معرفی و دانلود کتاب سومین پلیس
برای دانلود قانونی کتاب سومین پلیس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سومین پلیس
کتاب سومین پلیس، رمانی فلسفی و طنزآمیز است که با پیچوخمهای خارقالعاده خود شما را به سرعت مجذوب میکند. فلن اوبراین داستان سرزمینی سحرآمیز را به تصویر میکشد که یک سارق جوان ناخواسته واردش شده و با دنیایی عجیب و رمزآلود مواجه میشود. روزنامه گاردین این اثر را در فهرست آثاری که پیش از مرگ باید خواند قرار داده است.
درباره کتاب سومین پلیس:
مردی جوان در یک سرقت مسلحانه برای تأمین هزینه یک پروژه علمی، شخصی را به قتل میرساند. همدست وی به نام جان دیونی در یک زمان مناسب، پولهای دزدیده شده را در مکانی مخفی کرده تا سر فرصت به دوستش نارو بزند. یک جعبه سیاه در خانه مقتول وجود دارد. هنگامی که دزد جوان در این جعبه را باز میکند، یکباره خانه مقتول تبدیل به یک لانه خرگوش میشود. راهروهای باریک لانه خرگوش به یک سرزمین اسرارآمیز ختم میگردد و مرد جوان، مقتول را زنده در این مکان ملاقات میکند.
راوی رمان سومین پلیس (The Third Policeman) که در تمام طول داستان بدون نام و نشان است، کمی بعد میفهمد که جعبه سیاه سر جای خود قرار ندارد. از این رو نزد پلیس رفته و این موضوع را مطرح میکند. در حقیقت آغاز داستان این کتاب با اعتراف راوی به قتل فیلیپ مترز شکل میگیرد. او از چگونگی وقوع این قتل پرده برمیدارد و از ارتباطش با جان دیونی میگوید. وی توضیحات بسیاری در مورد خودش میدهد و تمام ماجرا را تعریف میکند.
در کلانتری دو افسر نگهبان با مشکل عجیبی روبهرو شدهاند؛ بر اثر جایگزینی و تبادل اتم دوچرخه با انسان، دوچرخهها دارای خصوصیات انسانی شدهاند به طوری که دست به جنایت زدهاند. در همان زمان دوچرخهسواران حرفهای فراوانی نیز به سرگیجه دچار شده و نمیتوانند روی پا بایستند. مثلاً مایکل گیلانی که تا قبل از این اتفاقات دوچرخهسوار ماهری بود به ناچار به دیوار تکیه داده تا بتواند تعادلش را حفظ کند.
در این بین مأموران کلانتری به راوی داستان مشکوک میشوند و او نیز برای اینکه به اعدام محکوم نشود، فرار میکند. مطمئناً در چنین داستانی راوی برای فرار از دست پلیس، دوچرخهای را یافته و سوارش میشود. اما در هنگام فرار به سومین پلیس برخورد میکند و خیلی زود میفهمد که دیگر راه فراری وجود ندارد.
راوی در مرکز پلیس دوبعدی مطابق نظریات دوسلبی دانشمند و فیلسوف، با نظریه اتمی و ارتباط آن با دوچرخهها، وجود ابدیت و... آشنا میشود. او با کمک دوستش جو باید به تمام معماها و تناقضهایی که سه پلیس عجیب و غریب پیش رویشان گذاشتهاند، پاسخ دهد.
فلن اوبراین (Flann O'Brien) در داستان خود شما را به درون مخمصهای پیچیده میبرد که در آنجا میان یک واقعیت کشنده و رویایی که مایل به کابوس شدن است، نزاعی وجود دارد. کابوسی نشأت گرفته از میل به انتقامجویی. این رمان دو روایت موازی دارد. یک روایت اصلی از سارق میگوید و دیگری روایتی فرعی که در آن زندگی و اختراعات یک فیلسوف و دانشمندی عجیب به نام دوسلبی به تصویر کشیده میشود.
نویسنده فضای تیره و تاریک داستان را به سوی طنز میبرد تا در برخی مواقع مخاطب خود را به خنده بیاندازد. توصیفات اوبراین، از دقت و جزئیات فراوانی برخوردار است و شما به سادگی میتوانید صحنهها را در ذهن خود خلق کنید.
رمان سومین پلیس از زاویه دید اول شخص روایت میشود. این داستان سرشار از ماجراهای عجیب و فانتزی است و صحنههای پیشبینینشدهای را برای شما به نمایش میگذارد.
هرولد بروم منتقد مهم آمریکایی این کتاب را در فهرست برترین آثار تاریخ ادبیات غرب قرار داده است. کیث هاپر استاد ادبیات دانشگاه آکسفورد نیز بیان کرده که این رمان نخستین شاهکار سبکی است که از آن با عنوان پستمدرن یاد میشود.
فلن اوبراین با نام اصلی برایان اونولان نویسنده برجسته ایرلندی، این کتاب را در سالهای 1939 و 1940 نگاشت اما موفق به چاپ آن نشد. همسر او پس از مرگ نویسنده در سال 1967 این اثر را منتشر کرد.
این کتاب بر روی نویسندگان سریال خارجی معروف لاست تأثیر گذاشته به طوری که در یکی از قسمتهای سریال به آن اشاره شده است. نویسندگان سریال در این خصوص بیان کردهاند که بسیاری از ایدههای خود را از رمان سومین پلیس گرفتهاند.
جوایز و افتخارات کتاب سومین پلیس:
- برنده جایزه Tähtivaeltaja سال 1989
- نامزد جایزه Premi Llibreter de narrativa سال 2007
- جزء فهرست کتابهایی که هر کسی باید پیش از مرگ بخواند به انتخاب گاردین
- جزء فهرست برترین آثار تاریخ ادبیات غرب
نکوداشتهای کتاب سومین پلیس:
- دیوانهوار، حیرتآور و هیجانانگیز. (Time)
- رمانی فوقالعاده طعنهآمیز دربارهی زندگی پس از مرگ. (The New York Times)
- شاهکاری ابزورد. (Publishers Weekly)
- «سومین پلیس» خندهدارترین کتابی است که تابهحال نوشته شده... همینطور ترسناکترین. (چارلز بکستر)
کتاب سومین پلیس به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به رمانهای تخیلی، کمدی و فلسفی علاقهمند هستید، هرگز این کتاب را از دست ندهید.
با فلن اوبراین بیشتر آشنا شویم:
نویسنده و نمایشنامهنویس برجسته قرن بیستم برایان اونولان با نام مستعار فلن اوبراین در 5 اکتبر سال 1911 در استاربن از توابع ایرلند شمالی متولد شد. به دلیل شغل پدرش کودکی او در سفر سپری شد و خانواده وی در شهرهای گوناگون انگلیس، اسکاتلند و ایرلند زندگی کردند.
اوبراین در یک مدرسه پسرانه مسیحی به تحصیل پرداخت و تجربههایش از این دوران را در کتاب زندگی سخت بازگو کرده است. او از سال 1940 تا 1966 طی 26 سال مطالب مختلفی در روزنامه آیریش تایمز به چاپ رساند.
فلن اوبراین یکی از اضلاع مثلث مقدس ادبیات ایرلندی به شمار میرود که در دو سوی دیگر آن جیمز جویس و ساموئل بکت قرار دارند.
اونولان آثار معروفی در کارنامهاش دارد که از مشهورترین آنها میتوان به کتابهای دو پرنده در شنا، ضعیف فقیر و آرشیو دالکی اشاره کرد. برخی از منتقدان اعتقاد دارند او تحت تأثیر جیمز جویس دیگر نویسنده برجسته ایرلندی قرار داشت. وی نقش مهمی در سبک مدرنیسم و پستمدرنیسم ایفا کرد. اوبراین در نهایت در اول آوریل سال 1966 درگذشت.
فلن اوبراین در نگاه بزرگان ادبیات جهان:
- یک نویسندهی واقعی، طنازی بالفطره. (جیمز جویس)
- بدون هیچ چونوچرایی یک نویسندهی بزرگ... فلن اوبراین به مغزتان با کلمات، سَبْک، جادو، دیوانگی و ابداعاتی بیحدوحصر حمله میبرد. (آنتونی برجس)
- از زمانی که At Swim-Two-Birds (اولین رمان فلن اوبراین) منتشر شد، در ذهنم به عنوان یکی از بهترین کتابهای قرن جای گرفت. کتابی بیهمتا... در حدواندازههای اولیس و تریسترام شندی. (گراهام گرین)
- فلن اوبراین خلاق است و شیوهی قصهگوییاش پرشتاب و محکم. عجیبترین چیزها را عادی جلوه میدهد و عادیترین چیزها را خندهدار. (تایمز)
- حتی اولیس و فینگنز ویک هم پشت سر آثار او هستند، احتمالاً جویس به او حسودیاش میشده. (آبزرور)
- اگر ما قدر آثار فلن اوبراین را ندانیم یک مشت احمقایم که لیاقت آدمهای بزرگ را نداریم. فلن اوبراین انسان بسیار بزرگی است. (آنتونی برجس)
در بخشی از کتاب سومین پلیس میخوانیم:
اتاقی که در آن بودم با لایهی ضخیمی از گردوخاک پوشیده شده بود و بوی نا میداد و هیچ اسبابواثاثیهای هم نداشت. عنکبوتها تارهای عظیمی جلو شومینه تنیده بودند. سریع رفتم داخل راهرو و درِ اتاقی را که جعبه در آن قرار داشت باز کردم و در آستانهی در ایستادم. صبحِ تاریکی بود و رطوبت چنان پنجرهها را با ردهای خاکستری پوشانده بود که قویترین اشعههای آن نور ضعیف هم توان ورود نداشتند. گوشهی تهِ اتاق در سایه گم شده بود. ناگهان این نیاز در من جوشید که کارم را سریع تمام کنم و دیگر هرگز به آن خانه بازنگردم. روی تختههای لخت پیش رفتم، گوشهی اتاق زانو زدم و دستهایم را به جستوجوی تختهی لق روی زمین کشیدم. در کمال تعجب راحت پیدایش کردم. حدود یک متر طولش بود و زیر دستم تکان میخورد و از صدایش معلوم بود که زیرش خالی است. تخته را برداشتم و گذاشتمش کنار و یک کبریت روشن کردم.
جعبهی پول سیاهرنگ را دیدم که در ظلمت سوراخ جای گرفته بود. دستم را پایین بردم و انگشتم را به دستگیرهی خوابیدهی جعبه قلاب کردم، ولی ناگهان کبریت پِرپِر کرد و خاموش شد و جعبه که چهارپنج سانتی بالا آمده بود از دستم سُر خورد و به سنگینی افتاد. اینبار بدون نور کبریت دستم را در حفره فرو بردم و درست در لحظهای که قاعدتاً باید به جعبه میرسید اتفاقی افتاد.
امیدی ندارم که بتوانم اتفاقی را که افتاد درست شرح دهم. تغییراتی در من یا اتاق پیش آمد، نامحسوس ولی با این حال بسیار غریب و وصفناشدنی. انگار نور روز با فوریتی غیرطبیعی دگرگون شد، انگار دمای هوا ناگهان تغییر کرد، انگار در چشمبههمزدنی هوا دو برابر رقیقتر یا دو برابر متراکمتر شد؛ شاید هم تمام اینها به همراه چیزهای دیگر باهم پیش آمد. نمیدانم. چون تمام حواسم چنان سردرگم شده بود که دیگر توانی برای ارائهی توضیح به من نداشت. انگشتان دست راستم که داخل سوراخ بودند بیاراده بسته شدند، ولی چیزی نیافتند و خالی بیرون آمدند. جعبهای در کار نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سومین پلیس |
نویسنده | فلن اوبراین |
مترجم | پیمان خاکسار |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 268 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-014-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی خارجی |