معرفی و دانلود کتاب خون در رگ رویا نیست: مجموعه داستان
برای دانلود قانونی کتاب خون در رگ رویا نیست و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خون در رگ رویا نیست: مجموعه داستان
هشت داستان کوتاه که نمایانگر نوآوری مهدی اسدزاده در انتخاب درونمایه و شیوهی داستانپردازی هستند، محتوای کتاب خون در رگ رویا نیست را میسازند. این مجموعهی داستان کوتاه از بهترین آثار داستانی فارسی در سالهای اخیر به شمار میرود. در اثر پیشرو، «عشق» رنگ و جلوهی متفاوتی دارد. تسلط نویسنده بر کاربرد مناسب زبان و توانایی او در بازنمایی دنیای ذهنی شخصیتها، از ویژگیهای ممتاز این کتاب محسوب میشوند.
دربارهی کتاب خون در رگ رویا نیست
مضامین مبتکرانه، نوآوری در ساخت و پرداخت داستانها و نثر روان نویسنده، مشخصههایی هستند که از همان نخستین صفحات کتاب خون در رگ رویا نیست توجه شما را به خود جلب میکنند. هیچچیز در این مجموعهی داستان، رنگی از کلیشه و کهنگی ندارد. مهدی اسدزاده در عین حال، توانسته در بیان دیالوگها و بازنمایی لحن خاص هر کدام از شخصیتها، مهارت و استادی خود را به اثبات برساند. کتابی که پیش رو دارید، از پختگی کلام نویسنده و تبحر بالای او در بازگویی روایتها حکایت دارد. آنچه در ادامه میخوانید، چکیدهای است از اولین داستان کوتاهی که در این اثر ارائه شده است.
«شکل درد» عنوانی است که مهدی اسدزاده برای اولین داستان این کتاب برگزیده. شاید با خواندن جملات ابتدایی داستان، تصور کنید نام آن کوچکترین تناسبی با درونمایهاش ندارد اما توصیه میکنیم پیش از هر قضاوتی، حتماً تا پایان داستان، گامبهگام با نویسنده پیش بروید.
ماجرای این داستانک، در حقیقت نمایانگر عشقهایی است که همگی زادهی خیال راوی هستند. ماجرای عاشق و معشوقهایی که راوی از همان ابتدا به مخاطبش هم گوشزد میکند هرگز وجود نداشتهاند اما خواندن هر کدام از آنها میتواند برای خواننده بسیار دلنشین باشد و احساسات او را درگیر خود کند. داستان دختر و پسر نوجوانی که میخواهند با فرار از خانه، یک خانوادهی جدید را در خانهای روستایی برای خودشان تشکیل بدهند؛ روایت زن و شوهری که آغاز عشقشان به دوران دانشجویی برمیگردد و هماکنون در کنار یکدیگر، بزرگ شدن کودکشان را تماشا میکنند؛ داستان عاشقانهی پسری که دل به دختری شاد و پرنشاط بسته و میداند با به دست آوردن قلب او، چه خوشبختی بزرگی را نصیب خود کرده؛ زن و شوهری که زندگیشان به سبب خیانتهای مرد به همسرش، در حال فروپاشی است و زن قصد دارد این بار دیگر گول حرفهای او را نخورد؛ یا استادی که به یکی از دانشجویانش علاقهمند شده و راهی ندارد جز اینکه برای حفظ آبروی خود و آسیب نرساندن به محبوبش، عشقش را در دل پنهان کند و... شخصیتهایی هستند که راوی با اشارهی کوتاهی به زندگیشان، سعی دارد دغدغهها، آرزوها، امیدها و ناامیدیشان را به مخاطبان نشان بدهد. این داستان را میتوان بهتنهایی مجموعهای از چند داستان دیگر دانست اما همهی آنها در انتها به ماجرای دیگری ختم میشوند که واقعی یا واهی بودن همهی آنها را توجیه میکند.
داستانهایی که در کتاب خون در رگ رویا نیست گرد آمدهاند، همگی دقتنظر نویسنده را نسبت به مسائل اجتماعی و صراحت او را در بازنمایی آنها نشان میدهند. نویسنده نهتنها با اقشار مختلف جامعه و گروههای اجتماعی آشناست، بلکه لحن و گونهی گفتاری هر کدام را نیز بهخوبی میشناسد. از این رو، دستکم دیالوگهایی که از زبان قهرمانان داستانهایش بیان میکند، برای مخاطب باورپذیر هستند و حس تصنعی بودن را به خوانندگان منتقل نمیکنند. مهدی اسدزاده برای این اثر، درونمایههای متنوعی را در نظر گرفته اما به نظر میرسد جوهرهی اصلی آن تنها عشق است.
نویسنده بهخوبی از ابزار تعلیق بهره گرفته و آن را به روشی مورد استفاده قرار داده که برای خواننده چندان محسوس نباشد. به عبارت دیگر، بهجای اینکه سعی کند با شرح نیمهتمام یک رخداد معین، مخاطب را وادار کند که برای پی بردن به پایان آن، ادامهی داستان را بخواند، میکوشد تا با اشارهای ظریف به برخی از وقایع، به خواننده نشان دهد تا درک کامل داستان، راه زیادی در پیش دارد.
در کل، باید بگوییم کتاب خون در رگ رویا نیست از موفقترین مجموعه داستانهای کوتاه در سالهای اخیر است که از آیندهای روشن برای جریان داستاننویسی ایران خبر میدهد. مطالعهی این اثر برای ادبدوستانی که سعی دارند روند داستانهای معاصر فارسی را زیر ذرهبین نقد خود قرار دهند، مفید خواهد بود. کتاب حاضر، بهعنوان صدوهفتادوششمین مجلد از سری کتابهای جهان تازهی داستان، به همت نشر چشمه روانهی بازار کتاب شده است.
دربارهی مجموعه کتابهای جهان تازهی داستان
«جهان تازهی داستان» همانطور که از نام آن پیداست، مجموعهای است شامل تازهترین داستانها و رمانهای ادبیات معاصر فارسی. نویسندگانی که خالق آثار این مجموعه بودهاند، غالباً داستاننویسانی هستند که اگرچه ممکن است نامشان برای اکثر مخاطبان آشنا نباشد اما توانستهاند در سالهای فعالیت خود، در قلمرو ادبیات بدرخشند. چنانچه شما هم از دنبالکنندگان آثار ادبی معاصر هستید و تمایل دارید با نویسندگان نوظهور و موفق ایرانی و سبک و سیاق ایشان در نویسندگی بیشتر آشنا شوید، مجموعه کتابهای جهان تازهی داستان میتواند انتخاب بسیار خوبی باشد. نشر چشمه چاپ و انتشار این سری کتابها را به عهده داشته. آنچه در ادامه میبینید، شماری از برخی کتابهای این مجموعه به همراه عنوان نویسندگان آنهاست.
«رژ قرمز» از سیامک گلشیری، «سلام، آقای ونسان» به قلم رضا خاکینژاد، «هاملت در نمنم باران» به نویسندگی اصغر عبداللهی، «دو کام حبس» از مریم منصوری، «معبد لاکپشت» از میترا معینی، «گچ و چای سرد» به قلم آتوسا افشین نوید، «روباه شنی» اثر محمد کشاورز، «رگبار» از میثم کیانی، «چشم سگ» از عالیه عطایی، «باران در مترو» با نویسندگی مهدی افروزمنش و «دو تا نقطه» از پیمان هوشمندزاده.
کتاب خون در رگ رویا نیست برای چه کسانی مناسب است؟
به علاقهمندان داستانهای کوتاه فارسی با درونمایهی عاشقانه و دوستداران ادبیات معاصر ایران پیشنهاد میکنیم مطالعهی کتاب خون در رگ رویا نیست را از دست ندهند.
در بخشی از کتاب خون در رگ رویا نیست: مجموعه داستان میخوانیم
حالا آویختهام به تو سرکار که حتی نمیدانم اسمت چیست و باز میرویم تا محضر مقدس رنج. تا مذبح. تا رنجگاه. قشنگ نیست؟ اسمش را گذاشتهام رنجگاه. نمیشنوی که. پاهایم، دو لقمه گوشتِ لهشده، یاری نمیکنند بایستم، قدم بردارم، بیایم. آویختهام به تو و چنگ زدهام به فرنچِ نمیدانم چرا خیست که بکشانیام تا تکرار درد. تو مثلاً گرسیوز منی و این خرابآباد، هر جا هست، همان چاه ارژنگ است. چاه ارژنگ بود دیگر؟ هر چه. اگر رمق مانده بود، شعرش را میگفتم. من میشدم اسحاق، میشدم زید، میشدم عیسی، میشدم سیاوش. میایستادم وسط، میان احمد و رضا و مرتضی و اکبر و شاهرخ و بهمن و خسرو و محمود و صد نفر دیگر. پدرم هم میایستاد پایین پایم. با همان لباسِ یکسر آبیِ شرکت نفت. عکس ارانیِ عزیزتر از جانش را هم بغل میگرفت مثلاً. تو و باقی لشکر اشقیا هم، سرکار، گوشههای دیگر پرده را میگرفتید. با لباس سرخ. از همهتان گندهتر هم خود آن مردک جلاد، نصیری. بند دوم هم میشد یک ایماژ مختصر و درخشان مثلاً. اینجا را به یک ارکستر بزرگ مانند میکردم که در تاریکی محض میزند. نالههای اینهمه آدم و تِکتِک مورس زدنشان و عربدههای گاهبهگاه همپالکیهایت و این غژغژ پوتین میشد سازهای ارکستر. خط آخر هم میشد عنوانبندی. میشد اسم سمفونی. غزل غزلهای ثابتی مثلاً.
قشنگ میشد، نه؟ بند اول تابلو، بند دوم سمفونی. شعری میشد برای خودش. میشنوی؟ نمیشنوی که. میشنیدی هم، نمیفهمیدی. تو را فقط کوک کردهاند که بیایی و نعش من را از بهداری بکشی بیرون و چشمبسته روی موزاییکهای سرد خِرکشم کنی و دور راهروها و پلکانهای احتمالاً مدورِ این گورستان عمودی طوافم بدهی و ببریام تا اتاق تمشیت که دکتر بشود لوطی و با شلاق برقصاندم و منتظر باشد جای دوستودشمن را نشان بدهم.
فهرست مطالب کتاب
شکل درد
حاشیه مختصر بر خمیازهگردی آخر محسن فدائنی
موومان زنجیر نقرهای
برف، ببر، سرخ
کبودگاه
و بودن کلمه است
ابر تند خونبار
هزارویکتوی اشتراک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خون در رگ رویا نیست: مجموعه داستان |
نویسنده | مهدی اسدزاده |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 140 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0987-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |