معرفی و دانلود کتاب خط مرگ را نقش بزن: کتاب اول مجموعه خط مرگ را نقش بزن

معرفی کتاب خط مرگ را نقش بزن: کتاب اول مجموعه خط مرگ را نقش بزن

کتاب خط مرگ را نقش بزن، رمانی علمی تخیلی، مهیج و عاشقانه به قلم نویسنده‌ی پرفروش نیویورک‌تایمز، ورونیکا راث است که هم برای نوجوانان و هم بزرگسالان خواندنی است. سایرا و آکوس، در سیاراتی زندگی می‌کنند که جریان حیات‌بخش آن، به هر فرد، موهبتی خاص می‌بخشد. قدرت سایرا، خواهر کسی که به سیاره‌ی آکوس حمله می‌کند، ایجاد درد است و قدرت آکوس، تسکین. تقابل سایرا و آکوس، چه ماجراهایی به بار می‌آورد؟ باید خواند.

درباره‌ی کتاب خط مرگ را نقش بزن

رمان‌های علمی تخیلی همیشه ما را به جهان‌هایی می‌برند که هیچ انتظارش را نداریم. جهان‌های تازه‌ای پر از قوانین عجیب‌وغریب و اتفاقات خارق‌العاده که نفسمان را بند می‌آورند و باعث می‌شوند به خلاقیت نویسندگانش غبطه بخوریم. اما در اصل، دسته‌ای از داستان‌های علمی تخیلی در یادها می‌مانند و برای ما جذاب هستند که در قلب خود، ارزش‌های عمیق انسانی را پاسداری کنند و درباره‌ی انسان باشند، حتی اگر شخصیت‌های اصلی‌شان انسان نباشند. کتاب خط مرگ را نقش بزن (Carve the Mark)، با همه‌ی زرق و برق‌های داستانی‌اش توانسته است عمیقاً به ارزش‌های انسانی پایبند باشد و همین باعث می‌شود از نوجوانان تا بزرگسالان، این کتاب را جذاب و خواندنی بدانند.

ورونیکا راث (Veronica Roth)، یکی از نویسندگان ممتاز و پرفروش نیویورک تایمز، دوگانه‌ی خط مرگ را نقش بزن را با زبان ساده و تصویرسازی‌های دقیق و پرکشش خود نوشته است و داستانی پیچیده با ابعاد گوناگون را روایت می‌کند. در کتاب اول، داستان در کهکشانی عجیب اتفاق می‌افتد که جریان حیات‌بخش در آن وجود دارد. این جریان است که به بدن موجودات زنده و به طبیعت، زندگی و گرما می‌بخشد و موهبتی ماورایی به هر فردی که می‌خواهد می‌دهد. کسی می‌تواند آینده را پیشگویی کند و آن دیگری قدرت انتقال درد را دارد. حالا، دو نفر، یکی سایرا و دیگری آکوس، با دو قدرت متضاد در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. آکوس، پسری است که متوجه می‌شود قدرت تسکین دیگران را دارد. محل سکونت سرد و برفی او، توسط دیکتاتوری شرور از سیاره‌ای دیگر مورد حمله قرار می‌گیرد و زندگی برادرش به خطر می‌افتد. او حالا، در اوج ناامیدی می‌خواهد برادر و زندگی‌اش را نجات دهد که روبروی سایرا قرار می‌گیرد. دختری که قدرت انتقال درد به دیگران و خود را دارد و برادر بدذاتش، از قدرت او برای به بند کشیدن دیگران سوءاستفاده می‌کند. اما سایرا از این وضعیت راضی نیست. آکوس و سایرا ابتدا در مقابل هم و بعد در کنار هم قرار می‌گیرند تا با جهانی که پر از شرارت است، مقابله کنند.

رمان علمی تخیلی خط مرگ را نقش بزن ابعاد گوناگونی دارد که هر سلیقه‌ای را راضی نگه می‌دارد. رازآلود و مهیج است، پرتنش است و درعین‌حال عاشقانه، پرسش‌هایی مهم درباره‌ی مضامین عمیق انسانی مطرح و احساساتی متضاد را در وجودمان بیدار می‌کند. شخصیت‌پردازی‌های خوب، صحنه‌های پرکشش و ریتم تند روایت، از جذابیت‌های دیگر کتاب خط مرگ را نقش بزن است.

کتاب خط مرگ را نقش بزن را هدیه منصور کیایی ترجمه و انتشارات کتابسرای تندیس آن را به چاپ رسانده است.

جوایز و افتخارات کتاب خط مرگ را نقش بزن

• نامزد جایزه‌ی گودریدز در ژانر بهترین رمان علمی تخیلی جوانان سال 2017؛
• پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز؛
• پرفروش‌ترین کتاب وال‌استریت ژورنال؛
• پرفروش‌ترین کتاب یو‌اس‌ای تودی؛
• پرفروش‌ترین کتاب ایندی‌باوند؛
• کتاب منتخب ویراستاران آمازون؛
• و ...

نکوداشت‌های کتاب خط مرگ را نقش بزن

• راث دنیایی سرشار از تخیل و بیشتر خشونت‌آمیز، درباره‌ی توطئه‌های سیاسی و ماجراجویی‌های جذاب ارائه می‌دهد و همین‌طور روایت عاشقانه‌ای که مانند آتشی کوچک به‌آرامی در مرکز این داستان شعله می‌کشد. (ای‌ال‌ای بوکلیست)
• کتابی مملو از چرخش‌های داستانی که بسیار محتمل است طرفداران این نویسنده را راضی کند. (Kirkus Reviews)
• طرفداران راث، در این ماجراجویی جدید که بر همان تم‌های آشنای مجموعه‌ی «انحراف» او تمرکز دارد، تم‌هایی مانند هویت، مسئولیت‌ها فردی در مقابل مسئولیت‌های اجتماعی و دوراهی‌های اخلاقی، از خواندن این کتاب لذت خواهند برد. (بولتن مرکزی کتاب‌های کودکان)
• نویسنده‌ی مجموعه‌ی ناهمتا (Divergent)، این دنیای جدید را ساخته است. دنیایی که یادآور جهان جنگ ستارگان است. (Entertainment Weekly)

کتاب خط مرگ را نقش بزن برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب خط مرگ را نقش بزن برای علاقه‌مندان به رمان‌های علمی تخیلی خواندنی است.

در بخشی از کتاب خط مرگ را نقش بزن: کتاب اول مجموعه خط مرگ را نقش بزن می‌خوانیم

گروه تبعیدی‌ها. وقتی بچه بودم ‌این اصطلاح فقط یک شوخی بود، اما بعد به شایعه تبدیل شد. بعضی‌ها معتقد بودند پدرم شوتتی‌هایی را که با او مخالفت می‌کنند به سیاره‌ی دیگری تبعید می‌کند، اما بعد ‌این شایعه بزرگ‌تر شد طوری که وقتی حرفش جلوی ریزک زده شد قیافه‌اش طوری شد که انگار می‌خواست گوینده‌اش را با دندان‌هایش بدرد. از نظر او ‌این تبعیدی‌های ‌خیالی دشمن مادربزرگ و پدرش بودند و حکومت او می‌توانست با بودن آن‌ها به خطر بیفتد. همه‌ی شوتتی‌ها باید تحت فرمان او می‌بودند و حالا که اوزل با تبعیدی‌ها در ارتباط بود پس قاعدتاً یک خائن بود.

ریزک یکی از صندلی‌ها را بیرون کشید.

«بشین.»

اوزل از دستورش اطاعت کرد.

برادرم رو به من گفت: «سایرا بیا ‌اینجا.»

کنار میز ‌ایستادم و لیوان عصاره‌ی علفپرم را با انگشتانم فشار دادم. رگه‌های درد مثل رگ‌های پرخون همه‌ی بدنم را پوشانده بود.

ریزک به نرمی گفت: «سایرا.»

نیازی نبود تهدیدم کند. لیوان را روی میز می‌گذاشتم و به طرفش می‌رفتم. همیشه از او اطاعت می‌کردم و هر کاری را که می‌خواست انجام می‌دادم وگرنه او به همه می‌گفت که با مادرمان چه کار کردم. ‌این قضیه مثل سنگ توی شکمم سنگینی می‌کرد.

وقتی از من خواست دستم را روی سر اوزل بگذارم تا همه‌ی اطلاعاتش را بیرون بریزد ‌این کار را کردم.

فهرست مطالب کتاب