معرفی و دانلود کتاب تلفن بیموقع
برای دانلود قانونی کتاب تلفن بیموقع و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تلفن بیموقع
کتاب تلفن بیموقع نوشتهی ریموند کارور، داستان کوتاهی دربارهی یک زوج جوان است که بهتازگی ازدواج کردهاند. آنها نیمهشب با صدای تلفن از جا میپرند و با صدای زنی جوان و مست مواجه میشوند که به قصد مزاحمت تماس گرفته. پس از چند بار تلفن پیدرپی، زوج جوان داستان به سمت گفتوگویی کشیده میشوند که کلیت ماجرای این کتاب را شکل میدهد. اثر حاضر، چهلوششمین جلد از مجموعهی تجربههای کوتاه است که امکان مطالعه را در کوتاهترین فرصت برای شما فراهم میکند.
دربارهی کتاب تلفن بیموقع
ریموند کارور (Reymon Carver) در کتاب تلفن بیموقع (Whoever Was Using This Bed)، داستان روابط میان زوجی با نامهای جک و آیریس را روایت میکند که نیمهشب با صدای زنگ تلفن بیدار میشوند و صدای زن جوان و مستی را میشوند که میخواهد با باد صحبت کند. اما وقتی جک به او میگوید که با شمارهی اشتباهی تماس گرفته، توجهی نمیکند و به صحبتهایش ادامه میدهد. از جایی به بعد، به نظر میرسد که هدف زن جوان، چیزی جز ایجاد مزاحمت نیست. با این حال مزاحمت او بهانهای میشود تا گفتوگویی طولانی و پرماجرا میان جک و آیریس شکل بگیرد. در نتیجهی این گفتوگو، هر یک از بزرگترین ترسها و خواستههای خود پرده برمیدارند و دربارهی مسائلی صحبت میکنند که پیش از این حرفی از آنها به میان نیامده بود. اتفاقی که هر دو آنها را بیخواب کرده و تا سپیدهدم به فکر وا میدارد!
داستان کتاب تلفن بیموقع هم به رسم دیگر نوشتههای ریموند کارور، به موجزترین شکل ممکن روایت شده. علاقهی او به نوشتن داستان کوتاه نیز از همینجا ناشی میشود. چراکه این قالب داستانی، فضا را برای اختصار موردنظر او فراهم میکند و این امکان را در اختیارش میگذارد تا با حذف توصیفات غیرضروری و استفاده از کمترین و کوتاهترین جملات، پیام خودش را به خواننده منتقل کند. او با پیروی از اساتید داستان کوتاه سراسر جهان، به قلم منحصربهفرد خود دست یافت و درنهایت موفق به تجدید حیات این قالب داستانی در دههی 80 میلادی شد. یکی دیگر از ویژگیهای متون ریموند کارور، پیروی از سبک واقعگرایی بود. زیرا او همواره موقعیتهای عادی زندگی روزمره را به نمایش میگذاشت و تمرکزش بر طبقهی کارگر و دغدغههای آنان معطوف بود.
کتاب تلفن بیموقع هم با همین سبکوسیاق روایت شده و خواننده را در فضایی ساده، حقیقی و البته درعینحال عمیق و تاملبرانگیز قرار میدهد. این داستان نخستینبار در سال 1988 در مجموعهداستان «فیل» منتشر شد. نشر چشمه آن را با ترجمهی مصطفی مستور در قالب چهلوششمین جلد از مجموعهی تجربههای کوتاه منتشر کرده است.
دربارهی مجموعهی تجربههای کوتاه
مجموعهی تجربههای کوتاه، با هدف انتشار شاهکارهای تاریخ ادبیات نمایشی و داستان کوتاه تحت نظارت حسن ملکی و بههمت نشر چشمه، به بازار کتاب عرضه شد. عنوان مجموعه هم ریشه در هدف اولیهی آن دارد، که گردآوری آثاری کوتاه مناسب برای مطالعه در یک نشست است. از این رو تمامی آثار منتشرشده در این مجموعه، کمحجماند تا خواننده بتواند در فرصتهای کوتاه به مطالعهی آنها بپردازد. شایان ذکر است که فرآیند ترجمهی این آثار، با دقت و حساسیتی بالا توسط برترین مترجمان فارسیزبان صورت گرفته.
اقتباس سینمایی از کتاب تلفن بیموقع
سال 2016، یک فیلم کوتاه استرالیایی بر اساس این داستان ساخته شد که اندرو کوتاتکو کارگردانی آن را بر عهده داشت. این فیلم همانند داستان، «Whoever Was Using This Bed» نام دارد و ژان مارک بار، رادا میچل و جین بیرکین در آن ایفای نقش کردهاند.
فیلم توسط Altaire Productions و Midnight Coffee Films تولید شد و درنهایت جایزهی بهترین فیلم درام را از سوی مؤسسهی فیلم استرالیا دریافت کرد.
در نکوداشت کتاب تلفن بیموقع
- نکتهای بسیار انسانی در داستانهای کوتاه و اتفاقات روزمرهی ریموند کارور وجود دارد که فکر میکنم هر زوجی احتمالاً آن را پشت سر گذاشته است. (ژان مارک بار)
کتاب تلفن بیموقع برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به داستان کوتاه، از این کتاب لذت خواهند برد. هرچند که پیشنهادی ایدهآل برای کسانی است که فرصت زیادی برای مطالعه ندارند و از خواندن آثار کمحجم استقبال میکنند.
با ریموند کارور بیشتر آشنا شویم
ریموند کارور، نویسنده و شاعر آمریکایی است که در سال 1938 چشم به جهان گشود. آثار او در دههی 80 میلادی، نقش مهمی در شکوفایی و احیای داستان کوتاه ایفا کردند. همچنین، جوایز و افتخارات بسیاری به این نویسندهی تأثیرگذار تعلق گرفته که برای مثال میتوان به کسب 5 جایزهی اُ هنری، کاندیدای دریافت جایزهی پولیتزر و جایزهی کتاب ملی سال 1977 اشاره کرد.
ریموند کارور، نویسندهای واقعگرا بود که دربارهی قشر کارگر مینوشت و در داستانهایش، زندگی روزمره و مشکلات فقرا را به تصویر میکشید. ازدواجهای شسکتخورده، دغدغههای مالی و شکستهای شغلی، شماری از مضامین آثار او هستند که با صداقت تمام تشریح شدهاند. او همواره از تجربیات زندگی شخصی خود برای خلق شخصیتها و موقعیتهای داستانی استفاده میکرد و سختیهای زندگی را با جزئیاتی به ظاهر بیاهمیت، شرح میداد.
ریموند کارور به واسطهی تحول در عرصهی داستان کوتاه به شهرت رسید و نوشتههایش تحت تأثیر بزرگانی نظیر ارنست همینگوی، فرانتس کافکا و آنتوان چخوف بود. با این حال سرودههای ارزشمندی هم از او به جا مانده که در چندین جلد به چاپ رسیدهاند. او درنهایت در سال 1988 درگذشت. کتابهای «کلیسای جامع»، «راههای میانبر» و «وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم»، شماری از بهترین آثار این نویسندهاند.
در بخشی از کتاب تلفن بیموقع میخوانیم
بلند مىشوم، به طرف پنجره مىروم، و قدرى آن را باز مىکنم. باد سردى مىآید تو و از دور صداى کامیونى مىآید که توى دندهى سنگین مىافتد تا از سربالایىای که به گذرگاه ختم مىشود بالا برود و بیفتد به جادهى ایالت بعدى.
مىگوید: «فکر مىکنم تا چندوقت دیگه ما تنها کسانى باشیم توى امریکا که سیگار مىکشیم. باید بهطور جدى به فکر ترک کردنش باشیم.» این حرف را وقتى مىزند که دارد سیگارش را خاموش مىکند و سیگار دیگرى از پاکت سیگار بغل زیرسیگارى برمىدارد. مىگویم: «فعلاً که دوران آزادى سیگارىهاست.»
برمىگردم به رختخواب. رواندازها هر کدام گوشهای افتادهاند، ساعت هم پنج صبح است. فکر نمىکنم دیگر از خواب خبرى باشد. تازه، مگر نخوابیم چه مىشود. قانون است که حتماً بخوابیم؟ آسمان به زمین مىآید اگر نخوابیم؟
آیریس بافهای از مویش را لاى انگشتانش مىگیرد و آن را پشت گوشش مىاندازد، به من نگاه مىکند، و مىگوید: «تازگى احساس مىکنم که رگ پیشونىم مىزنه. گاهى مىلرزه. منظورم رو مىفهمى؟ تا حالا چنین چیزى براى تو اتفاق افتاده؟ از این فکرها هیچ خوشم نمىآد، اما شاید یکى از این روزها سکتهى مغزىای چیزى بکنم. مگه اینجور چیزها همینطورى اتفاق نمىافتن؟ یه رگ تو سر آدم پاره مىشه دیگه، نه؟ همین اتفاق احتمالاً براى من هم مىافته. مادرم، مادربزرگم، و یکى از خالههام هم از سکتهى مغزى مُردند. سکته تو خونوادهى ما سابقه داره. سکته، مىدونى که، گاهى تو یه خونواده مىگرده. مثل مرض قلب یا چاقى مفرط و اینجور چیزها ارثیه.» اضافه مىکند: «به هر حال، یه روز یه چیزىم مىشه بالاخره، درسته؟ حالا این چیز ممکنه سکته باشه. احتمالاً مرگ من هم اینطوریه. شروعش که به نظرم اینجوریه. اولش یه خرده مىزنه، انگار بخواد آدم رو خبر کنه، بعد شروع مىکنه به تالاپ، تالاپ، تالاپ.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تلفن بیموقع |
نویسنده | ریموند کارور |
مترجم | مصطفی مستور |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 24 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-229643-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |