معرفی و دانلود کتاب جادوگرها

معرفی کتاب جادوگرها

رولد دال در کتاب جادوگرها داستان پسربچه‌ای را تعریف می‌کند که پدر و مادرش را در تصادف از دست داده و در حال حاضر با مادربزرگش زندگی می‌کند. مامان‌بزرگ که قصه‌گوی کم‌نظیر و چیره‌دستی است، داستان‌های گوناگونی را از ساحره‌ها برای پسرک تعریف می‌کند. داستان به همین منوال ادامه دارد تا این‌که پسرک و مادربزرگش تصمیم می‌گیرند جادوگران را پیدا کنند. این کتاب افتخارات زیادی دارد؛ برای مثال، پرفروش نیویورک‌ تایمز بوده و جایزه‌ی Whitbread را برای بهترین کتاب کودک در سال 1983 از آن رولد دال کرده است.

درباره‌ی کتاب جادوگرها

اگر از شما بخواهند جادوگری را به‌تصویر بکشید، احتمالاً ‌پیرزنی را ترسیم کنید که ناخن‌های بلند و لاکِ بنفش دارد، کلاه سیاه احمقانه‌ای به سر می‌گذارد و جاروی دسته‌بلندی وسیله‌ی حمل‌ونقلش است. اما اشتباه نکنید، ساحره‌هایی که در کتاب جادوگر (The Witches)، نوشته‌ی رولد دال (Roald Dahl) وجود دارند، هیچ‌کدام شبیه به آنچه که گفتیم نیستند. دل‌تان می‌خواهد بدانید ساحره‌های واقعی چه شکلی‌اند؟ تا پایان این کتاب با ما همراهی کنید.

رولد دال در کتاب جادوگرها داستان پسربچه‌ی هشت‌ساله‌ای را روایت می‌کند که پدر و مادرش را از دست داده و نزد مادربزرگ نروژی‌اش زندگی می‌کند. در واقع، روزی از روزها، او به همراه مادر و پدرش برای تعطیلات کریسمس به نروژ رفته بود تا کریسمس را پیش مادربزرگش باشد. همان‌جا بود که یک روز ماشین‌شان در هوای یخ‌زده‌ی شمال اسلو روی جاده سر خورد و به داخل پرتگاهی سنگلاخی افتاد. پدر و مادرش درجا کشته شدند. پسرک نیز با شدت به صندلی عقب پرت شد، اما فقط پیشانی‌اش زخم کوچکی برداشت... حالا او از آن روز تا الان با مادربزرگش در نروژ زندگی می‌کند.

باید به شما بگوییم که تقریباً همه‌ی نروژی‌ها سر و سرّی با ساحره‌ها دارند و مادربزرگ پسرکِ داستان ما نیز از این قاعده جدا نیست. جای تعجب ندارد؛ چراکه نروژ با آن جنگل‌های سیاه و کوهستان‌های پر از یخ و برفش، نخستین زادگاه ساحره‌ها است. گفتیم که بعد از مرگ پدر و مادر پسرک، مامان‌بزرگ سرپرستی او را به عهده گرفته. مامان‌بزرگ قصه‌گوی بی‌نظیری است. اوج هیجان برای پسرک زمان‌هایی است که مادربزرگ از جادوگرها حرف می‌زند و داستان‌های گوناگون تعریف می‌کند. مامان‌بزرگ معتقد است حرف‌هایش حقیقت محض‌اند، هیچ جنبه‌ی تخیلی‌ای ندارند، اصلاً خودِ تاریخ‌‌اند. مامان‌بزرگ می‌گوید ساحره‌ها هنوز هم وجود دارند و با ما زندگی می‌کنند. آن‌ها همه‌جا حضور دارند؛ آن‌ها دشمن بچه‌ها هستند و تابه‌حال چندتایی‌شان را هم سربه‌نیست کرده‌اند! اگر مادربزرگ راست بگوید، پس تکلیف پسرکِ داستانِ جادوگرها چه می‌شود؟!

بد نیست بدانید بعدها انتشار این کتاب با انتقاد فمنیست‌ها همراه شد. آن‌ها معتقد بودند که انتخاب زنان به عنوان جادوگر زن‌ستیزیِ رولد دال را نشان و الگویی را شکل می‌دهد که بعدها در بزرگسالی بر افراد تأثیر می‌گذارد و باعث می‌شود پسربچه‌ها از زنان متنفر شوند. در نهایت، در سال 2023 نسخه‌ای سانسورشده از کتاب آقای رولد دال منتشر شد که همان‌طور که احتمالاً حدس می‌زنید، واکنش‌های زیادی برانگیخت و انتقادات بسیاری را به همراه داشت.

نشر سپاس کتاب جادوگرها را در مجموعه‌‌ی «داستان‌های عجیب آقای دال» منتشر کرده است. این کتاب را علی هداوند به زبان فارسی برگردانده است.

جوایز و افتخارات کتاب جادوگرها

• برنده‌ی جایزه‌ی انجمن دنیای فانتزی در سال 1983
• برنده‌ی جایزه‌ بهترین کتاب غرب استرالیا در سال 1986
• برنده‌ی جایزه‌ بهترین کتاب نیویورک‌تایمز در سال 1983
• برنده‌ی جایزه‌‌ی نویسنده‌‌ی برجسته‌‌ی کودکان در سال 1992
• جایزه‌ی Whitbread برای بهترین کتاب کودک در سال 1983
• برنده‌ی جایزه‌‌ی فدراسیون گروه‌های کتاب کودک در سال 1983
• قرار گرفتن در میان 100 رمان تأثیرگذار جهان به انتخاب بی‌بی‌سی در سال 2019
• قرار گرفتن در فهرست بهترین رمان‌های ادبیات کودک و نوجوان به انتخاب مجله‌ی اسکول لایبرِری در سال 2012
• و ...

نکوداشت‌های کتاب جادوگرها

• کتاب جادوگرها داستان رولد دال هفت‌ساله را به تصویر می‌کشد که دلش می‌خواهد از دنیای جادوگران سر درآورد. (Kirkus Reviews)
• رولد دال را قهرمان زندگی خود می‌دانم. او نابغه‌ای تمام‌عیار است. (دیوید ویلیامز، هنرپیشه، کمدین، نویسنده و رمان‌نویس اهل کشور بریتانیا)

اقتباس‌ها از کتاب جادوگرها

• در سال 1990، فیلمی به همین نام (جادوگرها) با بازی آنجلیکا هیوستون و روآن اتکینسون ساخته شد و به نمایش درآمد. گفتنی است پایان این فیلم کاملاً با کتاب تفاوت دارد و از این رو موردتأیید رولد دال قرار نگرفته است.
• در سال 2020، فیلم جادوگرها به نویسندگی و کارگردانی رابرت زمکیس و بازی آن هاتاوی ساخته شد. این فیلم را می‌توان اقتباسی وفادار به کتاب به شمار آورد.
• در سال 1992، دیوید وود نمایشی را بر اساس کتاب حاضر در کشور انگلستان به روی صحنه برد.
• در سال 2008، آهنگساز نروژی، مارکوس پاوس، کتاب جادوگرها را به یک اپرا بدل کرد.

کتاب جادوگرها برای چه کسانی مناسب است؟

کودکان و نوجوانان بالای 8 سال مخاطبان اصلی کتاب جادوگرها به شمار می‌روند. همچنین اگر از طرفداران رولد دال هستید، اهمیتی ندارد که چند سال دارید! کتاب جادوگرها را در دست بگیرید و مطمئن باشید که از مطالعه‌ی آن هم بهره می‌برید و هم لذت.

در بخشی از کتاب جادوگرها می‌خوانیم

با احتیاط وارد شدم. چه جای بی‌سر و صدای دور از چشمی بود. انگار گردهمایی انجمن سلطنتی جلوگیری از کودک‌آزاری تمام شده بود و شرکت‌کنندگان رفته بودند. حتی اگر جلسه تمام نشده بود و شرکت‌کننده‌ها ناگهان سر می‌رسیدند و وارد سالن می‌شدند، ‌آن‌قدر آدم‌های مهربانی بودند که وقتی با بچه‌ای که کارش آموزش دادن به موش‌ها بود رو به ‌رو می‌شدند، از او خوششان می‌آمد و به او محبت می‌کردند. در انتهای سالن دیواره‌ی بزرگ تاشویی بود که روی آن چند اژدهای چینی نقاشی کرده بودند. برای امنیت بیشتر، تصمیم گرفتم بروم پشت دیواره و به کار آموزش بپردازم. واهمه‌ای از شرکت‌کننده‌های انجمن جلوگیری از کودک‌آزاری نداشتم، اما ممکن بود آقای استرنیگر، مدیر هتل، هر لحظه از آن جا رد شود و سرک بکشد و مرا ببیند. اگر این اتفاق می‌افتاد، موش‌های بیچاره‌ی من به چنگ کارگر نظافتچی هتل می‌افتادند و سر از سطل آب درمی‌آوردند و از دست من هم کاری ساخته نبود.

پاورچین پاورچین رفتم پشت دیواره‌ی انتهای سالن و روی فرش کلفت سبزی که آن جا پهن شده بود نشستم. عجب جای محشری بود! انگار برای همین کار ساخته شده بود! ویلیام و مری را از جیب‌های شلوارم در آوردم. ساکت و آرام روی فرش و کنار من نشسته بودند. آموزش امروز آن‌ها راه رفتن روی طناب بود. آموزش دادن به یک موش باهوش که بتواند به خوبی روی طناب راه برود، کار چندان سختی نیست. اول، باید یک تکه نخ داشته باشی. نخ که داشتم. بعد باید مقداری کیک خوشمزه داشته باشی. موش‌های سفید کیک کشمشی را دوست دارند. کشته و مرده‌ی کیک کشمشی هستند. روز پیش که با مادربزرگم صبحانه می‌خوردیم، یک تکه از آن را گذاشته بودم توی جیبم. روش کار از این قرار است. نخ را محکم می‌کشی و بین دست‌هایت نگه می‌داری، اما نه خیلی بلند. برای شروع کار تقریباً ده سانتی‌متر باشد. موش را می‌گذاری روی دست راستت و مقدار کمی از کیک را روی دست چپت قرار می‌دهی. بنابراین موش بیش از ده سانتی‌متر با کیک فاصله ندارد. هم می‌تواند آن را ببیند و هم بوی آن را حس می‌کند. سبیل‌های موش با هیجان به حرکت درمی‌آیند. اگر تا اندازه‌ای خود را به جلو خم کند، می‌تواند به کیک برسد اما نه به طور کامل. برای رسیدن به آن لقمه‌ی لذیذ کافی است فقط دو قدم بردارد.

فهرست مطالب کتاب

توضیحی درباره‌ی ساحره‌ها
مادربزرگ من
چطور ساحره‌ای را بشناسیم
ساحره‌ی عالی‌مقام
تعطیلات تابستانی
جلسه
جزغاله شدن
فرمول 86 موش‌ساز تأخیری
طرز تهیه
برونو جنکینز ناپدید می‌شود
پا به سن گذاشته‌ها
مسخ
برونو
سلام مادربزرگ
دزد موش
آقا و خانم جنکینز با برونو ملاقات می‌کنند
نقشه
در آشپزخانه
آقای جنیکینز و پسرش
پیروزی
قلب یک موش
بریم که نابودشون کنیم!