معرفی و دانلود کتاب آگهی (نمایشنامه)

عکس جلد کتاب آگهی (نمایشنامه)
قیمت:
۱۸,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب آگهی (نمایشنامه) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب آگهی (نمایشنامه) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب آگهی (نمایشنامه)

کتاب آگهی (نمایشنامه) درامی روانشناختی در سه پرده است. ناتالیا گینزبورگ، نویسنده‌ی مطرح ایتالیایی، در این نمایشنامه‌ی خواندنی سرگذشت «ترزا» را به تصویر کشیده است؛ زنی میانسال که برای فرار از تنهایی و ملال و افسردگی، تصمیم می‌گیرد که خانه‌ی خود را با زنی دیگر، سهیم شود. غافل از آن‌که این تصمیم، عواقب ناگواری را برای او در پی خواهد داشت.

درباره کتاب آگهی (نمایشنامه)

ناتالیا گینزبورگ یکی از نویسندگانِ شاخصِ ادبیات معاصر ایتالیاست. اغلب ما او را با کتاب «فضیلت‌های ناچیز» می‌شناسیم؛ مجموعه‌ای خواندنی از جستارهای ادبی گینزبورگ، که در آن‌ها به موضوعاتی نظیر آموزش و پرورش، نوشتن، ادیب بودن در جهان امروز، معضلات زندگی زنان طبقه‌ی متوسط و... پرداخته شده است.

کتاب آگهی (The Advertisement) یکی از عناوین کمترخوانده‌شده‌ی کارنامه‌ی ناتالیا گینزبورگ به شمار می‌رود. این اثر کوتاه، نمایشنامه‌ای اجتماعی - روانشناختی‌ست که در سه پرده روایت می‌شود. شخصیت اصلی نمایشنامه‌ی آگهی، زنی به نام ترزا است. او که زندگی خالی از شور و هیجان، و گذشته‌ای آکنده از خاطرات تلخ دارد، برای فرار از دستِ دیوِ افسردگی، تصمیم می‌گیرد که خانه‌اش را با زنی دیگر سهیم شود. از همین رو، آگهی‌ای در روزنامه‌ها پخش می‌کند، و در آن بخشی از خانه‌ی خود را برای اجاره به متقاضیان پیشنهاد می‌دهد. از قضا زنی جوان به نام النا، آگهی مذکور را می‌خواند و با ترزا تماس می‌گیرد. قرار و مدارها خیلی زود گذاشته می‌شود، و النا برای زندگی نزد ترزا می‌آید. طولی نمی‌کشد که ترزا به هم‌خانه‌ی جدید خود وابسته می‌شود، و خیلی زود سفره‌ی دلش را نزد او باز می‌کند. ترزا طی مکالماتی طولانی، از گذشته‌ی دشوار خود برای النا می‌گوید؛ از معشوق جفاکارش، لورنتسو، که او را رها کرده و به حال خود گذاشته است. باری، روزی از روزها، اتفاقاً سروکله‌ی خود لورنتسو در خانه پیدا می‌شود. ترزا ابتدا از این موضوع خوشحال می‌شود، و حتی خیالِ بودنِ دوباره با لورنتسو به سرش می‌زند. طی مدت زمانی کوتاه اما، همه‌ی خواب و خیال‌های او نقش بر آب می‌شود. چرا که درمی‌یابد هدف اصلی لورنتسو از آمدن، نه بودن با او، بلکه مراوده با النا بوده است...

نمایشنامه‌ی آگهی توسط هوشنگ حسامی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی نشر افکار در اختیار مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است.

کتاب آگهی (نمایشنامه) مناسب چه کسانی است؟

علاقه‌مندان به درام‌های اجتماعی و روانشناختی، مخاطبین اصلی کتاب آگهی، نوشته‌ی ناتالیا گینزبورگ، به شمار می‌روند.

