معرفی و دانلود کتاب اگنس
برای دانلود قانونی کتاب اگنس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اگنس
کتاب اگنس دربارهی نویسندهای است که میترسد داستانی که در حال نوشتن آن است، زندگیاش را تغییر دهد. پیتر اشتام، نویسندهی سوئیسی، در این کتاب برندهی جایزهی ادبی روریس و راینگو، داستان نویسندهای سوئیسی را روایت میکند که دل به دختری فیزیکدان و بسیار جوانتر از خودش میبازد. دختر که اگنس نام دارد، از نویسنده میخواهد که داستانی دربارهی او بنویسد؛ بیتوجه به اینکه چنین خواستهای زندگی هر دو را تحتتأثیر قرار میدهد...
دربارهی کتاب اگنس
کتاب اگنس (Agnes) با شعری از جان کیتس شروع میشود: «اگنس قدیس! امروز عید اگنس قدیس است. و مردان در این روز مقدس، یکدیگر را میکشند.» اما جان اشتام (Peter Stamm) به همین شعر بسنده نمیکند. او در همان ابتدا میگوید: «اگنس مرده است. داستانی او را کشت. از اگنس، جز این داستان چیزی برایم نمانده.» و اینچنین پایان داستان را در همان آغاز، فاش میکند. اما با خواندن این سطور سؤالاتی در ذهن ما شکل میگیرد: اگنس کیست؟ چرا به چنین سرنوشتی دچار شده؟ چرا راوی ادعا میکند «یک داستان» او را کشته؟ اصلاً راوی داستان چه کسی است؟
راوی رمان اگنس نویسندهای درجهدو است که برای نوشتن دربارهی قطارهای لوکس، به شیکاگو آمده. او رفتاری سرد با دیگران دارد و سعی میکند از بقیه دوری گزیند. او دوست دارد به جاهایی برود که هیچکس نام او را نمیداند؛ برای همین از گمنامی در شهری بزرگ لذت میبرد. روزی به کتابخانهی عمومی میرود و در آنجا دختری روبهرویش مینشیند و با او شروع به صحبت میکند. او اگنس، دانشجوی رشتهی فیزیک و نوازندهی ویولنسل است که دور از پدر و مادرش، در شهر شیکاگو سکونت دارد. اگنس از راوی خیلی جوانتر است؛ اما اندکاندک هر دو به هم علاقهمند میشوند. پیتر اشتام در داستان، اگنس را شخصیتی مضطرب توصیف میکند که در طول داستان، اضطراب او رفتهرفته افزایش مییابد. او از مرگ میترسد و همیشه با فکر کردن به لحظهی توقف زندگی، دلهرهای تمام وجودش را فرامیگیرد. اگنس از راوی میخواهد که بهجای کار کردن روی موضوعات بیاهمیت، داستانی دربارهی او بنویسد. و چنین است که رابطهی دوستانهی آنها تحتتأثیر ادبیات قرار میگیرد. ادبیات رابطهی آنها را مانند آینهای منعکس میکند. گذشتهی آنها بهخوبی در داستان منعکس میشود؛ اما چه بر سر زمان حال و آینده خواهد آمد؟ نویسنده باید چگونه داستان اگنس را ادامه دهد؟
کتاب اگنس از دید اول شخص مفرد و توسط راوی روایت میشود؛ اما خوانندگان نمیتوانند کاملاً به چنین روایتی اعتماد کنند. زمانی که راوی شروع به نوشتن داستان اگنس میکند، متوجه میشود که برداشتهای او از خاطرات اخیرشان بهطرز شگفتانگیزی تغییر کرده است؛ پس تصمیم میگیرد خود را به دست سرنوشت بسپارد و ببیند آینده چه چیزی برایش رقم خواهد زد. آیا تصورات او از آینده به واقعیت تبدیل میشوند؟ آیا او میتواند سرنوشت را عوض کند؟
داستان اگنس، روایتی معمولی از افرادی نسبتاً معمولی است؛ اما زیبایی کار پتر اشتام در اینجاست که چیزهای عادی را غیرعادی جلوه میدهد. خوانندگان تشخیص میدهند که چنین افرادی در دنیای واقعی زندگی میکنند؛ اشخاصی که با وجود همهی خوبیهایشان نقصهایی دارند و مرتکب اشتباهاتی میشوند. و چه بسا چنین اتفاق در زندگی ما نیز تکرار شود.
نشر افق صاحبامتیاز کتاب اگنس در ایران است و این اثر را با ترجمهی سید محمود حسینیزاد روانهی بازار کرده.
اقتباس سینمایی از کتاب اگنس
در سال 2016 یوهانس اشمید (Johannes Schmid) بر اساس کتاب اگنس فیلمی با بازی اودین یون (Odine Johne) و استفان کامپورث (Stephan Kampwirth) ساخت.
جوایز و افتخارات کتاب اگنس
- برندهی جایزهی ادبی روریس (Rauris) در سال 1999
- برندهی جایزهی ادبی راینگو (Rheingau) در سال 2000
نکوداشتهای کتاب اگنس
-
کتاب اگنس یک حکایت گریزان، ناآرام و جدید از عشق است. (وال استریت ژورنال)
-
داستان اگنس شاید در نگاه اول یک داستان روزمره به نظر برسد؛ اما پتر اشتام به روایت چیزهای آشنا بسنده نمیکند. رمان او دربارهی تأثیر نگرانکنندهی ادبیات بر زندگی است. (روزنامهی فرانکفورتر آلگماینه سایتونگ)
-
رمان اگنس به تنگی بلورین میماند که همه چیز در آن واضح و متقارن است. آغاز و پایان داستان به گونهای منعکس میشوند که گویی در آینه هستند و متن را دقیقاً به دو قسمت تقسیم میکنند. پتر اشتام راویای را برمیگزیند که قابلاعتماد به نظر میرسد؛ اما در ادامه فاش میشود که نگاهش به جهان بسیار ناقص است. (روزنامهی تایمز)
-
هر نویسندهی دیگری بود، از قطار کردن کنایهها، استعارهها و تمثیلها در کتابش لذت میبرد. اما اشتام اینچنین نیست. او از تکنیکی جدید برای نوشتن رمانش استفاده کرده است. (روزنامهی دی ولت)
-
تأملی عمیق در رابطهی متقابل زندگی و ادبیات. (مجلهی کرکوس ریویوز)
-
کتابی گیرا و مسحورکننده. (پابلیشرز ویکلی)
کتاب اگنس برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای عاشقانه و ادبیات آلمانیزبان علاقه دارید، کتاب اگنس را بخوانید.
در بخشی از کتاب اگنس میخوانیم
اولینبار بود که مرا به خانهاش دعوت میکرد. با وجود نشانی دقیقی که داده بود مدتی طول کشید تا خیابان را پیدا کردم. وقتی اگنس در را به رویم باز کرد گونههاش از فرط هیجان گل انداخته بود. حال خوشی داشت و تعارفم کرد بروم تو.
گفت: «اول غذا میخوریم. الان کارم تموم میشه. بشین.»
اگنس که داشت توی آشپزخانه کار میکرد، من اتاق را نگاهی کردم. معلوم بود که سعی کرده فضای دلنشینی درست کند. در گوشهای روی تشکی چند عروسک پشمالوی حیوانهای مختلف افتاده بود و کنار پنجره میز تحریر بزرگی بود با کامپیوتر. میز غذاخوری گرد وسط اتاق آماده چیده شده بود و با گل و شمع تزئین. روی لبهی شومینهای قدیمی که جلویش را دیوار کشیده بودند چند عکس خانوادگی و عکسی از خود اگنس با شنل فارغالتحصیلی قرار داشت که حتماً عکس را در جشن فارغالتحصیلی دانشگاه گرفته بود. اگنس مستقیم به دوربین نگاه میکرد؛ اما با وجود لبخند، صورتش حالت سرد و خودداری داشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اگنس |
نویسنده | پتر اشتام |
مترجم | سید محمود حسینی زاد |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 160 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-592-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |