معرفی و دانلود کتاب دوست ابدی من

معرفی کتاب دوست ابدی من

شما به شب دلهره دعوت شده‌اید! کتاب دوست ابدی من رمانی ماجراجویانه از پی. جی. نایت است. در این اثر داستانِ دختری روایت شده که پس از پیدا کردن دوستی تازه، درگیر ماجراهایی شگفت‌انگیز و هولناک می‌گردد؛ ماجراهایی که همگی، در ارتباط با عروسک‌هایی‌اند که به ظاهر ویژگی‌هایی غریب و جادویی دارند...

درباره کتاب دوست ابدی من

دوستی مفهوم مقدسی است و در زندگی آدم نقشی اساسی ایفا می‌کند؛ این امر خصوصاً در زندگی نوجوانان صادق است. یک نوجوان اساساً دنیا را از دریچه‌ی چشم دوستان صمیمی‌اش می‌بیند. سرگرمی‌ها و دلبستگی‌های او، همان است که سرگرمی‌ها و دلبستگی‌های دوستانش. برای یک نوجوان، خصوصاً اگر دختری پاک و معصوم باشد، هیچ چیز بدتر از این نیست که دوستی را از دست بدهد.

این اتفاقی است که برای کتی، قهرمان کتاب دوست ابدی من (Best Friends Forever) از پی جی نایت (P.J. Night) می‌افتد. دوست صمیمی او که امی فیتزجرالد نام دارد، یک روز درمی‌آید و می‌گوید: «ببین کتی، ما قراره به کالیفرنیا نقل مکان کنیم. برای همین دیگه نمی‌تونیم با هم دوست باشیم.» کتی البته حسابی سرخورده و مأیوس می‌شود. اما مگر چاره‌ای جز پذیرش واقعیت دارد؟ خلاصه، امی همانطور که خبر داده بود، به همراه خانواده اسبا‌ب‌کشی می‌کند و دوستش، کتی، را برای همیشه ترک می‌کند. کتی حالا تنها مانده، تنهای تنها. دنیای او انگار به یک‌باره از شور و حال و هیجان خالی شده است. آخر او پیش از این همه‌ی وقتش را با امی می‌گذرانده.

باری، چند روز که از رفتن امی می‌گذرد، کتی پیش خودش فکر می‌کند که دیگر نمی‌تواند این‌طور به تنهایی به زندگی ادامه دهد. همین است که راه می‌افتد و به دنبال دوستی تازه می‌گردد. بلکه این‌چنین بتواند جای خالی امی را پر کند. دوست تازه‌ی کتی خیلی زود سروکله‌اش پیدا می‌شود. او ویتنی نام دارد. ویتنی از خیلی جهات شبیه امی است. مثلاً او هم مثل امی عاشق بازی و شیطنت است، و همچنین، مثل امی، حسابی در دوستی صادق و وفادار به نظر می‌رسد. این‌طور که از شواهد پیداست، خیال کتی باید کمی راحت‌تر شده باشد. بالاخره، هر چه نباشد، ویتنی او را از تنهایی درمی‌آورد و کمکش می‌کند که یاد امی را فراموش کند.

روز از پی روز می‌گذرد و دوستی کتی و ویتنی هر چه محکم و محکم‌تر می‌شود. تا این‌که پس از مدتی، وقایعی مرموز رخ می‌دهد. کتی نمی‌داند این وقایع از کجا سرچشمه می‌گیرند، اما ما که خواننده‌ی سرگذشت او هستیم، خوب می‌دانیم که همه چیز زیر سر عروسک‌های ویتنی است. این عروسک‌ها، عروسک‌هایی عادی نیستند عزیزان! بلکه سرشتی غریب، رازآمیز و جادویی دارند. این عروسک‌ها بناست دمار از روزگار کتی و صاحبشان، ویتنی، دربیاورند. اما اگر کتی و ویتنی دوست‌هایی واقعی باشند، چنان‌که کتی و امی بودند، نباید از هیچ حادثه‌ای هراس به دل راه دهند. چرا که در دل هر ماجرایی می‌توانند روی کمک یکدیگر حساب باز کنند. اینطور نیست؟...

کتاب دوست ابدی من توسط مائده مرتضوی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی کتاب چ (واحد کودک و نوجوان نشر چشمه) در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.

کتاب دوست ابدی من مناسب چه کسانی است؟

نوجوانانی که به داستان‌ها و رمان‌های ماجراجویانه و ترسناک علاقه دارند، بیش از سایرین از مطالعه‌ی کتاب دوست ابدی من، اثر پی جی نایت، لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب دوست ابدی من می‌خوانیم

چهارشنبه اولین روز مدرسه بود. با این‌که اولین روز مدرسه وسط هفته باشد، راحت‌تر می‌شد کنار آمد. این‌که امی شش هفته‌ی دیگر برای تولد کتی برمی‌گشت هم اوضاع را کمی تحمل‌پذیرتر می‌کرد. صبح آن روز وقتی کتی داشت دست و صورتش را می‌شست، ناگهان متوجه ناخن‌هایش شد و با دیدن طرح‌های شاهکاری که امی روی آن‌ها کاشته بود کمی احساس قدرت کرد؛ قدرت پشت سر گذاشتن روز اول مدرسه. بعضی‌وقت‌ها به ناخن‌هایش زل می‌زد و در خاطرات آن روز غرق می‌شد. مثلاً طرح‌های سفید و آبیِ روی انگشت‌های کوچکش که شبیه موج‌های سه‌بعدی دریا بود و او را به یاد خاطراتش با امی در ساحل می‌انداخت. روزهایی که آن‌قدر کنار ساحل می‌ماندند و موج‌سواری و آب‌بازی می‌کردند تا آفتاب تابستان در آسمان غروب کند.

یا وقتی چشمش به آن کفش‌دوزک‌ها می‌افتاد، تابستانی را به یاد می‌آورد که با امی حشره جمع می‌کردند و مادرش به‌شوخی می‌گفت: «فکر کنم اگه بخواد به ما حمله بشه، از طرف این کفش‌دوزک‌ها باشه. این‌قدر که کتی عاشقشونه، نمی‌ذاره سم‌پاشی کنیم تا از شرشون خلاص شیم.» کتی تمام آن هفته را بادقت از ناخن‌هایش مراقبت کرد تا صحیح و سالم بمانند، حتی یک ذره هم خش برنداشتند. امی تلفنی به او گفته بود ناخن‌های او هم هنوز صحیح و سالم هستند. کتی شنیده بود که سال هفتم با ششم چه‌قدر فرق دارد و در ساختمان متفاوتی از کلاس ششم قرار دارد. اما جز این‌که امی را در کنارش نداشت، مهم‌ترین تفاوت از نظرش این بود که دانش‌آموزان کمدهای مخصوص داشتند و برنامه‌شان طوری بود که برای هر درس باید از کلاسی به کلاس دیگر می‌رفتند. کلاس صبحگاهی هم بود که هر صبح جلسه‌ای پانزده دقیقه‌ای در آن برگزار می‌شد. نام کتی و ده نفر دیگر برای این جلسه‌ها در کلاس آقای آرمسترانگ ثبت شده بود. آقای آرمسترانگ مرد جوان و بامزه‌ای بود که به نظر می‌رسید واقعاً شغلش را دوست دارد. او از بچه‌ها خواست تا صندلی‌هایشان را دایره‌وار بچینند و شاگرد تازه را معرفی کرد.