با ناتالیا گینزبورگ بیشتر آشنا شویم

ناتالیا گینزبورگ (Natalia Ginzburg) نویسنده‌ی مطرح اهل ایتالیا بود. او به سال 1916 در شهر پالرمو دیده به جهان گشود و در سال 1991، در شهر رم، درگذشت. گینزبورگ نخستین اثر ادبی خود را، که داستان کوتاهی خواندنی بود، در سن هفده‌سالگی به انتشار رساند. او در طول دوران فعالیت حرفه‌ای خویش، در حیطه‌های گوناگونی از جمله داستان کوتاه، جستار، مقاله، نمایشنامه و رمان، قلم زد. مضمون عمده‌ی آثار او دشواری‌های زنان طبقه‌ی متوسط در زندگی شخصی و اجتماعی است. از میان نوشته‌های ناتالیا گینزبورگ می‌توان به عناوین پیش رو اشاره نمود: «فضیلت‌های ناچیز»، «شلیک به قلب تهی»، «آگهی»، «توت‌فرنگی و خامه»، «دیروزهای ما»، «الفبای خانواده»، «کلاه‌گیس»، «با تو ازدواج کردم که شاد باشم» و «میکله‌ی عزیز».

در بخشی از کتاب آگهی (نمایشنامه) می‌خوانیم

همان آپارتمان، چند هفته بعد.

ترِزا: [خمیازه می‌کشد.] ساعت چند‌ئه؟ یازده؟ ساعت یازده شده؟ یه قهوه بگذاریم؟

النا: گذاشته‌م. برات می‌آرم.

[بیرون می‌رود و با قهوه برمی‌گردد.]

ترِزا: دی‌شب خیلی دیر اومدی. صدای اومدن‌ت رو شنیدم. از دست اون گربه‌ی لعنتی نتونستم بخوابم. تمام شب فقط زوزه کشید.

النا: رفتم سینما.

ترِزا: با لورنتسو؟

النا: بقیه هم بودند.

ترِزا: بقیه کی‌ها بودند؟ ماریو و گونتر؟

النا: آره. بعد از سینما هم رفتیم بستنی خوردیم. همین شد که دیر اومدم.

ترِزا: دی‌روز سه‌تا آگهی دیگه به روزنامه دادم. یکی واسه گربه، یکی واسه بوفه، یکی هم واسه اتاق. واسه ویلای روکّا دی پاپا دیگه آگهی ندادم. فعلاً نمی‌خوام بفروشم‌ش. می‌خوام مثل مادرت تبدیلش کنم به پانسیون. بل‌که بتونم یه‌کم پول در بیارم. می‌تونم خودم هم‌چنان این‌جا زندگی کنم و یکی رو بگذارم سرِ پانسیون. اصل این‌ئه که پولی در بیاد. چه قهوه‌ی مزخرفی‌ئه امروزی. مزه‌ی گندی داره.

النا: به دهن من که مزه‌ش خوب‌ئه... این آخرین‌بار‌ئه که با هم قهوه می‌خوریم. فردا صبح این‌موقع خونه‌ی عمو‌م‌ام. خیلی متأسف‌ام که از اینجا می‌رم. خیلی از این آپارتمان خوشم می‌اومد.

ترِزا: فقط از آپارتمان؟

النا: اوه، این حرف رو نزن

ترِزا. خودت می دونی چه‌قدر ناراحت‌ام که از پیش‌ت می‌رم. اما من واقعاً باید درس بخونم. و خودت دیدی که این‌جا با تو نمی‌تونم درس بخونم. تما‌م‌وقت فقط حرف می‌زنیم. خونه‌ی عموم سر و صدا زیاد‌ئه، ولی اونجا به‌هرحال بیشتر درس می‌خونم.

ترِزا: آره. لورنتسو هم همیشه می‌گفت با من که هست نمی‌تونه کار کنه یا تمرکز بکنه. حتماً یه اشکالی در من هست که مانع تمرکز دیگرون می‌شه. اما لورنتسو دروغ می‌گفت، چون حالا که دیگه با من نیست، هیچ‌کاری نمی‌کنه. فقط حرف می‌زنه. توُ خیابون‌ها راست‌راست راه می‌ره. وای خدا که این مرد چه‌قدر حرف می‌زنه! النا: اما همین روزها یه کتاب منتشر می‌کنه.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب آگهی (نمایشنامه)
نویسنده
مترجمهوشنگ حسامی
ناشر چاپینشر افکار
سال انتشار۱۴۰۱
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات57
زبانفارسی
شابک978-622-7797-77-0
موضوع کتابکتاب‌های نمایشنامه تراژدی خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب آگهی (نمایشنامه)

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب آگهی (نمایشنامه)

برای دریافت کتاب آگهی (نمایشنامه) و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.