معرفی و دانلود کتاب تمام خشم من

معرفی کتاب تمام خشم من

داستانی خواندنی در باب عشق و فقدان؛ کتاب تمام خشم من رمانی پرفروش از صبا طاهر، نویسنده‌ی آمریکایی - پاکستانی‌ست. در این اثرِ درخشان و پرکشش که برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی آمریکا شده، داستان پسر و دختری جوان روایت می‌شود که برای رسیدن به وصال یکدیگر، ناگزیر از مواجهه با چالش‌های بسیار می‌گردند...

درباره کتاب تمام خشم من

کتاب تمام خشم من (All My Rage) رمانی درخشان و خواندنی از صبا طاهر، نویسنده‌ی مطرح و پرفروش اهل آمریکاست. طاهر که نخستین بار با کتاب «اخگری در خاکستر» به شهرت رسید، در اثر پیش رو ثابت کرده که موفقیت ادبیِ پیشین‌اش ابداً تصادفی نبوده است. او در رمان حاضر در قامت نویسنده‌ای صاحب سبک و جهانی عرض اندام کرده، و با روایت داستانی پرکشش که مرزهای فرهنگی و جغرافیایی را درمی‌نوردد، دل از مخاطبین بسیاری در سراسر جهان ربوده است.

کتاب تمام خشم من داستانی عاشقانه است که در بطن آن به مسائل و دغدغه‌های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مهمی پرداخته می‌شود؛ مسائلی نظیر نژادپرستی در جوامع آنگلاساکسون، اسلام‌هراسی در آمریکا و... . مطالعه‌ی این رمان به حضور در ضیافتی ادبی شبیه است؛ ضیافتی که در آن باید مدام انتظار یک غافل‌گیری جدید را کشید.

رمانی که صبا طاهر نوشته، از دو روایت موازی تشکیل شده است. در یک سو داستان مصباح را پی می‌گیریم؛ زنی پاکستانی که به اجبار خانواده ناچار از ازدواج با مردی به نام اقبال می‌گردد. پیوندِ ازدواج این زوج، چنان‌که می‌توان حدس زد، چندان موفق از آب درنمی‌آید. شرایط آشوب‌ناک زادگاه ایشان، پاکستان، مزید بر علت می‌شود که این زوجِ نگون‌بخت خوشبختی را هرچه دورتر از خود بیابند. باری، ایشان تحت تأثیر وقایعی ناگوار، مجبور به مهاجرت به آمریکا می‌شوند، و در این سرزمین زندگی جدیدی را پایه‌ریزی می‌کنند.

در طرف دیگر داستان، با زوجی جوان به نام‌های صال و نور آشنا می‌شویم. صال پسر مصباح است. او که دلباخته‌ی نور است، هنگامی که کسب‌وکار خانوادگی را در آستانه‌ی نابودی می‌بیند، آستین‌ها را بالا می‌زند و وارد عمل می‌شود. اما آیا در این مسیر امیدی به کامیابی او هست؟

در طرف دیگر، نور را داریم که خود را در وضعیتی بغرنج می‌یابد؛ او می‌خواهد ادامه‌ی تحصیل دهد و وارد دانشگاه شود، به این امید که این‌چنین از شر مزاحمت‌های سرپرستِ بدطینتِ خود رها شود. اما کار او نیز بنا نیست به این سادگی‌ها پیش رود...

کتاب تمام خشم من توسط کیمیا فضایی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر میلکان در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. امید که مطالعه‌ی آن را لذت‌بخش بیابید.

جوایز و افتخارات کتاب تمام خشم من

• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی آمریکا در سال 2022
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین عناوین نیویورک تایمز
• حضور در فهرست پرفروش‌ترین عناوین نشریه‌ی INDIE
• برنده‌ی جایزه‌ی Printz در بخش بهترین داستان ادبیِ یانگ ادالت
• نامزد بهترین کتاب داستانی برای نوجوانان در سال 2022

نکوداشت‌های کتاب تمام خشم من

• کتاب تمام خشم من یک داستان عاشقانه، یک تراژدی بی‌نظیر و یک رؤیای نوجوانانه است؛ کتابی که به شما نشان می‌دهد خانه و در خانه بودن چه معنایی دارد. (New York Times Book Review)

• صبا طاهر، نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز، در این داستان فراموش‌نشدنی، استادانه و تکان‌دهنده، روایتی بی‌نظیر در باب عشق و اندوه و تسلی به دست داده است... داستانی وسیع و گسترده که نسل‌ها و ملیت‌های گوناگون را دربرمی‌گیرد. (Amazon)

• کتاب تمام خشم من را در فهرستِ «باید بخوانم»های خود قرار دهید! (School Library Journal)

کتاب تمام خشم من مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به ادبیات روز جهان و دوست‌داران داستان‌های عاشقانه، دو گروه از مخاطبین اصلی کتاب تمام خشم من از صبا طاهر به شمار می‌روند.

با صبا طاهر بیشتر آشنا شویم

صبا طاهر (Sabaa Tahir) به سال 1983 در لندن متولد شد و ایام کودکی خود را در شهر کالیفرنیا سپری کرد. این نویسنده‌ی آمریکایی داستان‌نویسی را همزمان با آغاز به کار در حیطه‌ی روزنامه‌نگاری شروع کرد. طاهر بیش از همه به واسطه‌ی رمان «اخگری در خاکستر» شناخته می‌شود؛ داستانی خواندنی که در سال 2015 به انتشار رسید و بالافاصله به صدر فهرست پرفروش‌ترین عناوین نیویورک تایمز راه پیدا کرد. از میان دیگر آثار صبا طاهر می‌توان به عناوین پیش رو اشاره کرد: «تمام خشم من»، «مرگ پشت دروازه‌ها» و «مشعلی در برابر شب».

در بخشی از کتاب تمام خشم من می‌خوانیم

بچه که بودم، خیلی طول می‌کشید تا با بچه‌ها بُر بخورم. قبل از اینکه خودم بفهمم چه مرگم شده، بچه‌های دیگر ظاهراً می‌فهمیدند. از طرز نگاهم به پایین، از گوش‌ندادنم به حرف معلم‌ها، از یک ثانیه عقب‌تربودن از بقیه در انجام همه‌چیز. هیچ‌وقت زیاد با من حرف نمی‌زدند. هیچ‌وقت کنارم نمی‌نشستند. به آن بخشی از وجودشان گوش می‌کردند که در گوششان پچ‌پچ می‌کرد: فرق داره با بقیه. غریبه‌س.

ناراحتم می‌کرد. چون آن‌ها نمی‌دانستند من چه‌کار کردم. چون می‌توانستند مهربان باشند، ولی نمی‌دانستند چگونه. شاید آن غم تبدیل می‌شد به چیزی بدتر. بدخلقی. یک عمر خشم. اما به‌خاطر دختری که اول دبستان تک‌وتنها و بدون پدر و مادری که لوسش کند وارد کلاس شد، کنترلش کردم، به آن قدرت ندادم. لباس‌هایش به تنش زار می‌زدند و موهایش دو تا گیس بود، یکی کوتاه‌تر از دیگری. انگلیسی حرف نمی‌زد. هر آدم مهربانی به او نگاه می‌کرد دختر شش‌ساله‌ای را می‌دید که به محبت نیاز دارد.

خانم معلم، خانم بریدلو به او نگاه کرد و یک دردسرسازِ اعصاب‌خردکن دید. خانم بریدلو گفت: «این نور است. اهل پاک... ستان است. مثل صال.» دخترک را روی تنها صندلی خالی انتهای کلاس کنار من نشاند. بقیه‌ی بچه‌ها حرف می‌زدند و می‌خندیدند و بازی می‌کردند. دخترک و من مانند دو تا سگ بداخلاق به هم زل می‌زدیم. چشمان قهوه‌ای‌مان را به هم می‌دوختیم. انسانی شکسته انسانی دل‌شکسته را دیده بود. صلاح‌الدین با نور آشنا شده بود. آن‌ موقع نمی‌دانستم آن چشم‌ها بعداً در زندگی‌ام چه تأثیر مهمی خواهند داشت؛ چقدر به آن‌ها نگاه خواهم کرد، چقدر چشمانم را از آن‌ها خواهم دزدید. هیچ حرفی نمی‌زدیم. فقط به هم زل می‌زدیم. این برای هیچ‌کداممان چیز عجیبی نبود.