معرفی و دانلود کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت

معرفی کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت

کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت به قلم رابین شارما، قسمت برتر وجودتان را که ممکن است در طول شبانه‌روز و یا حتی تمام عمر برای لحظه‌ای هم به آن توجه نداشته باشید را به شما یادآوری کرده و سپس دریچه‌ای برای رسیدن به آن در اختیارتان قرار می‌دهد.

رابین شارما در کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت (The Monk Who Sold His Ferrari) داستان رشد درونی یک وکیل ثروتمند را به نمایش می‌گذارد. داستان دو مرد به نام‌های جولیان منتل و دوستش جان، به صورت گفتگو محور به تصویر کشیده شده است. جولیان تمام دارایی‌های خود از جمله ماشین فراری قرمز رنگش را می‌فروشد و به هیمالیا سفر می‌کند. این کتاب تجربیات معنوی جولیان حین این سفر را روایت می‌کند.

در واقع نویسنده در این کتاب در تلاش است تا انسان‌ها را با ابعاد ناشناخته‌شان آشنا کرده و به آن‌ها بیاموزد که موفقیت را تنها در ظاهر نبینند. رابین شارما به شما کمک می‌کند تا با آگاهی و شناخت اسرار درونی‌تان خوشبختی حقیقی را در همین دنیا تجربه کنید.

آنچه در کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت می‌آموزید:

- خود انتظام باشید.
- روابط‌تان را توسعه دهید.
- افکاری نشاط‌آور داشته باشید.
- مأموریت و ندای زندگی‌تان را دنبال کنید.
- به وقت‌تان به عنوان گران‌بهاترین دارایی‌تان بها بدهید.

افتخارات کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت:

این کتاب براساس تجریبات شخصی رابین شارما در سال‌هایی که به کار وکالت مشغول بود، نوشته شده است. این اثر تاکنون بیش از 6 میلیون نسخه در جهان به فروش رفته و به بیش از 70 زبان مختلف ترجمه شده است. از این مجموعه کتاب، آثار دیگری مثل خرد رهبری از راهبی که فراری‌اش را فروخت، سرنوشت خودت را پیدا کن با راهبی که فراری‌اش را فروخت، کلمات سری راهبی که فراری‌اش را فروخت و خرد خانواده از راهبی که فراری‌اش را فروخت توسط شارما به رشته تحریر درآمده است.

با اینکه حدود 10 سال از چاپ این کتاب می‌گذرد، اما با این این وجود از جمله آثاری محسوب می‌شود که نامش بسیار شنیده می‌شود و در زندگی میلیون‌ها انسان تاثیرگذار بوده است.

این کتاب هم‌اکنون در بسیاری از کشورها همچون هند (کتاب شماره‌ی اول ملی)، لیتوانی (کتاب شماره‌ی اول از آوریل 2007)، ترکیه، امارات متحده‌ی عربی (شماره‌ی ششم)، پورتوریکو (دو سال به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب)، کانادا، آمریکا و مکزیک جزء پرفروش‌ترین کتاب‌هاست.

برخی نطرات درباره کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت:

- آکنده از بینش‌هایى درباره‌ى دنبال‌کردن شور و زندگى رؤیاها. براى خواندن عالى است. (جاستین و مایکل تامز)

- کتابى فوق‌العاده! آموزه‌هایش را براى موفقیت فردى و معنوى دنبال کنید؛ زندگى‌تان تغییر خواهد کرد. (کن ویگاستکى)

- زندگى براى من یک شمع ساده نیست. زندگى مشعلى باشکوه است که در این لحظه آن را در دست گرفته‌ام و مى‌خواهم پیش از این‌که آن را به‌دست نسل‌هاى آینده بدهم، هرچه فروزان‌تر بسوزد. (جورج برنارد شاو)

- یک ماجراجویى سرگرم‌ کننده، جذاب و خیالى به درون قلمرو رشد، تأثیرگذارى و شادکامى فردى. این کتاب حاوى گنجینه‌هایى از خرد است که مى‌توانند زندگى هر فردى را غنا بخشیده و آن را ارتقاء دهند. (برایان تریسى)

- راهبى که فرارى‌اش را فروخت یک گنج است. یک فرمول باشکوه و قدرتمند براى موفقیت و شادکامى واقعى است. رابین اس. شارما خرد قرن‌ها را گردآورى و آن را به این دوران آشفته مرتبط کرده است. نمى‌توانستم از خواندنش دست بکشم. (جوى‌تاى)

جملات برگزیده‌ی کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت:

- زمانبندى منظم، نشانه‌ى بارز یک ذهن منظم است.
- انسان‌هاى خوب پیوسته خودشان را قوى‌تر مى‌کنند.
- هر آن‌چه که زنده است، تنها و براى خودش زندگى نمى‌کند.
- من در زندگى‌کردن هنرمندم... زندگى من، اثر هنرى‌ام است.
- رؤیاى رؤیاپردازان بزرگ هرگز محقق نمى‌شود؛ بلکه همواره بزرگ‌تر مى‌شود.
- وقتى اعجاب غروب آفتاب یا زیبایى ماه را تحسین مى‌کنم، روحم از ستایش خالق لبریز مى‌شود.

رابین شارما را بیشتر بشناسیم:

رابین شارما (Robin Sharma) نویسنده بنام کانادایی با اصالت هندی است که در سال 1965 متولد شد. او تا سن 25 سالگی در حرفه وکالت مشغول به فعالیت بود و سپس در سال 1994 اولین کتاب خود یعنی اَبَر زندگی، را با موضوع مدیریت استرس و معنویت به انتشار رساند.

او نویسنده بسیاری از کتاب‌های پرفروش، کارشناس رهبری و توسعه شخصی است که نظریه‌هایش در مورد تسلط بر نفس و فضیلت سازمانی کمک شایانی را به میلیون‌ها نفر در سرار دنیا کرده است.

در بخشی از کتاب راهبی که فراری‌اش را فروخت می‌خوانیم:

فرزانگان شیوانا معتقد بودند که مقصد نهایى همه‌ى روح‌هاى به‌راستى آگاه مکانى است به اسم نیروانا. درواقع، جایى فراتر از یک مکان. فرزانگان معتقد بودند نیروانا سرزمینى است که مافوق همه‌ى سرزمین‌هایى که پیشتر شناخته‌اند. در نیروانا هرچیزى امکان‌پذیر است. هیچ رنجى وجود ندارد و رقص زندگى با کمالى الهى اجرا مى‌شود. فرزانگان هنگام رسیدن به نیروانا، احساس مى‌کنند درون بهشت زمینى قدم گذاشته‌اند.

جولیان درحالى‌که چهره‌ى آرام و فرشته‌گونه‌اش مى‌درخشید، ادامه داد: «هدف غایى آن‌ها در زندگى همین است.»

او با حالتى پیشواگونه گفت: «همگى ما به یک دلیل خاصى در این‌جا هستیم. به این بیندیش که رسالت واقعى تو چیست و چگونه مى‌توانى در خدمت دیگران باشى. دیگر اسیر جاذبه نباش. امروز جرقه‌ى زندگى‌ات را روشن کن و بگذار مشتعل شود و درخشان بسوزد. شروع کن و اصول و ترفندهایى را که به تو آموختم به‌کار ببند. تمام آن چیزى باش که مى‌توانى باشى. زمانى فرا خواهد رسید که تو هم طعم میوه‌هاى مکانى به‌ اسم نیروانا را خواهى چشید.»

چطور خواهم فهمید که به آگاهى رسیده‌ام؟

اشارات کوچکى ظاهر مى‌شوند که ورودت به این مرحله را تأیید مى‌کنند. متوجه قداست هرچیزى که در اطرافت وجود دارد مى‌شوى: الوهیت پرتوهاى مهتاب، افسون آسمان صاف و آبى در یک روز داغ و سوزان تابستانى، رایحه‌ى خوش گل مینا، یا خنده‌ى یک بچه‌ى موذى و شیطان.

صادقانه و در حالیکه احساسات درونى‌ام به غلیان آمده بود، گفتم: «جولیان، به تو قول مى‌دهم وقتى که براى من صرف کردى بیهوده نخواهد بود. من خودم را وقف زندگى‌کردن با خرد فرزانگان شیوانا خواهم کرد و به تو قول مى‌دهم همه‌ى آن‌چه را که یاد گرفته‌ام به کسانى که از پیام تو منتفع مى‌شوند، برسانم.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: زنگ بیدارى
فصل دوم: مهمان اسرارآمیز
فصل سوم: تحول معجزه‌آساى جولیان منتل
فصل چهارم: دیدارى جادویى با فرزانگان شیوانا
فصل پنجم: شاگرد معنوى فرزانگان
فصل ششم: خرد تحول فردى
فصل هفتم: باغ شگفت‌انگیز
فصل هشتم: برافروختن آتش درون
فصل نهم: هنر باستانى خودراهبرى
فصل دهم: قدرت نظم و انضباط
فصل یازدهم: ارزشمندترین دارایى شما
فصل دوازدهم: هدف غایى زندگى
فصل سیزدهم: راز جاودانه‌ى شادى همیشگى