معرفی و دانلود کتاب دروغ‌هایی که گفتیم

معرفی کتاب دروغ‌هایی که گفتیم

دو خواهر که همیشه یار و پشتیبان یکدیگر بودند ناگهان در مقابل هم قرار می‌گیرند. کتاب دروغ‌هایی که گفتیم اثر دایان چمبرلین داستانی پرکشش درباره‌ی دو خواهری است که روحیاتشان هیچ شباهتی به‌هم ندارد، اما هر دو دل به مرد یکسانی می‌بندند و ناچار می‌شوند با خود واقعی‌شان روبه‌رو شوند.

درباره‌ی کتاب دروغ‌هایی که گفتیم:

مایا خود را این‌چنین تعریف می‌کند: حساس، آرام، بااستعداد، هراسان و محتاج مردی که او را دوست داشته باشد. ربکا هم چنین شخصیتی دارد: زیبا، سرکش، خونسرد، مستقل و بی‌نیاز از کسی که خوشبختش کند. کتاب دروغ‌هایی که گفتیم (The Lies We Told) داستان این دو خواهر است، ماجرای حمایت‌ها و پشتیبانی‌ها و ماجرای تضادها و تقابل‌ها.

مایا و ربکا هر دو فاجعه‌ای را از سر گذرانده‌اند؛ هر دو شاهد قتل پدر و مادرشان بودند. ربکا کسی بود که مایا را از دست این قاتل مسلح نجات داد، اما این فاجعه تأثیر بسیار متفاوتی روی این دو خواهر گذاشت؛ مایا را محتاط‌تر کرد و ربکا را جسورتر.

داستان کتاب دایان چمبرلین (Diane Chamberlain) با طوفانی در کالیفرنیای شمالی وارد مسیر تازه‌ای می‌شود. ربکا و آدام همسر مایا، به یاری قربانیان می‌شتابند و از مایا هم می‌خواهند که همراهی‌شان کند. مایا، بیشتر به‌خاطر جلب رضایت آدام، به آن‌ها می‌پیوندد. اما در این میان، هلیکوپتری که مایا در آن است سقوط می‌کند و هیچ‌ بازمانده‌ای باقی نمی‌گذارد.

ربکا و آدام، در فقدان مایا، ابتدا برای تسلی خاطر و سپس از سر اشتیاق، به یکدیگر روی می‌آورند، غافل از اینکه مایا، کیلومترها دورتر، میان غریبه‌های گیر افتاده است که نمی‌تواند به آن‌ها اعتماد کند. مایا باید خود را نجات دهد، اما هیچ خبر ندارد که زندگی‌اش در این مدت بسیار دگرگون شده است.

رمان دروغ‌هایی که گفتیم داستانی است از سه فردی که گذشته‌ای غم‌آلود، حالی پیچیده و آینده‌ی نامعلومی دارند و باید با اعتماد، خیانت و بخشش دست‌وپنجه نرم کنند.

کتاب دروغ‌هایی که گفتیم برای چه کسانی مناسب است؟

اگر دوست دارید رمانی درام، عاشقانه و خانوادگی بخوانید که شما را به تأمل وادارد، این کتاب را از دست ندهید. این کتاب برای علاقمندان به ادبیات داستانی امریکا نیسز جذاب می‌باشد.

با دایان چمبرلین بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی آمریکایی کتاب حاضر از کودکی بچه‌ای کتابخوان بود و در همان زمان، کتاب‌های کوتاه بسیاری نوشته بود. اما مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته‌ی مددکاری اجتماعی گرفت و به این کار مشغول شد.

در اوایل سی‌سالگی بود که دایان چمبرلین بار دیگر به نوشتن روی آورد و موفق شد نویسنده‌ی نیویورک تایمز، یواِس‌اِی تودی، و نویسنده‌ی پرفروش ساندی تایمز شود و 27 رمان منتشر کند.

«خواهر خاموش» و «اعترافات تکان‌دهنده‌ی یک ماما» از جمله کتاب‌های چمبرلین هستند که به فارسی برگردانده شده‌اند.

در بخشی از کتاب دروغ‌هایی که گفتیم می‌خوانیم:

هر یک از پانزده زن عضو باشگاه کتاب به جز من، بچه داشتند. آنان همیشه گرم و صمیمى بودند، اما وقتى سخنانشان به سمت باد گلو و مراقبت‌هاى روزانه و جنبه‌هاى مثبت و منفى برنامه سالیانه مدرسه رالى مى‌چرخید، احساس مى‌کردم کنار گذاشته شده‌ام. آنان تصور مى‌کردند من فعالیت حرفه‌اى خود را بر مادر بودن ترجیح داده‌ام. هر یک از آنان مادرى خانه‌دار بودند. بیشترشان فعالیت حرفه‌اى کوتاهى پیش از باردار شدن داشتند و دو نفر هنوز مقدارى کار در منزل انجام مى‌دادند، اما مى‌دانم آنان مرا بیرون جمع خودشان مى‌دیدند. آنان تصور نمى‌کردند که چقدر آرزو داشتم یکى از آنان باشم. من آن احساسات را در خودم نگه مى‌داشتم. هرچند در حال حاضر آماده بودم تا به احساساتم اجازه بیرون آمدن دهم. در دیدار بعدى به همسایه‌هایم خواهم گفت. امیدوار بودم مى‌توانستم کلمات را بدون گریه کردن بر زبان آورم. امروز هفته شانزدهم را علامت زدم. همان‌طور که راهروى منتهى‌الیه سمت چپ ساختمان را مى‌پیمودم، دستم را بر روى برآمدگى شکمم تکیه دادم. اتاقک‌هاى قدیمى با مبلمان قدیمى زیبا یا با اقلام صنایع دستى پر بودند. من سالم بودم. ما سالم بودیم. اغلب مردم صبر مى‌کردند تا اولین دوره سه هفته‌اى باردارى سپرى شود بعد این خبر را به دیگران بگویند. اما من و آدام فهمیدیم حتى رسیدن به علامت هفته دوازدهم نیز کافى نیست. آخرین‌بار آن را دوازده هفته و دو روز نگه داشته بودم. تصمیم گرفتیم این‌بار چهارماه صبر کنیم. شانزده هفته. پیش از آن به هیچ‌کس نگوییم البته به جز ربکا و تا آن مرحله مهم شانزده هفته‌اى را پشت‌سر نگذاریم، درست کردن اتاق بچه را هم شروع نکنیم.