکه عملکرد داعش نسبت به زنان و مردان شیعیان دست کمی از روایت نداشته
۳_ در موضوع مبارزه علیه داعش هیچ نامی از رشادت‌های ایرانیان به میان نیامده و این تعمد بخشودنی نیست
۴_ در پایان کتاب به تاثیر علماء دینی در تعیین ایدیولوژی فرق اسلامی بدرستی اشاره شده و جا دارد واقعا فرق مختلف اسلامی این عقاید انحرافی را از دامن دین بزدایند
۵_ داستان وقایع هولناکی که نویسنده تجربه کرده بسیار مایه تاثر است، امید که ایشان آخرین دختری باشد که این تجربه را از سر میگذراند.
سمیه تاجیک
۱۴۰۱/۰۸/۲۴
ترجمه و صداو لحن راوی عالی است، اما اگه دنبال داستانی رمانتیک یا دلهره آور هستید اصلا اینگونه نیست تنها بخش قابل درک و نوستالژیش برای ما ایرانی‌ها که جنگ‌های ناعادلانه را همیشه تجربه کردن جنایت و دردی است که به خاطر زن بودن بر این افراد رفته در تمام کتاب سعی شده بیشتر تبلیغ دین یزدانی شود و اینکه و چه بلایی به خاطر داشتن این دین سر افراد اومده، برای این جنایت رفتاری که داعش با دختران و زنان عراقی و مخصوصا یزدانی‌ها داشته واقعا متاسفم ولی صدبرابر بدتر این در دوران جنگ ایران و عراق با دختران ایرانی انجام شد داستان‌هایی که هیچ وقت نوشته نشده یا.... تنها تفاوت زنان و مردان ایران این بود اونها تسلیم نشدن و برای شرافتشون جنگیدن یا حداقل تلاش کردن فرار کنن نه اینکه تسلیم بشن و صبر کنن یکی بیاد نجاتشون بده، اونهم چهل سال پیش که نه تلفن همراهی بود نه اینترنتی که زودتر از اومدن دشمن خبردار بشن، ولی این آدمها همش منتظر بودن یکی نجاتشون بده و بهش میگن نسل کشی.... شاید نگاهم متعصبانه است ولی این دختر با این نگاه نه تنها اولین دختری نبوده که اینگونه باهاش رفتار شد بلکه آخرین هم نخواهد بود فقط تنها شانس و تریبونی بهش داده شده که این جنایت رو تعریف کنه... امیدوارم روزی برسد که این اتفاقات برای هیچ انسانی رخ نده...
نسیم افتخار
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
باسلام خدمت دوستان کتابخونم
به نظرم یکی از بهترین پادکستهایی بود که گوش کردم ودرعین حال خیلی متاثرکننده.
نویسنده فضای داستان، اتفاقات واحساسات نادیا روبه خوبی روایت کرد وجنایت جنگی روبه بهترین شکل توصیف کرد. همه‌ی ما خوب می‌دونیم که به رغم اسم کتاب، نادیا آخرین دختر و ایزدی‌ها هم آخرین مردمی که
نیستن نسل کشی شدن وگفتنش واقعا سخته که اتفاقات بازهم تکرار خواهند شد تازمانی که انسان دست ازطمع و قدرت پرستی برداره و همچنین دست از آزارو اذیت همنوعش بکشه. هیچ موجودی درجهان به اندازه انسان به همنوعش آزار واذیت نرسونده وجالب تراینکه دقیقا همون قدرتهایی که سرطان داعش رو بوجود آوردن به نادیا جایزه صلح دادن.
سازمان ملل فقط اظهارتاسف می‌کنه درحالیکه مردم درهرنقطه جهان به دلایل خیلی پیش پاافتاده نسل کشی میشن ومورد تجاوز وآزار قرار می‌گیرن. امیدوارم مردم به درجه‌ای از آگاهی برسن که هیچ کس روبه خاطر رنگ پوست، ملیت و مذهب قضاوت نکنن وبه درجه‌ای از عشق برسن که هرانسانی رومثل خانواده خودشون دوست داشته باشن
ممنون از کتابراه عزیز و سرکارخانم لک🌺🌺
سمانه فیاضی
۱۴۰۱/۰۸/۱۱
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
سلام و احترام
این کتاب عمیقاً روح و قلب مرا متاثر کرد، از آن جا که من هم یک زن هستم و می‌توانم گوشه‌ای از عمق تلخی‌های این ماجرا را اندکی درک کنم. هر چند تنها کسی که در قلب این معرکه‌ی تلخ ایستاده است می‌داند چه بر او گذشته است. از مهم‌ترین دلایل و
تاثیر گذاری روایت، واقعی بودن، سادگی روانی جملات آن است. در عصر تکنولوژی و دهکده‌ی جهانی باور وقوع این اتفاقات واقعاً سخت و تلخ است. اما چیزی که اکنون پس از اتمام کتاب در ذهنم تبلور می‌کند، تولد ققنوسی است از دل آتش... با قامتی راست ایستادن پس از این سختی‌ها و دفاع از شرافت انسانی ستودنی است. نادیا از خدا می‌خواهم که واقعاً تو آخرین دختر باشی. ‌..
روایت‌های واقعی را در کتاب‌های صوتی بسیار دوست دارم. امیدوارم از دست بیشتر بتوانم در کتاب راه بشنوم.
سپاسگزارم
جلیل آهنگرنژاد
۱۴۰۱/۰۹/۱۸
آنهایی که با کار گزارش نویسی در رسانه آشنایی دارند، می‌دانند که این کتاب، لبالب از لحظاتی گزارش گونه از تلخ‌ترین روزها و شبهای یک زندگی وحشت بار است. وحشتی که آتش آن را افراطیگری مذهبی به جان هزاران انسان بی گناه انداخته است. در این کتاب، هیچ یک از پارامترهای یک اثر قوی ادبی که نشان از نبوغ نویسنده داشته باشد، وجود ندارد. اما روایت آنچنان واقعی، عینی و تکان دهنده بیان می‌شود که مخاطب، ناخودآگاه تا پایان کتاب، بی وقفه پیگیر همه‌ی اتفاقات است. به گونه‌ای که ممکن است کم نباشند شنوندگانی که مثل من یک شب تا صبح بیدار بمانند و کتاب را به آخرین جمله‌اش برسانند و در طول مسیر این گزارش‌های زنجیره ای، در اندوه بزرگ گزارشگر و همدردانش شریک شوند. سعی نویسنده در شناساندن گوشه‌هایی از آیین ایزدی، از وجوه مثبت کتاب است اما مخاطب پیگیر را اقناع نکرده است.
یاسمین خلفی
۱۴۰۱/۰۹/۰۳
به لحاظ روحی خیلی بر عواطف من تاثیر زیادی گذاشت اما خب بنظرم صرفا جنبه یک زندگی نامه شخصی مملو از احساسات و عواطف زنانه و دخترانه است و بسدیگر به باقی مسائل و تحولات عراق و داعش نپرداخته و بنظرم جای پرداختن به چنین چیزی کاملا خالی است انگار از اول تا اخر داستان زندگی خانمی را می‌شنویم که در طول و و دوران اسارتش بعد از آن را میشنوین بس دیگر خبری از سیاست و باقی چیزها نیستوهرچند من در این کتاب با اییک ایزدی آشنا شدم و برایم خیلی جالب است و بنظرم نقطه اشتراکات زیادی با اسلام دارد و متوجه شدم یک سری رفتارهای مردسالارانه مشترک بین ما و آن‌ها لزوما ربطی به عقاید مذهبی ندارد بلکه این رفتارها در اثر جبر جغرافیایی پدید آمده است مانند شکل تعامل زن و مرد نقش زن در جامعه و همچنین تعصباتی دیگر از این قبیل... که راوی داستان خیلی عادی و جامعه پذیرشده از آن‌ها سخن می‌گفت
Alireza Asadi
۱۴۰۳/۰۲/۰۸
* خطر اسپویل
در پانزدهم آگوست سال 2014، زندگی نادیای بیست و یک ساله برای همیشه تغییر کرد. نیروهای داعش، مردم روستای محل زندگی نادیا را به خاک و خون کشیدند: مردان اعدام شدند و زنان را به عنوان برده‌های جنسی به اسارت گرفتند. شش برادر نادیا و اندکی بعد، مادرش نیز کشته شدند و اجسادشان، در گورهایی دسته
جمعی انداخته شد. نادیا به موصل آورده شد و به همراه هزاران دختر ایزدی، در تجارت برده فروشی داعش قرار گرفت. نادیا و سایر دختران، در این جهنم روی زمین، هر روز مورد تجاوز و ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. نادیا درنهایت موفق شد که از دست اسیرکنندگان خود بگریزد و به خانه‌ی خانواده‌ای مسلمان پناه آورد. فرزند ارشد این خانواده، جان خود را به خطر انداخت تا نادیا را به شکلی مخفیانه به جایی امن برساند.
مشاهده همه نظرات 181

راهنمای مطالعه کتاب صوتی آخرین دختر

برای دریافت کتاب صوتی آخرین دختر و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.