معرفی و دانلود کتاب زنی که کشتم اسم نداشت
برای دانلود قانونی کتاب زنی که کشتم اسم نداشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زنی که کشتم اسم نداشت
این کتاب شامل مجموعه ای از داستان های کوتاه است
بخش هایی از متن کتاب:
شبی که زدم شیشهشان را شکستَم هیچ فکر نداشتم - نمیکردم امروز را ببینم خوابیده، دراز شده باشم - شدهاَم میانِ چار تِکِّه چوب که به قاعدهی من بریده، میخ و پرچ شده؛ و منتظر بمانم بیایند بردارند بگیرند روو سرشان، به سرشان بکوبند دوبامبی و زار بزنند تا برسند کنارِ تَلِّ خاکی که گویی سِقطِ جنینِ گووری باردار است. و صدایی هم جُدا - سَوا - فالْش بخواند: ای کشته، کِرا کُشتی تا کشته شدی زار؟
دراز شده، دراز کشیدهاَم روو کَفِّهی سرد و چوبیِ تابوت که روزنهای از سقفَش دقیق و عدل، آفتاب را میپاشد روو صورتَم که زیرِ پارچهی مَرحمتیِ کتان، وارفته، ماسیده است؛ و توویِ چشمهام که باز مانده روو به سوراخِ آسمانِ چوبیاَم. صداهایی هم میشنوم. زار و نَزار. آشنا، رووشنا. خویش و غریبه.
آنشب، شبِ چارشنبهسووری بود. وقتی تمام شد، تَه کشید، و خاکسترها نشستند جای آتش، دختر پسرها هم رفتند بخوابند خواب ببینند؛ من ایستادم - ایستاده بودم صُلب و سخت با پاره آجری، سنگی در دستَم - مُشتَم. نمیدانم حالا چه بود، آخر این ذرههای نوور چشمهام را پُر کردهاَند اَخگر و صداها هم که توو دَرهَم و ضجهوار روویِ پردهی گوشهام آرشه میکشند. کسی هم قرآن، فَبِاَیِّ آلاء میخواند انگار، که بهحَتمْ پول گذاشتهاَند کف دستَش، بخوانَد بَرام؛ بَرام عاقبت بهخیری بخرند. گویی، انگار این قاری هرچه غلط - قاتی میخوانَد، مرا یکراست - مستقیم میبَرَد بهشتْ محشور میکند با حووریهایی که روویِ خاک...، خدایا توبه!
فهرست مطالب کتاب
یک قصهی ساده، یا: اینجا که دراز کشیدهاَم یعنی مُردهاَم!
زنی که کُشتم، اسم نداشت !
یکمُشت آدم احمق!
آشوب طلب!
رووسپیخانهای درونم است!
زنی توویِ سرم حرف میزند
وقتی دستَت پُر باشد آسِ دل؛ چه میکنی؟!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زنی که کشتم اسم نداشت |
نویسنده | رضا کاظمی |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 35 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |