معرفی و دانلود کتاب جعبه‌ی همه چیز: نمایشنامه‌ی درام، فانتزی دارک و علمی تخیلی در دو پرده و هشت صحنه

معرفی کتاب جعبه‌ی همه چیز: نمایشنامه‌ی درام، فانتزی دارک و علمی تخیلی در دو پرده و هشت صحنه

کتاب جعبه‌ی همه چیز، نمایشنامه‌ای در دو پرده و هشت صحنه است. علیرضا رضوی، نویسنده‌ی کتاب، نمایشنامه‌ای مرموز و جذاب را در این اثر پیش روی مخاطب قرار داده است. در این نمایشنامه، چند نفر برای تفریح و شب‌نشینی به جنگلی تاریک می‌روند، غافل از اینکه آدم‌فضایی‌ها نیز راه این جنگل را در پیش گرفته‌اند.

درباره‌ی کتاب جعبه‌ی همه چیز

کتاب جعبه‌ی همه چیز، خواننده را با نمایشنامه‌ای جذاب و هیجان‌انگیز همراه می‌کند. علیرضا رضوی، نویسنده‌ی کتاب، جهانی خیال‌‌انگیز و مرموز را در این اثر خلق کرده است. رضوی، با استفاده از کلامی دقیق و تاثیرگذار، احساسات و تضادهای درونی شخصیت‌ها را به شکلی ملموس به خواننده‌ی این اثر منتقل می‌کند. در کنار ماجراهای هیجان‌‌انگیز، خمیرمایه‌ای از باورهای فلسفی در این اثر گنجانده شده است. تلفیق عناصر فلسفی با روایتی پرکشش، باعث می‌شود این نمایشنامه نه‌تنها سرگرم‌کننده، بلکه تأمل‌برانگیز و ماندگار باشد. ژانر درام در این نمایشنامه به‌خوبی با فانتزی دارک و علمی تخیلی ترکیب شده است. این ترکیب، جذابیت‌‌های داستان را برای مخاطب‌های علاقه‌مند به سبک‌های علمی تخیلی افزایش می‌دهد.

داستان جعبه‌ی همه چیز، خواننده را با ماجراهای هیجان‌انگیز چندین نفر همراه می‌کند که قصد کرد‌ه‌اند راهی جنگل شوند و شبی خاطره‌ساز را در طبیعت به صبح برسانند. از بخت بد این افراد، آدم‌فضایی‌ها نیز همین تصمیم را گرفته‌اند و می‌‌خواهند در همان جنگل به شب‌گردی مشغول شوند. در ادامه‌ی داستان، اتفاق‌های هیجان‌انگیز و پیش‌بینی‌نشده‌ای رخ می‌دهد. نویسنده، شخصیت‌هایی چندلایه را در این اثر گنجانده است. این شخصیت‌ها با تضادهای درونی و بیرونی خود دست‌‌و‌پنجه نرم می‌کنند. این ویژگی‌ها، کتاب جعبه‌ی همه چیز را به اثری جذاب تبدیل کرده که خواننده تا انتها به مطالعه‌ی آن مشتاق باقی می‌ماند.

کتاب جعبه‌ی همه چیز را انتشارات کهکشان دانش، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

کتاب جعبه‌ی همه چیز برای چه کسانی مناسب است؟

تمامی علاقه‌مندان به حوزه‌ی تئاتر و ادبیات نمایشی به‌عنوان مخاطب‌های اصلی کتاب جعبه‌ی همه چیز شناخته می‌شوند. مطالعه‌ی این نمایشنامه برای علاقه‌مندان به سبک‌های علمی تخیلی و فانتزی دارک نیز خالی از لطف نیست.

در بخشی از کتاب جعبه‌ی همه چیز: نمایشنامه‌ی درام، فانتزی دارک و علمی تخیلی در دو پرده و هشت صحنه می‌خوانیم

کارمند از چپ صحنه، با حالتی شرمسار و متنفر‌از‌خود وارد می‌شود. شلوار یونیفورم ورزشی‌اش خاکی شده، انگار موقعی که پیش بقیه نبود چند‌بار زمین خورده. چند قطره عرق از سر نیمه‌تاس‌اش به روی پیشانی‌اش می‌ریزد.

گیتاریست: برگشتین؟ برگشتین اما... یه‌کم دیر.

کارمند: (شرمنده) سلام به همگی. ببخشید. لابد فکر کردین ول‌تون کردم و رفتم. درواقع می‌خواستم همون کار رو هم بکنم – وجدانم باورش نمی‌شه، ولی می‌خواستم. نمی‌دونم چه‌م شده بود، انگار بعد از دیدن اون جسم فضایی، قاطی کردم. می‌خواستم ول‌تون کنم و برم. (مدتی سر به زیر می‌ماند. به گیتاریست) حتی ماشینو روشن کرده و چند کیلومتر تو جاده پیش رفته بودم که تو زنگ زدی. اولش نادیده گرفتم. مصمم بودم که برم. فکر می‌کردم شما خودتون خطر مرگ رو به جون خریدین و باید هم با عواقبش روبه‌رو بشین. ولی وسط راه که تپش قلبم آروم‌تر شد و اون آدرنالین خطر فروکش کرد، متوجه پستی خودم شدم. ما باهم هم‌سفریم. این اولین گردش‌مون باهم نیس. (به نویسنده) ببخشید با شما هم بد برخورد کردم. اگه به‌تون آسیب زدم عذر می‌خوام.

نویسنده: (سرش را برای یک ثانیه بالا می‌آورد. با طعنه) فدا سرت. (باز به جعبه خیره می‌شود)

کارمند: (نگاهش به پیرزن می‌افتد. متوجه مرگش نمی‌شود) حتی حاج ننه هم با اون سن زیادش همیشه میاد باهامون و باعث دلگرمی‌مون می‌شه. همه‌تون مث خونواده‌ی دوم منین. نمی‌تونستم ول‌تون کنم و برم. ماشینو همین نزدیکیا پارک کردم، نزدیک‌تر از مینی‌بوسه. بیاین بریم. (با اشاره به پیرزن) حاج ننه رو خودم بیدار می‌کنم. باید از اونم معذرت بخوام.

دختر: اون-

لیدر: آقای خاتونی، وقتی شما این‌جا نبودین یه اتفاقاتی افتاده.

کارمند: چه اتفاقاتی؟ آدم‌فضاییا برگشتن؟ (دستش را به یقه‌ی خودش می‌برد و انگار که برای لحظه‌ای دارد خفه می‌شود، سعی می‌کند یقه را شل کند، در حالی که اصلاً تنگ نیست)