معرفی و دانلود کتاب در کمال خونسردی: گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن
برای دانلود قانونی کتاب در کمال خونسردی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب در کمال خونسردی: گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن
ترومن کاپوتی، نویسندهی صاحبنام آمریکایی، در کتاب در کمال خونسردی داستان واقعی کشتار وحشیانهی خانوادهای کشاورز در کانزاس آمریکا را پی میگیرد و با چیرگی کمنظیری این داستان را بر اساس روایت شاهدان و دو قاتل توضیف میکند. این کتاب موفق، دومین اثر پرفروش تاریخ نام گرفته که نگارندهاش شش سال از عمر خود را صرف تکوین آن کرده. گفتنی است نشر چشمه این اثر را ذیل مجموعه کتابهای در واقع، مشاهدات منتشر ساخته است.
دربارهی کتاب در کمال خونسردی
ترومن کاپوتی (Truman Capote)، نویسندهی به نام آمریکایی، کتاب در کمال خونسردی (In Cold Blood) را نخستین مرتبه در سال 1966 روانهی بازار نشر کرد. اثر نامبرده، Non-Fiction Novel یا رمانی مبتنی بر اتفاقات است. این رمان غیرداستانی از زمان انتشار تا کنون توجه مخاطبان، صاحبنظران و منتقدان را به خود جلب کرده و از جمله برترین آثار نوشتهشده در میان رمانهای غیرداستانی به شمار میرود. اثری که پیش روی شماست، داستان به قتل رسیدن هربرت کلاتر، کشاورزی درستکار و اعضای خانوادهاش در غرب کانزاس است.
داستان کتاب در کمال خونسردی با روایت ماجرای به قتل رسیدن خانوادهی کلاتر آغاز میگردد. آقای کلاتر و خانوادهاش را همهی دوست میدارند و به تحسینشان میپردازند. هیچکس دلیلی برای دشمنی با این خانواده ندارد و آنها مورد احترام دیگران هستند. با همهی اینها، در ساعات اولیهی صبح یکشنبه، 15 نوامبر 1959 داستان به قتل رسیدن همهی اعضای این خانوادهی چهارنفره در تمام شهر پخش میشود. جسد آقای کلاتر به همراه همسر و دو فرزند نوجوان در خانهی مزرعهشان، جایی حوالی حومهی گاردن سیتی، در حالی پیدا میشود که دست و پا و دهان هر چهار عضو خانواده بسته شده و از شواهد مشخص است که جملگی آنها با تفنگ شکاری کالیبر 12 به قتل رسیدهاند. در ابتدا، انگیزهی قتلی چنان بیرحمانه برای همه مبهم مینماید، مقامات مسئول بیان میکنند که هنوز به نتیجهای دربارهی انگیزهی قتل جنایتکاران دست نیافتهاند و لوگان سنفورد که رئیس دایرهی جنایی شهر کانزاس است، این واقعه را «بیرحمانهترین جنایت تاریخ کانزاس» مینامد.
ترومن کاپوتی نخستین بار داستان به قتل رسیدن خانوادهی کلاتر را در روزنامهی نیویورک تایمز مطالعه میکند. پس از باخبر شدن از چنین جنایتی، تصمیم میگیرد تا با دوست و همکارش، نویسندهی سرشناس، هارپر لی (Harper Lee) برای تحقیقات بیشتر دربارهی این واقعه به کانزاس سفر کند. در ادامه، جزئیات این ماجرا چنان ترومن کاپوتی را مبهوت و مجذوب خود میسازد که او تقریباً شش سال از عمرش را صرف تحقیق دربارهی قتل خانوادهی کلاتر میکند. از این روست که مدت زیادی از اوقات خود را با دو قاتل این پرونده، که پری ادوارد اسمیت و ریچارد یوجین هیکاک نام داشتند، میگذراند. کاپوتی حاصل تحقیقات خود را در کتابی که هماکنون مقابل شما قرار دارد جمعآوری کرده است. اثری تحسینشده که دومین کتاب پرفروش جنایی تاریخ نام گرفته است.
ترومن کاپوتی حتی پیش از آن که پلیس بتواند قاتلان را دستگیر کند، خود را به محل حادثه میرسانَد. او نگارش رمان در کمال خونسردی را از زمان دستگیری پری ادوارد اسمیت و ریچارد یوجین هیکاک تا به اجرا درآمدن حکم اعدامشان پی میگیرد. برخی از منتقدان عقیده دارند زمانی که کاپوتی مشغول نوشتن رمان حاضر بود، با یکی از زندانیها، پری اسمیت، رابطهای عمیق برقرار ساخته بود. ترومن کاپوتی به طور مداوم به زندان سر میزد و با پری مصاحبه میکرد. این موضوع که رابطهی شکل گرفته میان آن دو، سویهی همجنسگرایانه داشت یا نه، هیچگاه به طور دقیق مشخص نشد. بنت میلر (Bennett Miller)، کارگردان مشهور آمریکایی، در سال 2005 فیلمی به نام کاپوتی ساخت که شرح اوضاع کاپوتی هنگام نوشتن رمان در کمال خونسردی بود. در این فیلم، ترومن کاپوتی در پاسخ به هارپر لی که از کاپوتی سؤال میکند «آیا نسبت به پری احساسی پیدا کرده و عاشق او شده» چنین بیان میکند: «انگار من و پری اسمیت هردو در یک خانه بزرگ شدهایم. یک روز پری از در پشتی خانه بیرون رفته، در حالی که من از در اصلی رفتهام.»
الوین آدامز دیویی، کارآگاه ارشد پروندهی قتل خانوادهی کلاتر، از جمله کسانی بود که در جمعآوری اطلاعات و اسناد مربوط به پرونده به ترومن کاپوتی کمک زیادی میکرد. نامهها و متنهای دادگاه اسمیت و پری نیز دیگر منابع تحقیقات کاپوتی را شامل میشد. گفته میشود که یادداشتهای کاپوتی برای نوشتن رمان در کمال خونسردی، به بیش از هشتهزار صفحه میرسید. او در نهایت، بخشهایی از این یادداشتها را انتخاب و در قالب یک کتاب منتشر کرد.
از جمله موارد مورد بحث میان صاحبنظران، بحث بر سر واقعیت داشتن جزئیات به کار رفته در رمان است. در واقع، کاپوتی خود اظهار میکرد که برای نوشتن رمانش، کاملاً به واقعیت پایبند و وفادار بوده است. این در حالی است که بعدها دربارهی این امر بحثهایی شکل گرفت. به عنوان مثال، برخی از منتقدان بیان کردند که کاپوتی در روایت بیماری بانی فاکس، همسر آقای کلاتر، و چند مورد دیگر کمی اغراق کرده است. با وجود همهی اختلافاتی که بر سر این موضوع وجود داشت، همهی منتقدان بر سر یک موضوع با یکدیگر توافق داشتند: کتاب در کمال خونسردی، ارزش ادبی بالایی دارد.
شاید برایتان جالب باشد بدانید که نگارش کتاب در کمال خونسردی چنان ترومن کاپوتی را دچار خستگی کرد که او عملاً از انرژی لازم برای نگارش کتاب دیگری تهی شد. در واقع کاپوتی بیست سال آخر زندگی خود را تنها صرف مبارزه با این خستگی کرد. در نهایت نیز در اوایل شصت سالگی، بر اثر مشکل کبد روی در نقاب خاک کشید.
کتاب در کمال خونسردی نخستین بار در سال 1966 به انتشار رسید. این رمان پیشتر در قالب یک داستان سریالی چهار قسمتی در روزنامهی نیویورکر منتشر میشد. گفتنی است انتشار رمان کاپوتی در این روزنامه، فروش آن را به طرز قابل توجهی افزایش داد. به شکلی که تا مدتها این روزنامه نایاب شده بود. تاکنون مترجمان زیادی کتاب در کمال خونسردی را به زبان فارسی برگرداندهاند. این اثر تا کنون به سه عنوان، «به خونسردی»، «با خونسردی»، و «در کمال خونسردی» ترجمه شده است. از میان ترجمههای ارزندهی این اثر، میتوان به برگردان نصرالله مرادیانی برای نشر بیدگل، باهره راسخ برای نشر علمی فرهنگی و امیرکبیر و نسخهای که پیش روی شماست، یعنی ترجمهی لیلا نصیریها برای نشر چشمه اشاره کرد. گفتنی است نسخهی صوتی و متنی این ترجمه و نسخهی متنی ترجمهی نصرالله مرادیانی را میتوانید از سایت یا اپلیکیشن کتابراه تهیه کنید.
دربارهی مجموعهی در واقع، مشاهدات
نشر چشمه کتابهایی که روایتی مستند و تاریخی دارند و نوعی رویدادنامه به شمار میروند را ذیل مجموعهای به نام «در واقع مشاهدات» منتشر میکند. از جمله عناوین منتشرشده در این مجموعه میتوان به کتابهای «خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر»، «در کمال خونسردی»، «سینما جهنم»، «ملک گرسنه» و «سگ سفید» اشاره کرد.
اقتباسهای سینمایی از کتاب در کمال خونسردی
کتاب در کمال خونسردی چندین مرتبه دستمایهی اقتباس سینمایی قرار گرفته که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم:
-
ریچارد بروکس در سال 1967، با اقتباس از رمان در کمال خونسردی فیلمی را با همین نام ساخت. این فیلم نامزد بهترین کارگردانی، بهترین موسیقی، بهترین سینماتوگرافی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی در مراسم اسکار 1967 بود. فیلم در کمال خونسردی همچنین در فهرست «ده فیلم برتر در ده ژانر به انتخاب بفا»، جزء ده فیلم بزرگ ژانر دادگاهی به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا قرار گرفته است.
-
فیلم دیگری به نام کاپوتی (Capote) با الهام از کتاب در کمال خونسردی ساخته شده، اما در واقع بیش از آن که شرح ماجرای قتل باشد، به به روایت احوال و اوضاع ترومن کاپوتی هنگام نوشتن ماجرای این قتل میپردازد. این فیلم در مراسم اسکار 2006 نامزد بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش دوم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامهی اقتباسی شد و فیلیپ سیمور هافمن (Philip Seymour Hoffman)، بازیگر نقش ترومن کاپوتی، جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
جوایز و افتخارات کتاب در کمال خونسردی
- برندهی جایزهی ادگار آلن پو برای بهترین اثر جنایی بر مبنای واقعیت. (1966)؛
- حضور در فهرست برترین رمانهای انگلیسی گاردین؛
- دومین کتاب پرفروش جنایی تاریخ.
نکوداشتهای کتاب در کمال خونسردی
-
شاهکار. خون را سرد میکند و هوش را به بازی میگیرد. (نشریهی نیویورک تایمز)
-
ترومن کاپوتی کتاب در کمال خونسردی را بر اساس یک ایدهی کاملاً تازه در داستانهای پلیسی پایهگذاری کرده است: وعده دادن جزییاتی وحشتناک و پنهان ساختن آنها تا انتهای داستان. (تام ولف)
-
رمان در کمال خونسردی تبدیل شدن رؤیای آمریکایی به کابوسی آمریکایی است. ترومن کاپوتی در کتاب نامبرده تصویری شفاف را از تناقضات عمیق زندگی آمریکایی ارائه میکند. (اسپکتیتور)
-
کاپوتی تقریباً در هر صفحه از کتاب در کمال خونسردی به مخاطبان خود نشان میدهد که بیرحمانهترین استایلیست زمان ماست. اثر حاضر یک کتاب خواندنی و به طور کلی، جالب در مورد چهار قتل در کانزاس، در سال 1959 است. (استنلی کافمن)
کتاب در کمال خونسردی برای چه کسانی مناسب است؟
افرادی که به رمانهایی بر اساس واقعیت علاقه دارند و افرادی که ژانر جنایی را میپسندند، دو گروه مخاطبان اصلی کتاب در کمال خونسردی هستند.
در بخشی از کتاب در کمال خونسردی: گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن میخوانیم
بلندترین شاخههای پوشیده از برف درخت نارون به پنجرههای سلول زنان میسایید. روی آن درخت سنجابها زندگی میکردند و بعد از هفتهها وسوسه کردنشان با خُردهریزهای باقیمانده از صبحانه، پِری یکیشان را از شاخهای به هرهی پنجره و بعد به پشت میلهها کشاند. سنجابِ نری بود با پشم خرمایی. اسمش را گذاشت «رِد» و رِد خیلی زود به آنجا عادت کرد، ظاهراً قصد داشت بارِ قسمتی از دوران اسارت دوستش را به دوش بکشد. پِری چندتا فوتوفن یادش داد: با توپ کاغذی بازی کند، بابت غذا خواهش کند، روی شانهی پِری بنشیند. همهی اینها کمک میکرد زمان بگذرد، اما زندانی هنوز ساعتهای طولانیِ بسیاری برای گذراندن داشت. پِری اجازه نداشت روزنامه بخواند و حوصلهاش هم از مجلاتی که خانم مایر به او قرض میداد سر میرفت: نسخههای قدیمی گود هاوس کیپینگ و مککالز. اما کارهایی برای انجام دادن پیدا کرد: سوهان کشیدن ناخنهایش با کاغذ سنباده آنقدر که رنگشان بشود صورتیِ درخشان؛ مدام شانه زدن موی معطرِ خیس از لوسیونش؛ سه یا چهاربار در روز مسواک کردن؛ تقریباً روزی چندبار تراشیدن ریش و دوش گرفتن. سلولش را هم، که یک توالت داشت، یک اتاقک دوش، یک تخت سفری، یک صندلی و یک میز، مثل خودش تمیز نگه میداشت. افتخار میکرد به تعریفوتمجیدهایی که خانم مایر میکرد. خانم مایر به تختش اشاره میکرد و میگفت: «نگاه کن! پتوش را ببین! ببین چهقدر آنکادر است.» اما پِری بیشترین وقت بیداریش را پشت میز میگذراند؛ غذایش را همان جا میخورد، وقتی پرترههای رِد، گل، شمایل مسیح و صورت و بالاتنهی زنان خیالی را میکشید همان جا مینشست و همان جا بود، روی کاغذهای ارزانقیمت خطکشیشده، که خاطرهگونههایی از وقایع روزانه نوشت.
فهرست مطالب کتاب
در کمال خونسردی
گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن
زندگینامهی مختصر
آخرین کسی که آن ها را زنده دید
افراد ناشناس
جواب
گوشه
نام نامه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب در کمال خونسردی: گزارشی واقعی از چند فقره قتل و پیامدهای آن |
نویسنده | ترومن کاپوتی |
مترجم | لیلا نصیری ها |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 451 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229-992-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |