معرفی و دانلود کتاب سه طلسم: داستانی از ژاپن

معرفی کتاب سه طلسم: داستانی از ژاپن

کتاب سه طلسم اثر توشیو اوزاوا، داستان زندگی یک راهب پیر ژاپنی و شاگردش را روایت می‌کند که ساکن معبدی در کوه فوجی هستند. روزی که شاگرد کوچک راهب برای انجام کاری روانه‌ی کوهستان می‌شود، به دردسرهای زیادی می‌افتد اما با استفاده از طلسم‌های استادش، یاد می‌گیرد چطور با کمک طبیعت به نیروهای شیطانی غلبه کند.

درباره‌ی کتاب سه طلسم

ماجرای کتاب سه طلسم اثر توشیو اوزاوا (Toshio Ozawa) در زمان‌های خیلی دور در ژاپن می‌گذرد. در همان دوران یک راهب پیر با شاگردش در معبدی زیبا واقع در کوه فوجی زندگی می‌کردند. یک روز تابستانی راهب پیر از پسرک می‌خواهد که به قله‌ی کوه برود تا برای مراسم سالیانه‌شان دسته گلی زیبا تهیه کند. پسرک در جواب می‌گوید راه زیادی تا قله است و این او را می‌ترساند.

به همین خاطر راهب پیر سه طلسم به پسرک می‌دهد تا به کمک آن‌ها از خودش محافظت کند. پسرک راهی کوهستان می‌شود اما بعد از چیدن گل راه بازگشت را گم می‌کند و این آغاز ماجرای او با طبیعت است.

کتاب سه طلسم، یکی از داستان‌های مجموعه‌ی «دنیا خانه‌ی من است» به شمار می‌آید. هر کتاب این مجموعه روایتی کهن از یک کشور را برای کودکان بازگو می‌کند. این داستان‌ها، همچون حکایت‌های قدیمی، به روایت ماجراهایی سرگرم‌کننده و در عین حال پندآموز برای کودکان می‌پردازند.

داستان سه طلسم را لیلا مکتبی فرد به فارسی ترجمه کرده و مهناز سلیمان‌نژاد تصویرگری جذاب و گرم آن انجام داده است. اثری خواندنی و دلنشین که انتشارات پرنده آبی آن را در اختیار مخاطبان کودک قرار داده است.

کتاب سه طلسم برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان 4 تا 8 ساله که مطالعه‌ی داستان‌های کهن و افسانه‌ای برایشان لذت‌بخش است و از شنیدن قصه‌های پرهیجان و ترسناک نمی‌هراسند، این داستان، سر ذوقشان خواهد آورد.

در بخشی از کتاب سه طلسم: داستانی از ژاپن می‌خوانیم

استاد گفت: «من سه طلسم به تو می‌دهم اگر جایی گرفتار شدی می‌توانی از این سه طلسم کمک بگیری با کمک این طلسم‌ها می‌توانی اشیا و طبیعت را مطیع و فرمان بردار خود کنی. شاگرد از استاد تشکر کرد طلسم‌ها را گرفت آن‌ها را در کمربندش پنهان کرد و به راه افتاد.

پسرک ساعت‌ها و ساعت‌ها در دل کوهستان راه رفت تا سرانجام به دشتی پر از گل‌های زیبا رسید. با خوشحالی مقدار زیادی گل چید و دسته گل زیبایی درست کرد تا با خودش به معبد ببرد.