معرفی و دانلود کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری

معرفی کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری

فیلمنامه‌ی فیلمی پرافتخار که نامزد 7 جایزه‌ی اسکار شده است! مارتین مک دونا در کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری از مادری می‌گوید که پس از کشته شدن دخترش و حل نشدن پرونده‌ی قتل او، مقامات محلی را شخصاً به چالش بزرگی دعوت می‌کند، و عواقب این اتفاق تمامی شهر را درگیر خود می‌کند.

درباره‌ی کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری:

آنجلا هیز به قتل می‌رسد، ماه‌ها می‌گذرد و پلیس از حل پرونده‌ی او عاجز می‌ماند. آیا این پرونده حل‌ناشدنی است یا پای قصور نیروهای پلیس درمیان است؟ این تردیدی است که لحظه‌ای ذهن میلدرد هیز، مادر قربانی، را رها نمی‌کند. کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری (Three Billboards Outside Ebbing, Missouri) داستان مادری است که می‌خواهد از راز این پرونده سر دربیاورد و مقصر قتل فجیع دخترش را شناسایی کند.

روزی میلدرد در حال رانندگی در امتداد جاده‌ای خارج از شهر است. از کنار بیلبوردی قدیمی عبور می‌کند، این بیلبورد مدت‌ها بلااستفاده مانده و تبلیغی که روی آن بوده کم‌رنگ و پاره شده است. میلدرد بی‌اعتنا عبور می‌کند، اما هنگامی که به بیلبورد دوم می‌رسد کمی توجهش جلب می‌شود. بیلبورد دوم هم به اندازه‌ی اولی زهواردررفته است، اما نکته‌ای ذهن میلدرد را به خود مشغول می‌کند. او دنده‌عقب می‌گیرد، به‌سراغ بیلبورد اول می‌رود و سپس متوجه می‌شود که سه بیلبورد تا افق دوردست کشیده شده‌اند.

ماجرای فیلمنامه‌ی مارتین مک دونا (Martin McDonagh) زمانی آغاز می‌شود که این مادر هر سه بیلبورد را به‌مدت یک سال کرایه می‌کند تا از طریق آن پیغامی را به ویلیام ویلوبی، رئیس پلیس ابینگ، برساند، پیغامی که او و تمام نیروی پلیس را به چالش بزرگی دعوت می‌کند و پای سرکار دیکسون را هم به این پرونده باز می‌کند، پلیسی که بسیار خشن است و وارد نبردی با ویلوبی، مجری قانون، می‌شود.

مک‌دونا فیلمنامه‌ی سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری را پس از دو فیلم موفق «در بروژ» و «هفت روانی» نوشته که این فیلم هم مانند هر دو کار قبلی توجه و تحسین بسیاری را برانگیخته و موفقیت زیادی را برای او به ارمغان آورده است.

لازم به ذکر است که در انتهای کتاب حاضر، مصاحبه‌ای با مارتین مک دونا آمده که برندن کانلی آن را انجام داده است.

فیلم اقتباس‌شده از کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری:

مارتین مک‌دونا در سال 2017 فیلم سینمایی سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری را ساخت و خود در نقش کارگردان و تهیه‌کننده‌ی آن ظاهر شد. این فیلم با استقبال بسیار خوبی در گیشه مواجه شد و در جشنواره‌ی اسکار، در 7 رشته از جمله بهترین فیلمنامه‌ی غیراقتباسی نامزد دریافت جایزه‌ی اسکار شد. در جشنواره‌ی گلدن گلوب و بفتا نیز این فیلم نامزد و برنده‌ی چندین جایزه شد.

کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری برای چه کسانی مناسب است؟

اگر دوست دارید فیلم‌نامه‌ی یکی از فیلم‌های موفق سال‌های اخیر را بخوانید و با جزئیات آن بیشتر همراه شوید، کتاب حاضر انتخاب مناسبی برای شماست.

با مارتین مک دونا بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی فیلم‌نامه‌ی پیش رو در لندن متولد شده است و در مقام نمایشنامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان فعالیت کرده است. اولین نمایشنامه‌ی مارتین مک‌دونا، «ملکه‌ی زیبایی لینین»، با استقبال بی‌نظیری مواجه شد و موفق شد نامزد شش جایزه‌ی تونی شود. سایر آثار مک‌دونا از جمله «مرد بالشی» و «شش تیرانداز» نیز افتخاراتی را برای این هنرمند به ارمغان آورده‌اند.

«غرب غم‌زده»، «مأمورهای اعدام»، «مراسم قطع دست در اسپوکن» و... از دیگر نمایشنامه‌های مک‌دونا هستند که به فارسی برگردانده شده‌اند.

در بخشی از کتاب سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری می‌خوانیم:

ویلوبی: من هر کاری می‌کنم تا کسی که این کار رو کرده دستگیر کنم، خانم هیز. اما وقتی که دی‌ان‌ای طرف با هیچ‌کدوم از کسایی که تا به حال دستگیر شدن یا با هیچ‌کدوم از مجرمای سراسر کشور همخونی نداره و وقتی حتی یه شاهد از وقتی دخترتون خونه رو ترک کرده تا وقتی ما پیداش کردیم وجود نداشته، خب، راستش رو بخواین کار بیشتری نمونده که بتونیم در حال حاضر انجام بدیم. جز اینکه...

میلدرد: می‌تونستین از هر مرد یا پسر بالای هشت سال توی این شهر خون بگیرین.

ویلوبی: قوانین حقوق شهروندی‌ از این کار جلوگیری می‌کنه، خانم هیز و از کجا معلوم که این آدم فقط یه مسافر بین‌شهری نبوده...؟

میلدرد: پس از تموم مردای داخل کشور خون بگیرین.

ویلوبی: از کجا معلوم که این آدم فقط یه مسافر خارجی نبوده؟

میلدرد: اگه من جاتون بودم، یه بانک اطلاعاتی باز می‌کردم. اطلاعات هر پسربچه‌ای رو که متولد می‌شد، ثبت می‌کردم. بررسی می‌کردم. به محض اینکه دست از پا خطا می‌کرد، مطمئن می‌شدم که تطابق دی‌ان‌ای‌ها صددرصد درست بوده، بعد می‌زدم می‌کشتمش.

ویلوبی: آهان. خب، مطمئناً قوانین حقوق شهروندی‌ از این کار جلوگیری می‌کنه.

ویلوبی روی تاب کنار او می‌نشیند. بیلبوردها درست جلوی آن‌ها تا پایین تپه به چشم می‌خوردند.

فهرست مطالب کتاب

پیش‌گفتار مترجم
فیلم‌نامه‌ی سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوری
مصاحبه‌ی مارتین مک‌دونا با برندن کانلی