معرفی و دانلود کتاب آیدال
برای دانلود قانونی کتاب آیدال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آیدال
کتاب آیدال نوشتهی آرمان میرزایی، ماجرای دو دوست به نامهای آگومان و کیان است که یکی از آنها به دلیل قدرت بدنی خارقالعادهاش، کارهای عجیب و غریب زیادی انجام میدهد.
دربارهی کتاب آیدال:
در این کتاب با داستان زندگی پسری به نام آگومان آشنا میشوید که از قدرت بدنی عجیبی برخوردار است، در حدی که میتواند یک ماشین خیلی سنگین را به راحتی بلند کند، بیماریهایش به سرعت بهبود مییابند و هزاران رویداد شگفتانگیز دیگری که نشان میدهند او قدرتی بالاتر از یک انسان عادی دارد. آگومان و کیان روزهای زیادی را در کنار هم میگذرانند تا اینکه روزی حادثهای زندگیشان را دگرگون میکند.
کتاب آیدال برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن رمانهای تخیلی و فانتزی علاقه دارید، این کتاب برای شما مناسب است.
در بخشی از کتاب آیدال میخوانیم:
حال آگومان اصلاً مساعد نبود و به سختی نفس میکشید.
او میتوانست طعم خون را در دهانش حس کند اما هیچ حسی در اندامش نداشت.
او نمیدانست کجاست و چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
تنها چیزی که میدید نور اذیتکنندهای بود که از لابهلای پلکان نیمه بستهاش وارد چشمانش میشد و تنها صدایی که میشنید، آوای مبهمی از صدای پدرش بود.
آگومان صدای پدرش را درست تشخیص داده بود. او در بیمارستان بود. و پدرش به دنبال برانکادرش میدوید.
حال عمومی آگومان لحظه به لحظه بدتر میشد و مرگ را پیش رویش میدید.
پس از آنکه آگومان را به اتاق عمل بردند تا او را آماده عمل جراحی کنند، دکتر بردیا بُنشاد که یکی از بهترین جراحان بیمارستان بخش اول آدناید و یکی از صمیمیترین دوستان آشتاد بشمار میآمد، رو به او کرد و گفت: بابت اتفاقی که برای پسرت افتاده خیلی متأسفم! او بدن فوقالعاده قوی داره که تا همین الان هم مقاومت کرده. نمیخوام بیشتر از این ناراحتت کنم اما بعید میدونم شانسی برای زنده موندن داشته باشه.
اشتاد که بغض گلویش را میفشرد و تلاش میکرد جلوی آمدن اشک از چشمان سرخش را بگیرد، با شنیدن سخنان دوستش، با چهرهای مصمم گفت: پروژه رو براش شروع میکنیم.
بردیا: اما اشتاد این کار خیلی خطرناکه! ممکنه که.
اشتاد: ممکنه که چی؟ من همین الان هم پسرم رو دارم از دست میدم. اگه کاری نکنم جلوی چشمام از دستم میره.
بردیا: با اینکه با اینکار مخالفم اما نمیتونم برای حرفت جواب قانعکنندهای پیدا کنم. باشه پروژه رو اجرا میکنیم.
پس از چند دقیقه دکتر بردیا و دکتر اشتاد برای عمل جراحی آماده شده بودند.
اشتاد به سمت پسرش که کمکم در حال از هوش رفتن بود، رفت و آرام در زیر گوشش گفت: نگران نباش پسرم. اجازه نمیدهم زندگی، تو را به همین سادگی از من بگیرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آیدال |
نویسنده | آرمان میرزایی |
ناشر چاپی | انتشارات سیصد و شصت درجه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 125 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-741819-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |
حتی نا هماهنگی در گفت و گوها دیده میشد
لحظه پردازی و توصیفاتم که...
واقعیتش پشیمون شدم از پولی که دادم