معرفی و دانلود کتاب جدال با سرنوشت
برای دانلود قانونی کتاب جدال با سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جدال با سرنوشت
کتاب جدال با سرنوشت به قلم فرهام برگرفته از روایتی تاریخی به قدمت 1500 سال است. داستانی عاشقانه و جذاب از سرگذشت دختری به نام آمنه که در تب و تاب عشق پسری جوان به اسم بهادر سوخته و در آخر تسلیم سرنوشت خود میشود.
آمنه تنها و به همراه کنیز خود لیلی زندگی میکند. او در کودکی مادر و در نوجوانی پدر خود را از دست داده است. او در عین زیبایی، ثروت زیادش نیز زبانزد عام و خاص است، اما روزی با پسری به نام بهادر آشنا شده و دلش را به او میبازد. بهادر با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند، ولی آمنه این عشق را عزیز میداند و زندگی را با خیال بودن با او سپری میکند و در تب تند رسیدن به وصالش میسوزد.
آری دختری با تمام وجود، عشق خود را فریاد میزند، ولی تقدیر قلب معصوم این دختر جوان که پر از احساس و عاطفه است را به قساوت میکشاند.
هر داستان با الهام گرفتن از اتفاقی روایت میشود، اما شیوهی داستان سرایی راوی آن مهم است که آنچه رخ داده را به طرزی بهتر و دلنشینتر بیان کند. اگر نویسنده بتواند از عهدهی آن برآید، خواندن کتاب او لذت بخش است و این همان موهبت و استعداد نویسندگی خواهد بود.
هر موضوعی برای نوشتن، سبک خاص خود را میخواهد و در عرصهی ادب و هنر، نشان دادن زیباییهای زندگی به خصوص داستانهای عاشقانه، جذابیت خاص خود را دارد؛ ولی مهم آن است که داستان چنان تاثیرگذار باشد که بتواند احساس و تفکر شما را تغییر دهد، در این صورت از جذابیت خوبی برخوردار میشود.
در میان هزاران کتابی که عرضه میشود، تعداد کمی از آنها مورد اقبال عمومی قرار میگیرند و نه تنها با گذشت سالها از رونق نمیافتند، بلکه همیشه در خاطر مردم ثبت میشوند. مورد پسند واقع شدن در دنیای امروز، با آن همه جذابیتی که در رسانههای مختلف دیداری و شنیداری وجود دارد، تحسین برانگیز است و کسانی که بتوانند هر موضوع را به طور دلنشین بیان کنند و زیبایی آن را به تصویر بکشند، به نحوی که احساس و ذهن شما را دگرگون سازند، موفق هستند. داستان عاشقانه جدال با سرنوشت را میتوان از این دست کتابها دانست؛ داستانی جذاب و خواندنی از عشق آمنه و بهادر.
در بخشی از کتاب جدال با سرنوشت میخوانیم:
بهادر در آستانهی اجرای حکم اعدام، روزهای آخر عمرش را سپری میکرد و دوستان و آشنایان نگران وضعیت او بودند. پدرش تلاش میکرد که عمو جابر را راضی کند و بهادر را ببخشد؛ اما تلاش خانواده و دوستان بهادر به نتیجهایی نرسید؛ وقت زیادی هم نمانده بود و تنها هفت روز وقت داشتند تا جان او را نجات دهند.
صابرخان! پدر بهادر، هنوز جملات همسرش سماء را به خاطر میآورد که میگفت:
_ای عمو جابر! به پسرم رحم کن و به جای او مرا قربانی کن. او جوان است و دوست دارم که زیباییهای زندگی را ببیند.
اما پاسخ عمو جابر اینچنین بود:
_ من هم میخواستم که پسرم مازیار خوبیهای زندگی را تجربه کند. ولی روزگار نامرد او را از من گرفت. من یاد پسرم را با مرگ پسر تو در دلم زنده نگه میدارم. سرنوشت پسرت هماکنون در دستان من است.
صابرخان به خوبی میدانست که این روزها تلخترین لحظات عمرش را سپری میکند و زمان به سرعت سپری میشد تا بهترین فرزندش را به چوبه دار کشاند و گویی همه چیز دست در دست هم داده بود تا آن جوان رعنا را به کام مرگ بفرستد.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: قرعهکشی
بخش دوم: شور عشق
بخش سوم: بیقرار
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جدال با سرنوشت |
نویسنده | فرهام |
ناشر چاپی | انتشارات بوستان مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 80 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-98022-2-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |