معرفی و دانلود کتاب بیخوابی
برای دانلود قانونی کتاب بیخوابی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بیخوابی
کتاب بیخوابی نوشتهی مصطفا پورنجاتی، دربردارندهی سیزده داستان کوتاه است که اکثرشان روایتهای سیال ذهن دارند و در آنها به مضامین مختلف اجتماعی و انسانی پرداخته شده است. پورنجاتی در این قصهها عموماً به دغدغههای فردی و اجتماعی خود، از مذهب تا نویسندگی اشاره میکند و میکوشد در قالب روایتهایی نسبتاً طنز و سرخوش آنها را بازنمایی کند.
دربارهی کتاب بیخوابی
داستان کوتاه از فرمهای نوظهور داستاننویسی است و نسبت به رمان عمری کوتاهتر دارد. این قالب هم مثل داستان بلند معمولاً دارای پلات، شخصیت و دیگر عناصر داستانی است ولی نویسنده باید خیلی سریعتر اجزای آن را توسعه دهد و قصهاش را روایت کند. به همین خاطر، خیلی از نویسندگان در داستانهای کوتاه به سراغ ایدههایی خاصتر و متمایزتر میروند. ایدههایی که معمولاً مبتنی بر یک موقعیت هستند و به شکلی مینیمالیستی بسط پیدا میکنند. این شیوه گرچه کار را سخت میکند ولی همزمان باعث شده این فرم بینهایت جذاب و پرطرفدار باشد. در ایران نیز بسیاری از نویسندگان داستان کوتاه را برای روایتگری انتخاب میکنند و خیلی از ایدههایشان را در همین قالب مینویسند. یکی از نویسندگان نسل جدید ایرانی که بیشتر با همین ژانر شناخته میشود، مصطفا پورنجاتی است. او در اثر اخیرش، کتاب بیخوابی، 13 داستان کوتاهش را گردآوری و ارائه کرده است. این داستانها گرچه ظاهراً از هم متمایز هستند و فصل مشترک زیادی ندارند ولی ازنظر تماتیک میتوان آنها را نزدیک به هم دانست. از جمله اینکه این قصههای کوتاه به شکل سیال ذهن روایت شدهاند و همگی دربردارندهی دغدغههای فردی، ذهنی و اجتماعی نویسندهشان هستند.
داستانهای پیشامدرن، معمولاً از قصههایی کوتاه تشکیل میشدند که در کنار هم معنا پیدا میکردند و یکدیگر را تکمیل میساختند. درواقع ساختاری اپیزودیک داشتند؛ برای مثال میتوان به هزار و یک شب یا ایلیاد و ادیسه هومر اشاره کرد که چنان ساختمان درهمتنیدهای داشتند. بنابراین میتوان ردپای اولیهی داستانهای کوتاه را در هزاران سال پیش یافت. برخی منتقدین حتی از این هم پیشتر میروند و مدعیاند، مَثَلها، لطیفهها و حتی تعریف کردن یک ماجرای روزمره، همگی فرمی از داستان کوتاه هستند. پس این نوع داستانها احتمالاً خیلی قدیمیتر بوده و با زندگی و سرشت انسان کاملاً آمیخته هستند. به همین خاطر میتوان حدس زد که چرا ژانر داستان کوتاه مدرن آنقدر سریع موردتوجه و استقبال قرار گرفت. گو اینکه انسان با این فرم از پیش کاملاً آشنا بود و آن را پذیرفته بود. این ژانر در ایران هم به سرعت و همپای رمان مدرن رشد کرد. گواه آن نویسندگان پیشروی ایرانی هستند که از دهههای 1310 و 20 به داستان کوتاه هم علاقه نشان دادند و در قالب آن ایدههایشان را روایت کردند. این علاقه تا به امروز هم ادامه داشته و بسیاری از نویسندگان جدید گرایش خود را به آن نشان دادهاند. مصطفا پورنجاتی از همین دست مؤلفین است. کتاب بیخوابی او متشکل از چندین داستان کوتاه است که همگیشان تا حدودی از لحنی طنز و سرخوش برخوردارند. او در این کتاب به سراغ قصههایی شخصی رفته که در آنها میتوان مضامینی متفاوت، از مذهب تا علاقه به نویسندگی را یافت. اما این داستانها ساختاری خطی و مستقیم ندارند، بلکه باوجود محدودیتهای ژانر، پورنجاتی سعی کرده تا حدممکن خلاق باشد و از فرمهای متنوع در کنار هم استفاده کند.
کتاب بیخوابی را انتشارات نیستان به چاپ رسانده است.
کتاب بیخوابی برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به دوستداران داستانهای کوتاه، مخصوصاً به کسانی که به ادبیات داستانی فارسی علاقه دارند، توصیه میشود.
در بخشی از کتاب بیخوابی میخوانیم
توی اتاق کوچک نیمهتاریک شبخوابی به شکل شمع میسوخت. پروین پرهای متکا را یکدست میکرد که اجاقکاوه دم گوشش گفت: «بجنب دختر!». پروین ریز خندید. بلند شد و دستهایش را باز کرد و به انگشتهاش موج داد. ملیلهدوزی روی آستینهایش برق زد. پیراهن آجری بلند چرخید دور ساقهایش. کاوه چشمغره رفت و برگشت به سمت سالن و پی رخصفت گشت.
توی سالن بیستسیمتری زیرزمین چراغی روشن نبود. از شیشه زیرزمین، نور به شکلی محو نشت میکرد. صدای زنگ دوباره بلند شد. اجاقکاوه به ثریا اشاره کرد جواب بده! ثریا تقریباً همسن خودش بود. ثریا گفت: «رنگکار!» و دکمه را فشار داد. اجاقکاوه دست مرد را گرفت و تا اتاق با هم رفتند. به دیوار، عکس قدی و بیقاب مرلین مونرو و شارون استون بود. دم گوش مرد گفت: «یهربعه تموم! قبول مهندس؟»
نگاه رخصفت رفت به تاروپود فرش که از چربی و چرک به هم چسبیده بود. شنیده بود هرچه فرش پاخوردهتر باشد بهتر فروش میرود. فکر کرد شاید روزی سر لوکیشن یک فیلم تاریخی به کار بیاید. دم اتاق، کاوه دستش را ول کرد. برگشت بهطرف شیشه گلخانهای زیرزمین. از پشت پردههای تور دودگرفته، رنگکار لنگپاره را پشت سر گره میزد. قرار بود آستر در را بزند. اجاقکاوه روی کاناپه لم داد و سیگاری بیرون کشید و با زبان تر کرد.
توی آشپزخانه ثریا نشسته بود روی موکت و سبزی خرد میکرد.
چطوره بگم بیاد یه قلمو بکشه به دکور کاوهخان... چی شده ارباب... چند روزه خون به صورتت نیست دور از جون.
فهرست مطالب کتاب
هاویه
بیخوابی
جشن ترس
مری و مجتبی
موقعیت استثنایی
از این عنکبوتها
سالنامهای که جا ماند
تو بگو کدوم دختر
پای آدم به کجاها که باز نمیشود
نوشتن بهتر است یا مردن؟
آزادراه
زیرشلواری آقاجون
چشمهای نووا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بیخوابی |
نویسنده | مصطفا پورنجاتی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 124 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-337-944-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |