معرفی و دانلود کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود!

معرفی کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود!

مگان مک دونالد در کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می رود! داستان استینک، برادر جودی دمدمی، را برایمان تعریف می‌کند که دلش می‌خواهد زودتر قد بکِشد و هر شب زود می‌خوابد و شیرش را تا قطره‌ی آخر می‌خورد تا رشد کند. اما یک روز که قدش را اندازه می‌گیرد، متوجه می‌شود که قدش نیم‌سانت آب رفته است...

درباره‌ی کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود!

استینک دمدمی فکر می‌کند که قدش خیلی خیلی کوتاه است. کوتاه، درست به اندازه‌ی یک بند انگشت. برادر جودی دمدمی خسته شده از این‌که او را «کوتوله»، «نیم‌وجبی» و «بندانگشتی» بنامند و برای همین است که دلش می‌خواهد زودِ زود بزرگ شود. استینک نمی‌خواهد از آب‌خوری بچه‌کوچولوها آب بخورد. دوست ندارد در عکس دسته‌جمعی توی ردیف اول بایستد. خسته شده بس که در تئاتر مدرسه به او نقش موش را داده‌اند. جودی دمدمی هر روز مجبور است قد برادرش را اندازه بگیرد تا این نیم‌وجبی بفهمد که آیا قد کشیده یا نه. اما افسوس! استینک هر روز قد دیروزش است. شما بگویید یک سانت، یک میلی‌متر، یک ارزن... نه، قد او هیچ تغیری نمی‌کند.

داستانِ استینک دمدمی 1: استینک هی آب‌می‌رود! (Stink: The Incredible Shrinking Kid) نوشته‌ی مگان مک دونالد (Megan McDonald) آن‌جایی آغاز می‌شود که استینک احساس می‌کند قدش آب رفته است! ‌در واقع جودی استینک را از بالا تا پایین اندازه می‌گیرد. از پا تا سر، از سر تا پا؛ اما اشکالی در کار است: قد استینک از صبح کمی کوتاه‌تر شده. نیم سانت کوتاه‌تر!

استینک تصمیم می‌گیرد همه‌ی نخود و لوبیاهای شامش را بخورد. حتی با این‌که جودی حواسش نیست، غذایش را در بشقاب خواهرش خالی نمی‌کند و آن را تا آخر می‌خورد. چند روز بعد، به پیشنهاد جودی مدل موهایش را تغییر می‌دهد تا همه فکر کنند قدش بلند شده. استینک حتی پوشیدن بلوز و شلوار راه‌راه را هم امتحان می‌کند. اما در واقع نمی‌تواند سرِ هیچ‌کس را شیره بمالد.

داستان استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود! به همین شکل ادامه می‌یابد تا این‌که روز ریاست‌جمهوری فرا می‌رسد. در مدرسه، خانم د، معلم استینک از او و باقی بچه‌های کلاس می‌خواهد که به این موضوع فکر کنند که «روز ریاست جمهوری چه معنایی برای آن‌ها دارد؟» استینکِ آب‌رفته برای انجام دادن تکلیف مدرسه‌اش، دایرة‌المعارف رئیس‌جمهورها را در می‌آورد و شروع به ورق زدن می‌کند. چشمش به آبراهام لینکلن می‌افتد. استینک با خودش می‌گوید: «چقدر آبراهام لینکلن قدش بلند بوده. چقدر کلاهش بلند بوده. بلند، بلند، بلند.» چیزی نمی‌گذرد که استینک چشم‌اش می‌افتد به جیمز مدیسن، چهارمین رئیس‌جمهور آمریکا. بعد متوجه چیزی می‌شود که تعجب‌اش را برمی‌انگیزد: استینک و جیمز مدیسون خیلی شبیه هم هستند. جیمز مدیسون اهل ویرجینیا بود. استینک هم ویرجینیایی است. اسم جیمز مدیسون، جیمز بود. اسم استینک هم توی شناسنامه، جیمز است. جیمز مدیسون شلوار به پا داشت. استینک هم شلوار پا کرده است! آن دو درست مثل هم هستند!... برای آن‌که بدانید ادامه‌ی ماجرا چه می‌شود، پیشنهاد می‌کنیم کتاب استینک هی آب می رود! را مطالعه کنید.

گفتنی است کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می رود! را ریحانه جعفری به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات افق آن را روانه‌ی بازار نشر کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ کتاب‌های استینک دمدمی

آثاری که ذیل مجموعه‌ی استینک دمدمی (Stink Moody) به انتشار رسیده‌اند، داستان‌هایی خواندنی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان‌اند که جملگی بر محور ماجراهای جذاب و مهیجی می‌گردند که پیرامون شخصیتی به نام «استینک» رخ می‌دهند؛ پسربچه‌ای بامزه و باهوش که همچون خواهر بزرگش جودی از دیوار راست هم بالا می‌رود!

اگر پیش‌تر مجموعه‌‌ی پرطرفدار «جودی مودی» به قلم مگان مک دونالد را مطالعه کرده باشید، به خوبی به خاطر دارید که استینک، برادر جودی دمدمی معروف است. اکنون این نویسنده در مجموعه کتاب‌های استینک دمدمی به سراغ برادر جودی رفته و به ماجراهای خلق‌شده توسط او می‌پردازد.

مجموعه داستان‌های استینک دمدمی سرشار از وقایعی طنز و صحنه‌هایی مفرح‌اند. به همین جهت نیز، هر مخاطب خردسالی را به سادگی با خود همراه می‌سازند. نویسنده‌ی کتاب‌های مجموعه‌ی مورد بحث، مگان مک دونالد، نام دارد. او، چنان‌که در مصاحبه‌ای گفته، اغلب حوادث داستان‌های سریِ جودی دمدمی و استینک دمدمی را از خاطرات دوران خردسالی‌اش در مدرسه اقتباس کرده است.

گفتنی است که مجموعه‌ی استینک دمدمی تاکنون به اغلب زبان‌های مهم دنیا ترجمه شده، در شمارگانی بالا به فروش رسیده، و افتخاراتی فراوان را برای خالق خود به ارمغان آورده است. ناشر این مجموعه در ایران، گروه انتشاراتی «افق» است. همچنین، شایان ذکر است که مجلد دوم این مجموعه (استینک و آب نبات گنده‌ی فک از کارانداز) موفق شده جایزه‌ی New Mexico Land of Enchantment را برای نگارنده‌اش به ارمغان آورد.

مجموعه‌ی استینک دمدمی 15 مجلد را در بر می‌گیرد که از میان آن‌ها، ده کتاب به زبان فارسی برگردانده شده‌اند. گفتنی است تصویرگری هر پانزده مجلد را پیتر.اچ. ری‌نولدز (Peter H. Reynolds) بر عهده داشته است.

نکوداشت‌های کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود!

• مطالعه‌ی کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود! پیشنهاد می‌شود. (Book Links)
• در کتاب بسیار خنده‌دار و هوشمندانه‌ی استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود! با پسری آشنا می‌شویم که مشکلات مختلفی دارد؛ مشکلاتی که همه‌ی ما در نوجوانی خود با آن‌ها روبه‌رو بوده‌ایم. طراحی‌های تصویرگر کاملاً با متن تطابق دارد و خوانندگان مشتاق این کتاب علاقه دارند بدانند که در آینده چه اتفاقی برای استینک رخ خواهد داد. (Looking Glass Review online)
• کمک کنید، استینک هی آب می‌رود! در کتاب اول از مجموعه‌ی استینک دمدمی می‌خوانیم که برادر کوچک‌تر جودی دمدمی به هر دری می‌زند تا قدش بلندتر شود. (Amazon)
• استینک شخصیت اصلی فوق‌العاده‌ای است. هم مادر و پدرها از این شخصیت خوششان خواهد آمد و هم بچه‌ها دوست دارند با او معاشرت کنند. (Literary Snob blog)

کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود برای چه کسانی مناسب است؟

مگان مک دونالد کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می رود! را برای کودکان 6 تا 9 ساله نوشته است؛ به‌ویژه آن‌هایی که عاشق داستان‌های طنز هستند، بیش از همه از مطالعه‌ی کتاب نامبرده بهره می‌برند. البته باید اشاره کنیم که از آن‌جا که مجموعه‌ی استینک دمدمی سن‌وسال نمی‌شناسد، همه‌ی افراد می‌توانند این اثر را دوست داشته باشند.

در بخشی از کتاب استینک دمدمی 1: استینک هی آب می‌رود! می‌خوانیم

زنگ خورد. خانم دِمپستر دیکته‌اش را تمام کرد. بعد، سه جمله‌ی تازه‌ی «آب می‌رود، آب رفت، آب رفته بود» را درس داد. دسرِ بعد از ناهار، کیک کوچولوی توت‌فرنگی بود. زنگ روخوانی، خانم دِمپستر برای همه کتاب " تریهورن آب می‌رود" را خواند.

این کتاب درباره‌ی پسری بود که بازی می‌کند، نوشته‌های روی جعبه‌ی برشتوک را می‌خوانَد و قدّش هی کوتاه و کوتاه‌تر می‌شود. او بالاخره جلوی آب‌رفتنش را می‌گیرد. بعداً وقتی دوباره قد می‌کشد، رنگش برمی‌گردد، سبز می‌شود!

داستان که تمام شد، خانم دِمپستر پرسید: «کسی نظری ندارد؟»
استینک دستش را برد بالا: «این یک داستان واقعی بود؟»
خانم د. خندید: «فکر نکنم. خیالی بود.»
سوفی پَری گفت: «من عاشق داستان‌های ‌تخیلی‌ام، به‌خصوص قصه‌ی پری‌ها و آدم‌کوتوله‌ها.»

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسنده
درباره‌ی تصویرگر
کوتاه، ‌کوتاه‌تر، کوتاه‌ترین
آب می‌رود، آب رفت، آب‌ رفته‌ بود
بالا، بالا، بالاتر
استینک آب‌رفته، حسابی آب‌رفته
جیمزهای مشهور
بچرخان، خشک کن، کوچولو کن
قدبلند، قدبلندتر، قدبلندترین