معرفی و دانلود کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم

معرفی کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم

کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم اثری‌ست بی‌همتا درباره‌ی عشق، خانواده، دوست داشتن، اندوه، بخشیدن و قدرت درون! لوری مگوایر با ارزیابی اندیشه‌های انسانی ویلیام شکسپیر، مهارت‌های اصلی زندگی مانند چگونه عشق ورزیدن، داشتن نگاهی بهتر، گشاده نظر بودن و ... را به شما آموزش می‌دهد.

درباره‌ی کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم:

وقتی زندگی تبدیل به یک درام بزرگ می‌شود، اجازه دهید بزرگترین مربی زندگی تاریخ «ویلیام شکسپیر» به شما کمک کند تا آن را بازنویسی کنید. کتاب حاضر بیانگر تفکرات شکسپیر از عصر الیزابت تا قرن حاضر است؛ کتابی که با مطالعه‌ی آن به راز محبوبیت شکسپیر و عقایدش پی می‌برید.

هر یک از نمایشنامه‌های شکسپیر بخشی از مشکلات و چالش‌های انسانی را توصیف می‌کند و سعی دارد تا راه‌حلی برای آن پیدا کند؛ چالش‌های شخصی، سیاسی، اجتماعی و یا خانوادگی! به عبارت دیگر شکسپیر راه و رسم زندگی و مهارت‌هایی برای بقا و رسیدن به موفقیت به شما ارائه می‌دهد.

لوری مگوایر (Laurie Maguire) نویسنده‌ی کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم (Where there's a will there's a way) می‌گوید که در زندگی به هر چیزی نیاز داشتم از ویلیام شکسپیر یاد گرفته‌ام. درس‌هایی که شکسپیر می‌آموزد همانقدر برای انسان امروزی کاربردی‌ست که چهارصد سال پیش بوده است. مگوایر معتقد است که راه‌حل تمام مسائل جهانی از قبیل نبرد جنسیت‌ها، روابط خانوادگی، عشق، از دست دادن و مرگ در نمایشنامه‌های شکسپیر وجود دارد؛ ویلیام شکسپیر به شما کمک می‌کند تا طرح زندگی‌تان را در دست بگیرید و خود واقعی‌تان را کشف کنید.

در این کتاب با رازهای درست زیستن، عشق ورزیدن، محبت کردن به خود و دیگران، بخشیدن، مثبت‌اندیشی، چگونگی پذیرش خود و بسیاری از نکات کاربردی دیگر برای بهتر زندگی کردن را یاد می‌گیرید؛ رازهایی که شما را به سمت خودشناسی و موفقیت هدایت می‌کنند.

پس در خصوص آثار شکسپیر هم مانند زندگی هر روزه‌مان می‌کوشیم با افکار و سرشت آن زن که دست رد به سینه مردی می‌زند، آن مرد که در پی به دست آوردن دختری است، پدری که حال و روز دخترش را درنمی‌یابد و سیاستمداری که کشوری را به جنگ سوق می‌دهد دست و پنجه نرم کنیم. بنابراین شکسپیر نه تنها شاعر و نمایش‌نامه‌نویس است، بلکه روان‌شناس هم هست.

کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم برای چه کسانی مناسب است؟

افرادی که به ویلیام شکسپیر و آموزه‌های وی علاقه دارند و می‌خواهند راه بهتر زیستن را یاد بگیرند، حتما کتاب خواستن توانستن است را که هم درباره‌ی فلسفه و شیوه زندگی و هم درباره‌ی ویلیام شکسپیر است مطالعه کنید. با خواندن این کتاب متوجه می‌شوید جاییکه اراده‌ای وجود دارد قطعا راهی برای موفقیت هم وجود دارد!

با ویلیام شکسپیر بیشتر آشنا شویم:

آوازه‌ی او چنان سراسر جهان را پر کرده که دیگر کمتر کسی‌ست که آثار او را نخوانده باشد و یا نام آن‌ها را نشنیده باشد. ویلیام شکسپیر (William Shakespeare) در طول زندگی خود به نگارش 37 کتاب پرداخت که بسیاری از آن‌ها تأثیر شگرفتی در صحنه‌ی ادبیات جهان به جای گذاشتند. نمایش‌نامه‌هایی همچون هملت، مکبث، اتللو و شاه لیر در طول قرن‌های گذشته بارها اجرا و به زبان‌های گوناگون ترجمه شده‌اند. شکسپیر با آثار غنی خود کلمات و اصطلاحات فراوانی را وارد زبان انگلیسی کرد. از دیگر آثار او می‌توان به «در باب قدرت و رام کردن زن سرکش» اشاره کرد.

جملات برگزیده‌ی کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم:

- اندکی بیش از قوم و خویش و کمتر از مهربان.
- دوستی در همه چیز دیر می‌پاید ِالّا در قدرت و عشق.
- می‌دانم بیهوده عشق می‌ورزم، تلاشی مذبوحانه.
- هرگز خشم نگیرید / مراقب رفتارتان باشید.

در بخشی از کتاب خواستن توانستن است یا آنچه واقعا می‌خواستم بدانم از شکسپیر آموختم می‌خوانیم:

چند سال پیش در کافه‌ای عمومی با سه نفر از همکاران مرد قهوه می‌نوشیدیم. بچه‌های هر سه‌تاشان، چه دختر و چه پسر، برای تحصیل در دانشگاه «ترکشان کرده بودند». آن‌ها که پدرهایی آزاده و به نهایت دلسوز و مراقب بودند، به آدم تازه‌ای بدل شده و سردرگم بودند. حالا که بچه‌ها را راهی زندگی کرده بودند، با تعریف تازه‌ای از خود رو به رو بودند. بچه‌ها موجودات توانا و مستقلی شده بودند و با این کار همکاران من خود را کم و بیش آدم‌هایی بی‌ثمر می‌دیدند. دیگر پدر بچه‌ها نبودند و پدر آدم‌هایی بالغ بودند. دیگر نمی‌دانستند کیستند. خانه‌های ساکتشان هنوز پناهگاه دلچسبی بود، اما مدام غیاب بچه‌ها را به رخ می‌کشید. یکی از این همکارها دختری هشت‌ساله داشت که غصه‌ی رفتن برادرش را می‌خورد. یکی دیگر دختر آخری را به دانشگاه فرستاده و متوجه شده بود گفت‌وگوی سر میز غذا بین او و همسرش ته کشیده است. تازه فهمید که این روزها پیش از شام موی سر را شانه می‌کند و لباس را هم عوض می‌کند. گفت: «درست مثل این‌که بروی سر قرار. دوست دارم دیده بشوم. عصبی شده‌ام.»

هرگز تصور نمی‌کردم که رفتنم به دانشگاه برای پدر و مادرم فقدانی باشد، یا زندگی خانواده را دستخوش تغییر کند (رابطه‌ی بین پدر و مادرم و بین آن‌ها با خواهرم).

سه هفته پس از گفت‌وگوی ما یکی از همکارانم که دخترش برای مورد خاصی به خانه تلفن کرده بود، دلش از شادی غنج می‌زد. گفت: «هنوز به درد می‌خورم. باز جایی لازمم دارند.»

نیاز به این‌که پدر را لازم داشته باشند جانمایه‌ی زیربنایی شاه لیر است. بچه‌ها که کوچک‌اند، پدر و مادر همیشه خود را لازم می‌بینند، بچه‌ها در خوراک و پوشاک، در مراقبت و عشق و محبت به آن‌ها تکیه می‌کنند. پدر و مادر نوجوانان هم همین حال را دارند، حتی اگر برای پول باشد! اما بچه‌ها که بزرگ می‌شوند و زندگی در بیرون از خانواده‌ را در پیش می‌گیرند، اوضاع فرق می‌کند. دختر کوچک‌تر لیر که ازدواج می‌کند، حوادث پویاییِ خانواده را تغییر می‌دهد و لیر را آسیب‌پذیرتر می‌کند. امروزه ازدواج دخترها در زندگی خانوادگی مثل گذشته تغییر به بار نمی‌آورد، چون پیش از آن معمولاً خانواده را ترک گفته‌اند: برای تحصیل در دانشگاه، برای شغل، یا برای سفر. با این حال، خانواده‌ها هنوز هم گسستگی عاطفی و تنگنای هستی‌شناسانه‌ی لیر را تجربه می‌کنند («هستی‌شناسی» علم هستی و وجود است. علمی است که همه هر روز در پی آنیم). وقتی نوجوان‌ها خانه را برای رفتن به دانشکده ترک می‌کنند، هویت خانواده، پدر و مادر و خواهر و برادر دگرگون می‌شود.

فهرست مطالب کتاب

درآمد: آموختن «بهتر دیدن»
یک: هویت
دو: خانواده
سه: دوستان
چهار: جدال دو جنس: کمدی
پنج: جدال دو جنس: فاجعه
شش: عشق یک طرفه
هفت: پذیرش
هشت: خشم
نُه: حسادت
ده: مثبت‌اندیشی
یازده: بخشش
دوازده: خطرپذیری
سیزده: بلوغ
چهارده: فقدان
خاتمه: هر جا اراده‌ای باشد