معرفی و دانلود کتاب بزن قدش: با یک عادت ساده کنترل زندگیت را در دستت بگیر
برای دانلود قانونی کتاب بزن قدش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بزن قدش: با یک عادت ساده کنترل زندگیت را در دستت بگیر
مل رابینز در کتاب بزن قدش، به شما میآموزد که چگونه مهمترین فرد زندگیتان را دریابید، کسی که در آینه به شما خیره شده است: خودتان! او در این کتاب پرفروش نیویورکتایمز و آمازون به شما میگوید چطور با چند عادت ساده کنترل زندگیتان را در دست بگیرید.
دربارهی کتاب بزن قدش:
نگذارید نام کتاب شما را فریب دهد. این بار برخلاف همیشه قرار نیست تنها از دیگران حمایت کنید. کتاب پرفروش بزن قدش (The High 5 Habit) در مورد تشویق خودتان است. خیال کنید کمی از آن عشق زیادی را که به دیگران هدیه میدهیم، به خود میبخشیدیم و این موضوع را تبدیل به یک عادت میکردیم. به این شکل رشد توقفناپذیری برای خود رقم میزدیم.
هر یک از ما به اندازهی خود زخمی، خسته و رنجیدهخاطر هستیم، چرا که پایه و مبنای زندگی غیرمنصفانه و اندکی بیرحمانه است. به همین خاطر باید عشق و ستایشی که به آن نیاز داریم را به خود ببخشیم. در دنیای واقعی نجاتدهندهای وجود ندارد، قهرمان انیمیشنها با آن قدرتهای خارقالعادهشان هم وجود خارجی ندارند و متأسفانه هیچکس قرار نیست ما را نجات دهد. همهی فشار بار این مسئله بر شانههای خودمان سنگینی میکند.
اگر شک و دودلی لحظهای تنهایتان نمیگذارد (و چه کسی را تنها میگذارد؟)، اگر صدای انتقادکنندهای که در سرتان مدام فریاد میزند، کلافهتان کرده است (کسی هست که بتواند آن صدای وز وزو را از سرش بیرون بیندازد؟) و اگر در عین دستیابی به موفقیت، نمیتوانید به چیزی جز شکستهایتان فکر کنید، راه حل مشکلات شما اینجاست. شما تنها نیستید، افراد زیادی هستند که از این شرایط خسته شدهاند. با این حال مل رابینز (Mel Robbins) در کتاب ارزشمند خود، به شما نشان میدهد زندگی میتواند بسیار آسانتر از چیزی باشد که شما فکر میکنید. فقط کافیست به این قانون عمل کنید: بزن قدش.
کتاب بزن قدش در سال 2021 به چاپ رسید و مل رابینز با بهرهمندی از داستانها و تجربههای عملی به ما یاد میدهد که چطور میتوان باور خود را به یک عادت تبدیل کرد و از این راه با اطمینان به سوی هدفها و رویاهای خود قدم برداشت.
کتاب بزن قدش برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به کتابهای خودیاری و توسعهی فردی علاقه دارید، مطالعهی این کتاب به شما توصیه میشود.
با مل رابینز بیشتر آشنا شویم:
او یکی از نویسندگان پیشتاز در حوزهی رشد فردی و پرورش خود است. آثار مل رابینز، از جمله کتاب قانون 5 ثانیه، همه در صدر جدول پرفروشترین آثار قرار گرفتهاند و پادکستها و دورههای آنلاین مخصوص او زندگی بیش از نیم میلیون دانشجو را در سراسر جهان از این رو به آن رو کردهاند. آثار رابینز به بیش از سی و شش زبان ترجمه شده و الهامبخش مردمان بسیاری در سراسر جهان بودهاند و گروههای مختلفی مثل سازمانهای کهنهسربازان، متخصصان مراقبت از سلامت و برندهای برتر دنیا، برای الهامبخشی به مردم از آن استفاده کردهاند تا آنها را به داشتن اعتمادبهنفس، تأثیرگذاری و شکوفایی بیشتر ترغیب کنند. ویدئوهای آنلاین مل رابینز بیش از یک میلیار بار بازدید خوردهاند، از سخنرانیهای او در تاریخ سخنرانیهای تدکس به عنوان یکی محبوبترینها یاد میشود و افراد بسیار زیادی برای شرکت در سمینارهای او ثبت نام میکنند.
جملات برگزیدهی کتاب بزن قدش:
- همانگونه که خودتان را میبینید، همانگونه دنیا را میبینید.
- نوع نگرشتان به دنیا را تغییر دهید و دنیایی را ببینید که در حال تغییر کردن است.
- وقتش رسیده تا خودتان را آنگونه که شایستهاش هستید و به آن احتیاج دارید تشویق کنید.
- چیزهای زیادی در شما وجود دارد که میتوان آنها را دوست داشت. در آنها غوطهور شوید.
- آجر به آجر اعتماد به نفس و عزتنفستان را دوباره از نو بسازید.
در بخشی از کتاب بزن قدش میخوانیم:
اولین تابستان مدرسه حقوق، به دفتر وکلای عمومی در گراند دعوت شدم. مدیر از من خواست تا پرونده تحقیقی را راجع به نرخ تکرار جنایت در میشیگان انجام دهم. این یک فرصت باورنکردنی بود. نه تنها چیزهای خوبی در مورد موضوعی که واقعاً برایم اهمیت داشت یاد میگرفتم، بلکه پله ترقی فوقالعادهای برای آینده شغلیام بود. من داشتم به صورت مستقیم برای کانون وکلالی عمومی ایالت کار میکردم! اما برای پروژهای به این اندازه بزرگ واقعاً آشفته و مضطرب بودم. من حتی لای یکی از کتابهایم را هم باز نکرده بودم. حتی یک کتاب. دوباره به این جا رسیدیم. آنقدر اضطراب مزمنی داشتم که یادم نمیآید چگونه تا آنجا رانندگی کردم اما به خوبی به یاد میآورم که: مدیر من را آخر تابستان به دفترش دعوت کرد. صورتم قرمز شده بود و به شدت در کت و شلوارم عرق کرده بودم.
میلیونها توجیه برای این که پروژه به تأخیر افتاده است، دست و پا کرده بودم. از در بیرون رفتم و هرگز دوباره برنگشتم. من حتی از آن کار استعفا ندادم. فقط ناپدید شدم. فکر میکنم قبل از این که اتفاقی بیافتد، بقیه را قال گذاشتم. حقیقتاً، واقعاً شرمندهام که قبلاً در مورد این داستان چیزی ننوشته بودم. سال بعد، یک شغل تابستانی فوقالعاده در دفتر حقوقی در مکزیک پیدا کردم، و یک هفته قبل از این که کارم شروع شود، به خاطر فکر کردن به سفر با هواپیما به جایی آن طرف کشور و تنها گذراندن تابستان حملات پانیک شدیدی به من دست داد. به دفتر زنگ زدم و دروغ گفتم که مشکل اورژانسی و خانوادگی پیش آمده است و نمیتوانم بیایم. آیا اینها شبیه به مل رابنزی است که شما میشناسید؟ همان طور که در داستان من مشاهده میکنید، میتوانید درک کنید افکار منفیام (نمیتوانم از پس این کار بر بیایم) موجب احساسات منفی (اضطراب) و اعمال منفی (فرار کردن) میشوند، و روند رو به زوالی را رقم میزنند.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: شما استحقاق یک زندگی بزن قدشی را دارید
شما از آنچه فکر میکنید قویتر هستید
وقتش رسیده تا خودتان را آنگونه که شایستهاش هستید و به آن احتیاج دارید تشویق کنید
بدون توجه به اینکه چه اتفاقی برایتان افتاده است از شما، میخواهم که حقیقت را ببینید
این موضوع از خود شما شروع میشود
یک عبارت هشداردهنده
شما استحقاق تجلیل شدن را دارید
آنچه که برای من اتفاق افتاد، برای شما هم اتفاق خواهد افتاد
فصل دوم: علم میگوید که این موضوع کارساز است
این موضوع مهمی است. شاید بخواهید از آن نکتهبرداری کنید
عادت بزن قدش یک ژست نیست – این یک خوداعتباری است
تحقیقات این موضوع را اثبات میکنند
زدن قَدشها، اعتماد کردن به آنها و چگونگی موفق شدن
اهداف تجاریتان را بهعنوان یک تیم به دست آورید
فکر نمیکنید این متقاعدکننده است؟ پس این را بخوانید
شما باید در مورد داستانی که در مورد خودتان میگویید، فکرکنید
پس چرا این کار را نمیکنید؟
خوشبختانه، الگوها در حال شکستن هستند
مثبتاندیشی چاره کار نیست
هنوز هم باید متقاعد شوید؟ به هر حال این کار را انجام دهید
فصل سوم: من چند تا سؤال دارم
فصل چهارم: چرا خودم را زجر میدهم؟
آیا مشکلی در شما وجود دارد؟
مجادله بر سر ظاهر شما نیست (یا بر سر حساب بانکی یا شغلیتان)
شما همیشه این طوری نبودهاید
صبر کن، پس چه بَلایی سر منِ خوشحال آمده است؟
مزخرفی که در آن فرورفتهایم
به نظر میآید که واقعاً دارید چیز بزرگی را از دست میدهید
شما میتوانید این موضوع را در مورد خودتان تغییر دهید
خودتان را به خاطر مجادله کردن با من اذیت نکنید: آخر این کار برای من روشنه
بسیار خب، متوجه شدم، اما چگونه جور دیگری فکر کنم؟
فصل پنجم: آیا من افسرده هستم؟
آهنگ تکراری ذهن من (واقعاً حالم ازش بههم میخورد)
شما میتوانید تغییر کنید
سه سال افتضاح، وحشتناک، نه چندان خوب و خیلی بد
من واقعاً سال اولم را سرهمبندی کردم بعد به همه چیز گند زدم
هنوز با من همراه هستید؟ چون قرار است اوضاع بدتر هم بشود
این داستان برگشتن من از آن راه نیست
این داستان برگشتن شما از آن مسیر است
فصل ششم: این همه مزخرفات منفی از کجا میآیند؟
به بهترین دوست جدیدتان RAS سلام کنید
وقت آن رسیده تا فیلترتان را تمیز کنید
راه جدیدی رو به جلو
اما کریس اصلاً اینطوری به موضوع نگاه نمیکند
همهی ما این کار را با خودمان میکنیم
شما مدیر RASتان هستید
تغییرش بده
یک حقیقت و یک دروغ
اگر میتوانید تمام این انبوه آشغال را تولید کنید، چرا نتوانید به جایش انبوهی از الماس را خلق کنید؟
شما با آن به دنیا آمدهاید
این هم راه فرار
فصل هفتم: چرا ناگهان همه جا قلب میبینم؟
نوبت شماست جدی میگویم
دنیا را متفاوت ببینید
خلق کردن باورهای جدید
شعارهای معنادار
همه اینها را سرِ هم کنید
ذهنتان را دوباره سیمکشی کنید
این تازه شروع ماجراست
فصل هشتم: چرا زندگی این قدر برای آنها راحت است ولی برای من اینطور نیست؟
حقیقتی که در مورد حسادت به هیچکس به شما نگفته است
تغییرش بده
حسادت چیزی به شما میگوید
حالا عمیقتر شوید: تسلیم کشش آرزوهایتان شوید
من این پیشنهاد را فقط به شما نمیدهم، این پیشنهاد را به خودم هم میدهم
بیایید مطمئن شویم چنین اتفاقی نمیافتد
فصل نهم: اگر هیچچیز نگویم راحتتر نیست؟
احساس گناه قاتل است
میخواهم داستانی از یک میز بیلیارد برایتان تعریف کنم
وقتی احساس گناه شما را به پادری تبدیل میکند، هر کسی تبدیل میشود به یک در!!!
هشدار (چیزی که میخواهم به شما بگویم که شما را خوشحال نمیکند (اما باید اینها را بشنوید))
جرأت و اعتمادبهنفس احساس گناه را از بین میبرند
تغییرش بده
یک دختر خوب هرگز این کار را نمیکند
خودتان را جمعوجور کنید. داریم میرویم به دل ماجرا
بسیار خب، من بعداز گفتن این حرفها به مراسم ختم خودم میروم
کتاب راهنمای آن دختر را پاره کن
از شر احساس گناه خلاص شوید
مهم نیست که چه کارهایی برای مادرم کردم، اما هیچکدام کافی نبوده است
احساس گناه روحتان را منقبض میکند و عشق روحتان را میگستراند
شما احساس گناه نمیکنید؟
همیشه هم اینطور نبود
میخواهید زندگیتان چگونه بهنظر بیاید؟
زندگی قصه انتخاب این یا آن نیست
دست از عذرخواهی کردن بردارید
فصل دهم: چطوره از فردا… شروع کنم؟
شما فقط ترسیدهاید
برای آرزوهایش من سختتر از خودش در حال مبارزه کردن هستم
رکود شما، شما را رنج میدهد
چیزی را عمیقاً در زندگی خواستن میتواند خیلی افتضاح باشد
شما و ادواردو باید این شرایط را تغییر دهید
برای خودتان ضربالاجل تعیین کنید
حالا دارم با شما صحبت میکنم
اینجا دیگر اشکهایش سرازیر شد
فرصتها دقیقاً جلوی چشمهایتان هستند
با نوشتن آن، دارید به ذهنتان یاد میدهید که این هدف برایم مهم است
این یک نشانه است
شکست چیزی است که وقتی ناامید شوید اتفاق میافتد
چه ضربالاجلی نیاز دارید به خودتان بدهید؟
فصل یازدهم: اما تو دوستم داری؟
چرا همه ما اینقدر احساس ناامنی میکنیم؟
رابطه بین وفق دادن و اضطراب
اصلاً نگذارید درمورد مراسم جشن دبیرستان صحبت کنم
شما هرگز نمیتوانید از توجه کردن به احساسات دیگران دست بردارید
میخواهم یک داستان برایتان تعریف کنم
شما تنها کسی هستید که خودتان را قضاوت میکنید
تغییرش بده
لحظهای از حقیقت
یک تغییر، فرصتهای بیشماری را به سمتتان باز میکند
فصل دوازدهم: چطور شد که همهچیز را خراب کردم؟
همینه. من تسلیم میشوم
تغییرش بده
تام بیلین و مشکلات گوارشی ناشی از استرس من
همیشه چیزی را بگویید که به آن اعتقاد دارید
به راهتان ادامه دهید. پایان فوقالعاده خودتان را پیدا کنید
فصل سیزدهم: آیا واقعاً میتوانم از پس مدیریت این موضوع بربیایم؟
آنقدر ترسیدم که دارم از وسط نصف میشوم
میخواستم زندگی قدیمیام برگردد
من به بزن قدش نیاز داشتم
من زدم قد قلبم
چطور به نوبه خودتان احساس راحتی کنید
با خودتان صحبت کنید
احساسات مثل موج هستند. میآیند و میروند
میخواهید یک داستان دیوانهکننده برایتان بگویم؟
این کار شما را تغییر میدهد
فصل چهاردهم: بسیار خُب، شاید نخواهید این فصل را بخوانید
میخواهم داستانی درمورد یک نقاشی برایتان تعریف کنم
روزی، اینطور خواهد شد
اگر نمیخواهید بزنید قدش، پس آن چیز متعلق به شما نیست
اثر زگارنیک
متبلور شدن این آرزو به درستی انجام شد
در ذهنتان خودتان را تصور کنید که زیر باران درحال دویدن هستید
این تازه شروع داستانی است که یک دهه طول کشید
آن نقاشی دیگر آنجا نبود
دیگر تقریباً داشتم سکته میکردم
اتفاقی جادویی داشت رخ میداد
ذهنتان به گونهای طراحی شده است تا به شما برای رسیدن به آرزوهایتان کمک کند
فصل پانزدهم: درنهایت، همه اینها معنادار خواهند شد
بهواسطه پدیده معنوی نقطهها به هم وصل شدند
داستان دیوانهکننده ترحم خواهد شد
لحظه معجزهآسایی است وقتی متوجه میشوید دقیقاً چه کسی هستید
این به معنای آن نیست که این موضوع راحت یا بیعیب و نقص بود
صبر کنید، صبر کنید، باز هم هست!
چگونه به خاطر خودتان از خواب بیدار شوید؟
یک صبح بزن قدش
1#: خودتان را در اولویت قرار دهید - وقتی ساعتتان زنگ زد بیدار شوید
2#: به خودتان چیزی را بگویید که به شنیدنش احتیاج دارید - بگویید «من خوب هستم. در امنیت هستم. دوست داشته شدهام.»
3#: به خودتان هدیه بدهید - تخت خوابتان را مرتب کنید
4#: خودتان را تحسین کنید - رو بهروی آینه بزنید قد خودتان
5#: از خودتان مراقبت کنید - لباسهای ورزشیتان را بپوشید
6#: RASتان را آموزش دهید - صبحها آرزو کنید
طاقت ندارم تا این کار را انجام دهید
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بزن قدش: با یک عادت ساده کنترل زندگیت را در دستت بگیر |
نویسنده | مل رابینز |
مترجم | سیمین حبیبی |
ناشر چاپی | انتشارات امین نگار |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 296 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7709-23-0 |
موضوع کتاب | کتابهای خودسازی |