معرفی و دانلود کتاب به آینه نگاه نکن
برای دانلود قانونی کتاب به آینه نگاه نکن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به آینه نگاه نکن
انسان مدرن بیش از هر چیز درگیر تنهایی است؛ اما شرایط اجتماعی اجازهی زندگی فردی را از او سلب کرده است و او را دعوت به روابطی پیچیده میکند. کتاب به آینه نگاه نکن نوشتهی پرچ زیتونتسیان دربارهی شخصیتی است که برای بازیابی هویت خویش در عصر مدرن زندگی تازهای را تجربه میکند.
دربارهی کتاب به آینه نگاه نکن
یکی از دغدغههای بزرگ انسان در زندگی کنونی یافتن هویت حقیقی خویش است. وقوع جنگها باعث نابودی روح انسان شده و جهان صنعتی آدمی را با ناشناختههای بسیاری مواجه ساخته است. در ادبیات داستانی معاصر شخصیتهای زیادی هستند که تجربهی مشترک انسانها را در جهان کنونی بازگو میکنند. پرچ زیتونتسیان در کتاب به آینه نگاه نکن داستانی دربارهی سرگشتگی انسان را روایت میکند. او شخصیتی را خلق کرده که متأثر از اتفاقی عجیب در زندگیاش به تکاپویی ذهنی مشغول است.
کتاب به آینه نگاه نکن یکی از نمونههای ادبی شاخص در ادبیات ارمنستان است و بیش از هرچیز به تأثیر شرایط اجتماعی بر شخصیت اصلی اشاره دارد. روایت این کتاب برخلاف جریانهای مرسوم ادبی به شکل داستانهای خطی پیش نمیرود و پرچ زیتونتسیان پرداختن به درونیات شخصیت را بر استفاده از روابط علت و معلولی ترجیح داده است. البته این امر باعث شکلگیری داستانی مبهم نشده است و محتوای کتاب از رمانهای فلسفیِ پیچیده فاصلهی زیادی دارد. توصیفهای این داستان از وضعیت اجتماعی ارمنستان مخاطب را با شرایط پیرامون شخصیت اصلی آشنا میسازد و تجربهی متفاوتی را برای او رقم میزند.
داستان کتاب به آینه نگاه نکن دربارهی مردی ثروتمند به نام ویگن است که روزی از خواب بیدار شده و به حمام میرود. وقتی ویگن از حمام بیرون میآید، در آینه چهرهی مردی ناشناس را میبیند. او در ابتدا تصور میکند که دچار وهم و خیال شده و یا هنوز از خواب بیدار نشده است؛ اما وقتی خود را در آینهی دیگری برانداز میکند باز هم چهرهی آن مرد را میبیند. زندگی ویگن با وقوع این حادثه رنگ و رویی دیگر میگیرد و چرخهی طبیعی زندگیاش دگرگون میشود. مرد ناشناس برای ویگن انبوهی از پرسشها را پیش میکشد و او را مجبور میکند که به دنبال هویت خود سفری عجیب را آغاز کند.
پرچ زیتونتسیان در کتاب به آینه نگاه نکن شخصیت ویگن و حوادث زندگی او را به وقایعی از تاریخ ارمنستان پیوند میدهد و این نکته باعث آشنایی مخاطب با تاریخ فرهنگی و اجتماعی ارمنستان نیز میشود. ویگن با دیدن مرد ناشناس در آینه به هویت خود شک کرده و برای اینکه از این وضعیت رهایی یابد، در شهر به دنبال علتهای وقوع این حادثه میگردد. او با شخصیتهای متعددی در ارتباط است و در موقعیتهای داستانی جذابی حضور پیدا میکند. در این کتاب گفتوگوهای خواندنی نیز به چشم میخورد که حاصل برخورد شخصیت ویگن با افراد دیگر است. او برای بازیابی هویت خود تلاش میکند و وقایع داستان را با نگاهی انتقادی به شرایط اجتماعی ارمنستان پیش میبرد.
کتاب به آینه نگاه نکن نوشتهی پرچ زیتونتسیان با ترجمهی آندرانیک خچومیان توسط نشر افق منتشر شده است.
کتاب به به آینه نگاه نکن برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای خارجی قرن بیستم و ادبیات داستانی ارمنستان مناسب است.
در بخشی از کتاب به آینه نگاه نکن میخوانیم
صبح یک روز یکشنبه، او برای بازدید از مزار پدر و مادرش به آرامگاه محلهی زیتون رفت.
نزدیک دو سال بود که سر خاک نیامده بود و حالا احساس گناه میکرد. چرا فکر کرده بود چون پول زیادی برای مقبرههای پدر و مادرش خرج کرده و حتی کلیسای کوچکی بنا کرده، پس کاملاً وظیفهی فرزندی را به جا آورده و انگار اجازه گرفته که کمتر به این دنیای اسرارآمیز، که به طرز عجیبی مخلوطی از روح و ماده است، بیاید؟ این چه منطقی است؟ بر اساس همین منطق، اگر او پول نمیداشت و نمیتوانست مقبرهی باشکوهی بسازد، مجبور میشد سالی یکیدوبار سر خاک پدر و مادرش بیاید. ولی آنها، پدر و مادرش، کدام را ترجیح میدادند؟ نسبت به خودش کمی بیرحم شد، ولی مهم نیست، میگذرد.
در آرامگاههای ایروان اختلاف بین ثروت و فقر زیاد بود و اینجا خیلی بیشتر به چشم میخورد تا داخل شهر. درحالیکه به نظر او عدالت باید چنین جاهایی حاکم میشد، چیزی که تا آن جا که خودش میدانست در کشورهای متمدن وجود داشت. پس در این صورت چرا خودش از این دو قطب یکی را انتخاب کرد و نه میانه را؟ چون او در عین رد چنین خودنماییهایی، همیشه قوانین بازی را میپذیرفت و با اینکه در چنین مواردی از خودش متنفر میشد، دلسوزانه انجامشان میداد. خجالت میکشید که شبیه دیگران نبود. فقط اسمش بود که از آن نمیگذشت.
سکوت عمیق و یکدست، نسیمی که بر چهرهاش میوزید، صدای ملایم به هم خوردن برگهای درختان، جیرجیر یکنواخت سوسکها و غیبت انسانها و همزمان، حضور آنها زیر هزاران سنگ، نه تنها به او آرامش نبخشیدند، بلکه زیرورویش کردند. در اینجا خطری نبود، نمیتوانست هم باشد، ولی عجیبتر و هراسناکتر مینمود. و از این هراس مبهم، صداقت زاده شد و جویباری از کلمات جاری شد، ولی اینبار در فکرش به آن کلمات ریشخند نزد، چون این کلمات دیگر مال خودش بودند و نه مال دیگری.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به آینه نگاه نکن |
نویسنده | پرچ زیتونتسیان |
مترجم | آندرانیک خچومیان |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-038-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |