معرفی و دانلود کتاب خوب کافی نیست، عالی باشید

معرفی کتاب خوب کافی نیست، عالی باشید

کتاب خوب کافی نیست، عالی باشید اثر هادی گودرزی مجموعه‌ایست از درس‌هایی برای پیروزی در زندگی و کسب و کار که به صورت جامع و گام به گام به رشته‌ی تحریر درآمده است.

نویسنده این اثر بیان می‌کند: این کتاب را نوشته‌ام زیرا مایلم شما را به زندگی عالی تشویق کنم. زندگی عالی چیست؟ درباره این است که با خودتان در صلح و آرامش باشید و خود را دوست بدارید. درباره این است که بهترینی که می‌توانید باشید. درباره احساس انرژی و آگاهی است که وقتی موفق هستید به شما دست می‌دهد. درباره اتکاء به نفس و اعتمادی است که هنگام چالش‌های زندگی در خود احساس می‌کنید. در این باره است که متوجه شوید خیلی بیشتر از آنچه تصورش را نمی‌کردید و در خواب هم نمی‌دیدید، می‌توانید به دست آورید. درباره این است که بدن، فکر، ذهن و روح و جسم، همه را یک مجموعه کامل بدانید زنده و فعال.

خواندن این کتاب مثل یک سفر است که باعث می‌شود شما از جایی که هستید به مقصدی بهتر برسید. البته به این شرط که به حرف‌های راهنمای این سفر عمل کنید.

در قسمتی از کتاب خوب کافی نیست، عالی باشید می‌خوانید:

می‌گویند سال‌ها پیش در یک روز سرد وقتی ملکه انگلیس از پنجره قصرش به بیرون نگاه می‌کرد، مشاهده کرد برخی از سربازان محافظ قصر، آب بینی خود را که در اثر سرما جاری شده بود با آستین خود پاک می‌کنند. او از این عمل ناراحت شد و دستور داد روی آستین سربازان یک سری دکمه بدوزند تا سربازان نتوانند از آستین خود برای پاک کردن آب بینی استفاده کنند. به تدریج وجود دکمه روی آستین جز لاینفک لباس‌های نظامی درآمد! سال‌ها بعد وقتی ارتش آمریکا اعلام کرد که هر کس هر نوع کاهشی در هزینه‌های نظامی ایجاد کند پاداش مناسبی دریافت خواهد کرد، یک خیاط با پیشنهاد حذف دکمه‌های اضافی توانست پاداش خوبی دریافت کند. زیرا با توجه به تعداد سربازان و لباس‌ها و دکمه‌های آن‌ها، صرفه جویی قابل توجهی حاصل شده بود! ما آدم‌ها نیز برای دریافت هدیه‌ها و پاداش‌های ارزنده از جهان هستی گاهی لازم است به تعبیری دکمه‌های اضافی زندگی‌مان را شناسایی کرده و آن‌ها را حذف کنیم.

در بسیاری از مواقع ما آدم‌ها برای بالا بردن استانداردهای زندگی‌مان متوسل به ابزارهایی می‌شویم که همان‌ها محدودمان می‌کنند و تنها توجیه‌مان برای بیشتر این انتخاب‌ها هم این است که با خودمان می‌گوییم چون همه این کار را انجام داده‌اند یا این وسیله را دارند حتماً من هم باید انجام دهم و داشته باشم! به همین خاطر اگر با خودمان رو راست باشیم متوجه خواهیم شد که اطراف‌مان از کالاها، تصمیم‌ها و برنامه‌های بدون استفاده پر شده است. از تردمیلی که این روزها بیشتر نقش جالباسی را برای‌مان ایفا می‌کند و علت خریدش هم از یادمان رفته است تا قاب عکس دیجیتالی و کتاب‌هایی که هرگز نخواندیم‌شان گرفته تا فعالیت‌ها و آدم‌هایی که بیشتر نقش سرعت‌گیر را در جاده زندگی‌مان ایفا می‌کنند! اما آیا به راستی با خودمان فکر کرده‌ایم که چه چیزهایی در زندگی ما وجود دارند که نه تنها ارزش افزوده‌ای برای‌مان ایجاد نمی‌کنند بلکه باعث شده‌اند از بعضی مسائل مهم‌تر هم جا بمانیم. مثلاً تا امروز چقدر از کلیدهای F1 تا F12 کیبورد کامپیوتر‌مان استفاده کرده‌ایم؟ چقدر از قابلیت شستشوی لباس‌های پشمی در ماشین لباسشویی استفاده کرده‌ایم؟ چقدر از وسایل برقی و لوازم زنگ زده در انبارهای خانه استفاده کرده‌ایم؟

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
به حرف‌های دیگران گوش ندهیم، بلکه فکر کنیم!
از خودمان خجالت بکشیم!
گاهی بهترین تشبیه برای بودن با بعضی آدم‌ها این است: برج سازی در بافت فرسوده!
بد عادت‌ها به بهشت نمی‌روند!
به روز شو، لطفاً...
تنها دو بار زندگی می‌کنیم!
«تو» خود حجاب خودی، از میان برخیز!
ثبات، یک دومینو با مهره‌های نامحدود!
خط قرمز دور «لبخند مصنوعی»
دردسرهای معمولی بودن!
دکمه‌های اضافی را حذف کنیم!
گاهی باید گذشته را در آغوش گرفت تا آینده از آن ما شود!
دیکتاتوری با چشم‌های رنگی!
رمزگشایی از عامل رکود زندگی!
روزهای خوب المثنی ندارند!
روش نرسیدن به هیچ چیز!
زنگ خطرها را بشناس
سایه شر از زندگی دورباد
سوال‌هایی که جواب متعدد دارند!
شیرین مثل آرامش، تلخ مثل نگرانی
زندگی در جزئیات اتفاق می‌افتد