معرفی و دانلود کتاب دایرهها
برای دانلود قانونی کتاب دایرهها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دایرهها
گاهی انسانها در زندگی خود به بیمعنایی و تکراری خستهکننده میرسند و دچار سرگردانی حیرتآوری میشوند. حمید نورشمسی در کتاب دایرهها به روایت زندگی پنج شخصیت مختلف میپردازد که همچون دایرهای در مدار زندگی خود در حال چرخشاند و مشکلات و چالشهای اجتماعی مختلفی را از سر میگذرانند.
دربارهی کتاب دایرهها
گیر افتادن در وضعیتهای نابهسامان تکراری میتواند سبب سرخوردگی و آسیبدیدگی آدمها در جایگاههای مختلف اجتماعی شود. در کتاب دایرهها قرار است شاهد زندگی پنج شخصیت باشید که هریک به نوعی در زندگی خود با موانع و ناکامیهایی مواجه شدهاند. حمید نورشمسی سعی داشته در هر داستان روایتگر درد و رنجهای شخصیتهای اصلی کتاب باشد. درحقیقت این کتاب داستان جامعهی شکستخوردهایست که نمیتواند رویاهای خود را محقق کند و همواره خواستههای خود را همچون سرابی دور از دسترس میبیند.
در این داستان بلند اجتماعی بخش زیادی از مضامین مورد نظر نویسنده با استفاده از بسط یافتن نماد دایره، که در عنوان اثر به چشم میخورد، به مخاطب منتقل میشود. دایره در این داستان دارای معانی ثانویهایست که تکرار مکررات و سرگردانی شخصیتهای داستان را به خوبی تداعی میکند. نمادی که یادآور این حقیقت است که زندگی درست همانند پرگاری میچرخد و دوباره به نقطهی آغاز خود بازمیگردد.
نویسنده در کتاب دایرهها سعی داشته با استفاده از نثری شاعرانه و خیالانگیز وقایع داستانی را شرح دهد و در عین حال زبانی ساده و به دور از ابهام داشته باشد. از دیگر ویژگیهای برجستهی این اثر میتوان به روایت مجزای هر پنج داستان از زاویهدید یکی از شخصیتها اشاره کرد. البته درنهایت داستانها و شخصیتها در نقاطی با هم برخورد پیدا میکنند.
کتاب دایرهها را انشتارات نیستان منتشر کرده و در دسترس علاقهمندان قرار داده است.
کتاب دایرهها مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به داستانهای بلند با محوریت موضوعات اجتماعی و عاطفی میتوانند مخاطب این اثر از حمید نورشمسی باشند.
در بخشی از کتاب دایرهها میخوانیم
گرگومیش صبح بود. همان پنجشنبه کذایی که بابا وعدهاش را نداده بود. یک ساعتی بود که بیدار بودم، اما در رختخواب خودم را زده بودم به خواب. از پنجره اتاقم حیاط معلوم بود و بابا که عرض حیاط را دائم متر میکرد و سیگار دود میکرد. گرگومیش صبح بود که آخرین ته سیگارش را کف حیاط انداخت و رفت توی اتاق و چند دقیقه بعد چراغ خاموش شد. ساعت شش بود که از رختخواب خودم را کندم. کیفم را برداشتم و نگاهی تویش انداختم. شناسنامه، پاسپورت، یک لباس و شارژر موبایل. آرامآرام مثل گربه خودم را رساندم به حیاط و زدم به کوچه. حال عجیبی بود. هم دلهره داشتم و هم اشک توی چشمهایم جمع شده بود. تا سر کوچه دویدم که دیدنش عین ماشینی که با سرعت زیاد بزند روی ترمز میخکوبم کرد. خودش بود. کامران. سرش را تکیه داده به دیوار و خوابیده بود. چسبیدم به دیوار. دیگر اشکم بدون اختیار من داشت میریخت. دستم را روی دهانم فشار دادم که مبادا صدای هقهقم بیدارش کند. خودم را چسباندم به دیوار و آرام از قاب تصویرش خارج شدم. خودم را رساندم به ایستگاه اتوبوس و با اولین ماشین راهی شدم. سرم را گذاشتم روی شیشه و سعی کردم به چیزی فکر نکنم. باید میرفتم. میدانستم ماندنم قرار نیست به داستانی ختم شود که فکرش را میکردم. هیچ داستان عاشقانهای در دنیا پایان خوشی ندارد، حتی آنهایی که نوشته نشدهاند. این را یکباری در مدرسه معلم انشایمان میگفت.
به میدان آرژانتین که رسیدم پاهایم سفت شده بود. هر قدم که برمیداشتم بیشتر سفت میشد. درست سیصد متری محل قرار که رسیدم داشتم میلرزیدم. انگار ذاتالریه کرده باشم. ایستاده بودم اینسوی خیابان و نگاه میکردم، به ایستگاه خالی. از دکه روزنامهفروشی کنار خیابان یک لیوان چای گرفتم که شاید گرمم کند. ساعتم را نگاه کردم.
فهرست مطالب کتاب
مهری
بابک
ایوب
کامران
محمود
مهری
بابک
کامران
بابک
مهری
محمود
مهری
کامران
ایوب
محمود
مهری
بابک
کامران
مهری
دایرهها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دایرهها |
نویسنده | حمید نورشمسی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 148 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-208-027-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |