معرفی و دانلود کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
برای دانلود قانونی کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید، عنوان دلفریبی دارد که هیچکس نمیتواند در برابر آن مقاومت کند. 12 جستار این کتاب حاصل تأملات ژرف نویسنده و روشنفکر مجار، لزلواف فولدنی، دربارهی موضوعاتی است که انسان امروز آنها را بهخوبی درک میکند. موضوعاتی چون نیاز بشر به معنویت، راههای رسیدن به استعلا، عقلگرایی، پیامدهای عصر روشنگری و زندگی در دنیای مدرن.
دربارهی کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
بسیاری از ما حس کردهایم که در دنیای مدرن چیزی کم است. گاهی هم میاندیشیم که ما در جهانی زندگی میکنیم که از هر معنایی تهی است. شاید در زمانی در جستوجوی معنا بوده و حتی آن را پیدا کرده باشیم. یکی از کسانی که قصد دارد از سرشت جهان سر دربیاورد، لزلو اف فولدنی (Laszlo F. Foldenyi) است. این نویسنده و منتقد مجار که استاد رشتهی فیلم، تئاتر و تلویزیون در دانشگاه بوداپست است، در سال 2003 مقالهای نوشت با عنوان «داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید» (Dostoyevsky Reads Hegel in Siberia and Bursts into Tears). او بعدها مجموعه مقالات مرتبط با این نوشته را جمعآوری کرد و عنوان همین مقاله را بر کتاب گذاشت.
اولین چیزی که در کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید جلبتوجه میکند، عنوان آن است. داستایفسکی پیش از تبعید به سیبری، در یک گروه رادیکال و روشنفکر به نام حلقهی پتراشفسکی عضویت داشت. چند تن از اعضای این گروه به دلیل فعالیتهای مشکوک و منافی با قوانین کشور، دستگیر و به اعدام محکوم شدند که داستایفسکی یکی از همین افراد بود. حکم اعدام ساختگی او در آخرین لحظات به 4 سال کار اجباری در سیبری تبدیل شد. وی پس از این 4 سال، در بهار سال 1854 برای خدمت نظامی به جنوب سیبری فرستاده شد. او در آنجا با دادستان عمومی ناحیه دوست شد و همراه با او شروع به مطالعهی چند اثر کرد. لزلو اف فولدنی عقیده دارد که با توجه به سفارشهای آقای دادستان و همینطور نامههای خود داستایفسکی، میتوان تصور کرد که این نویسندهی بزرگ به تمامی درسگفتارهای هگل دربارهی فلسفهی تاریخ جهان دسترسی داشته است.
هگل در درسگفتارهایش بحث دربارهی آسیا را با این جمله شروع میکند: «در ابتدا باید سیبری را از شمال آسیا حذف کنیم؛ زیرا خارج از حیطهی تحقیقی ما قرار دارد. سیبری فاقد موقعیتی مناسب در فرهنگ تاریخی است و در فرایند تاریخ جهان، هیچ شکل متمایزی را به وجود نمیآورد.» اگر شما جای داستایفسکی بودید، و میشنیدید فیلسوف بزرگ و خردگرای آلمانی شما را از تاریخ به کنار رانده است، چه واکنشی نشان میدادید؟ کشور خودتان شما را طرد کرده است و حال، شما نه در اروپا و نه در آسیا هیچ جایی ندارید. لزلو اف فولدنی تصور میکند داستایفسکی در چنین شرایطی زیر گریه میزند و از زندگی ناامید میشود.
در کتاب داستایفسکی در سیبری، دو جناح روبهروی هم قرار میگیرند: داستایوفسکی در مقابل هگل، نور و تاریکی، فاوست و مفیستوفلیس، خوشبختی و مالیخولیا، عصر روشنگری و متافیزیک سنتی. از نطر لزلو اف فولدنی هگل در یک سمت ماجرا قرار دارد: کسی که همراه با روشنگری در قرن هجدهم و قرن نوزدهم میلادی، مانند بولدوزری خدا و متافیزیک را زیر چرخهای عقلانیت از بین بردند. و از آنسو داستایفسکی که از چنین تفکری رنج میبرد و سنت اروپایی را سرزنش میکند. مقالههای کتاب، حوزههایی را هدف قرار دادهاند که اکنون در حاشیه هستند یا خیلی وقت است که سرکوب یا پنهان شدهاند. فولدنی میخواهد معمای هستی را دریابد. حتی اگر سرانجام مانند ناباکوف به این نتیجه برسد که: «وجود ما چیزی جز شکاف کوچک نور میان دو تاریکی بیکران نیست.»
کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید را نشر نیماژ با ترجمهی یاسمن ثانوی به چاپ رسانده است.
نکوداشتهای کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
- مجموعهای از مقالات دربارهی اینکه چرا فرهنگ مدرن و معاصر قادر است به استعلا دست یابد. تأملاتی عمیق دربارهی نیاز بشر به معنویت. (مجلهی کرکوس ریویوز)
- مقالهی درخشان و خواندنی فولدنی با عنوان داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید، تأملی اساسی در باب تاریخ، مسئولیت اجتماعی و مسئولیت ما در قبال دیگران است. (آلبرتو مانگوئل، نویسندهی کتاب «تاریخ خواندن»)
کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید بیشتر برای کسانی است که به فلسفهی عصر روشنگری علاقه دارند. همچنین کسانی که در پی حل مشکلات انسان در دنیای مدرن هستند، از مقالات و تأملات لزلو اف فولدنی بسیار خواهند آموخت.
در بخشی از کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید میخوانیم
در سال 1864، قهرمان داستان یادداشتهای زیرزمینی نوشت: «در یک کلام، میتوان هرچیزی دربارهی تاریخ جهان گفت؛ هرچیزی ممکن است به جان آشفتهترین تصورات بیفتد. شاید فقط دربارهی یک چیز نمیتوان سخن گفت - اینکه عقلانی باشد. همین واژه خفقانآور است.» حدس اینکه داستایفسکی در اینجا به چهکسی فکر میکند زیاد هم سخت نیست. از آن به بعد، انسانها یقین کلی را از دست دادند - چخوف این وضعیت را در انتهای نمایشنامهی سه خواهر صورتبندی کرد، به این مضمون که روزی معنای تمام رنجهایی را که در زندگی در این دنیا متحمل شدیم خواهیم فهمید - ما در ترس و وحشت مداوم زندگی کردیم و از آن زمان، مثل هگل درگیر ساخت تاریخ شدیم تا خود را با امید شکلگیری و پیشرفت ابدی بشریت تسلی دهیم. این ایمان متلاطم به عقلانیت برای مقابله با ترس ناشی از غیبت خدا ایجاد شد. و اگر کسی مانند داستایفسکی یا نیچه به شکنندگی ایمان اشاره کند و بگوید بیشترِ آنچه تاریخ خطاب میکنیم سازوکاری برساخته، کورکورانه و خودپایشگر است، آنگاه همهچیز از هم میپاشد: این وضع برای عقلانیت بیشازحد سنگین است؛ اعتماد به اصل حقیقت علمی از بین میرود و چیزی برای جانشینی خدای تبعیدشده باقی نمیماند.
این اتفاق را که در سیبری میافتد میتوان همچون مکر الهی دید: ناکجاآبادی که از عنایت خدا به دور مانده - جایی که در آن داستایفسکی به وجود خدا و ضرورت استعلا متقاعد شد. او در 24 دسامبر 1849، دو روز بعد از کمدی اعدام ساختگیاش، پترزبورگ را ترک کرد، و نهتنها مسیرش از خانههای روشن فصل کریسمس دور شد، بلکه به اروپا نیز پشت کرد و زمانی که از کوهستانهای اورال عبور میکرد، گویی نهتنها از فضای اروپایی، بلکه از دوران (تاریخی) اروپایی هم خارج میشد. او چهار سال بعد در نامهای نوشت: «لحظات عبور از کوههای اورال غمانگیز بود.»
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
توده و روح
داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید
برج جهاننما
باور به شیطان
خوشبختی و مالیخولیا
«زیرا همه به جز ابلهان گاهی ترس را میشناسند»
سایهی کل
خواب و رؤیا
دانشمند طبیعی در جهت عکس
کلایست میمیرد، میمیرد و میمیرد
تئاتر مهلک آنتونن آرتو
ظرفیتی برای شگفتی
یادداشتها
اسامی اشخاص و مکانها (فارسی به انگلیسی)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستایفسکی در سیبری از هگل میخواند و میگرید |
نویسنده | لزلواف فولدنی |
مترجم | یاسمن ثانوی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 272 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-727-2 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |