معرفی و دانلود کتاب این هیولا تو را دوست دارد

عکس جلد کتاب این هیولا تو را دوست دارد
قیمت:
۴۹,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب این هیولا تو را دوست دارد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب این هیولا تو را دوست دارد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب این هیولا تو را دوست دارد

کتاب این هیولا تو را دوست دارد رمانی از لیلی مجیدی است که داستان یک زن معمولی و درگیری او با مشکلات متعدد روزمره را روایت می‌کند. این رمان با سبک رئالیستی نوشته شده و درباره مواجه شدنِ شخصیت اصلی داستان با گذشته‌اش است.

درباره‌ی کتاب این هیولا تو را دوست دارد

روجا، شخصیت اصلی داستان است. او نه قهرمان که انسانی معمولی است که دارد زندگی‌اش را می‌کند و ناگهان با فوت پدرش، سلسله‌ای از ماجراها بر سر او هوار می‌شود. برای روجا مرگ پدر باورپذیر نیست و کمی نیاز به زمان دارد تا این اتفاق تازه را بپذیرد و از انکار یا سرکوب عاطفی بیرون بیاید. روجا و پدرش ارتباط مخدوشی داشته‌اند و همین مشکل، به عدم پذیرش این مرگ دامن زده است. روجا اساساً با نگاهی طعنه‌آمیز به همه‌چیز می‌نگرد و با دردهایش مواجه می‌شود. مجلس ختم پدرش هم فقط جایی تازه برای طعنه‌زنی است و نه مواجهه با غم؛ حتی مهناز همسر پدرش هم با وجود آشفتگی و سوگواری آشکار بابت درگذشت همسرش، از این طعنه‌ها در امان نیست.

اما پشت این زخم زبان‌ها و خونسردی، سال‌ها زخم و آسیب خوابیده که تازه قرار است با فوت یکی از طرفین ماجرا، سر باز کنند. روجا باید حالا با چیزهایی مواجه شود که تا آن لحظه زیر خروارها شوخی و ریشخند پنهان کرده بود. برای کسی که خودش را و دردش را نپذیرفته است، مواجه شدن با این‌همه احساس غریب قرار است شبیه به جنگ با سایه‌هایی ناشناخته باشد؛ سایه‌هایی که اگر یک لحظه دست از ستیز با آن‌ها بردارد، می‌بیند که تنها سایه‌اند و باید همانجور که هستند آن‌ها را دید تا ازشان نترسید.

این هیولا تو را دوست دارد اولین رمان از لیلی مجیدی است و چاپ نخست آن در سال 1394 توسط انتشارات چشمه منتشر شده است. این رمان با بیانی واقع‌گرا تلاش دارد تا یک عمر زندگی و تجربیات شخصیت اصلی داستان و نتایج آن‌ها را واکاوی کند؛ زندگی زنی که در حین مواجه شدن با گذشته، باید زمان حال و سرعت سرسام‌آور تغییرات تازه و آورده‌های تازه را هم تاب بیاورد و روی پایش بماند. روجا با فرار از احساساتش از خودش دفاع می‌کرده اما در نهایت باید همین احساسات روبه‌رو شود؛ به همین دلیل این رمان به‌خصوص برای خوانندگانی که با سوگ‌های نازیسته، احساسات و خاطرات سرکوب‌شده و ناامیدی درگیر هستند، خالی از فایده نخواهد بود.

کتاب این هیولا تو را دوست دارد برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از خوانندگان رمان‌های درام و علاقمندان به رمان‌های روان‌شناختی هستید این هیولا تو را دوست دارد را از دست ندهید.

با لیلی مجیدی بیشتر آشنا شویم

لیلی مجیدی نویسنده‌ای تازه‌کار و جوان و متولد 1364 است. الان چند سالی می‌شود که لیلی مجیدی از ایران مهاجرت کرده و در آمریکا تحصیل می‌کند. اولین رمان او همین این هیولا تو را دوست دارد است که مدت زیادی از انتشار آن نمی‌گذرد.

در بخشی از کتاب این هیولا تو را دوست دارد می‌خوانیم

مرد باقی‌مانده‌ی نوشیدنی را سر کشید و به بطری خالی نگاه کرد. بعد پرتابش کرد به سمت سنگ بزرگی کمی آن‌طرف‌تر. بطری چند تکه شد. زنی که می‌رقصید از حرکت ایستاد و به شیشه‌ی خُردشده روی زمین نگاه کرد. کمی بعد تمام مردهایی که دورِ زن حلقه زده بودند، بطری‌های توی دست‌شان را پرت کردند سمت او. فرشی از شیشه‌خُرده جلو پای زن پهن شده بود. زن با تردید به شیشه‌ها نگاه کرد.

شیرین با ظرف گودی پُر از تخمه از آشپزخانه بیرون آمد. ظرف را گذاشت روی فرش، جلو روجا و بعد همین‌طور که نگاهش به تصویر بود گفت «وای! من عاشق این صحنه‌اش هستم.» بعد رو به روجا گفت «بفرما تخمه. میوه که نخوردی اصلاً.»

روجا به میوه‌های دست‌نخورده‌ی توی ظرف نگاه کرد.

«این‌ها همه‌اش چرت‌و‌پرت است.»

روجا گیج و مات به پدر نگاه کرده بود که کنترل را از جلو دست روجا برداشته و تلویزیون را درست توی یک لحظه‌ی مهم و هیجان‌انگیزِ فیلم خاموش کرده بود.

«بلند شو. کنکور که بدهی این‌ها همه‌ سرجاشان هستند. دویست‌بار تکرار می‌کنند. تا صبح بنشین ببین. اما الان برو سرِ کارت.»

زن بی‌توجه به شیشه‌ها چشم‌ها را بست و با پای برهنه دوباره شروع کرد رقصیدن. آهنگ با ریتم تازه‌ای ادامه پیدا کرد.

روجا خوابش گرفته بود. سرش را گذاشت روی لبه‌ی پشتی ترکمنی که بهش تکیه داده بود. خیره شد به پاهای خونیِ زن و بعد به مردی که آدم‌بدها دست‌هاش را از دو طرف با طناب بسته بودند به یک چارچوب بلند. و زن می‌رقصید، تا توان داشت، که مرد را نکشند، که دست‌هاش را قطع نکنند. احمقانه بود این‌همه تلاش. آدم‌بد‌ها که کِیف‌شان را می‌کردند و حوصله‌شان که سر می‌رفت، مَرده را می‌کشتند و بعد زنه لابد می‌شد نصیب سرکرده‌ی آدم‌بدها.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب این هیولا تو را دوست دارد
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات چرخ
سال انتشار۱۳۹۷
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات222
زبانفارسی
شابک978-600-7405-44-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان روانشناسی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب این هیولا تو را دوست دارد

اندیشه سلیمانی
۱۴۰۱/۹/۱۵
کمی گنگ ونامفهوم است برای همه خوانندگان قابل درک نیست واین از تعداد خوانندگان می‌کاهد
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب این هیولا تو را دوست دارد

برای دریافت کتاب این هیولا تو را دوست دارد و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.