معرفی و دانلود کتاب آن سوی رویا
برای دانلود قانونی کتاب آن سوی رویا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آن سوی رویا
کتاب آن سوی رویا نوشتهی لیلا عیدی فراش، داستان دختری تنها و بیپناه را در شهر تهران روایت میکند. رویا با کولهباری از تجارب تلخ، به این شهر پناه آورده تا دور از کسانی که آزارش میدهند، زخمهایش را التیام بخشد. در این میان آشنایی رویا با مردی جوان، زندگی او را تغییر میدهد...
دربارهی کتاب آن سوی رویا
رویا دختری است که از شهرستان به تهران آمده و در خیابانهای ناآشنای شهر جدید سرگردان است. در ابتدا دلیل آمدن او به شهر بزرگی که از آن واهمه دارد، چندان مشخص نیست. اما از دید بقیه به نظر میآید که از چیزی فرار میکند. در بدو ورود او به شهر، چیزی که درمورد تهران در ذهن داشته، به حقیقت میپیوندد و مورد مزاحمت پسری قرار میگیرد. حالا ترس هم به دیگر احوالات ناخوشش اضافه شده است. پسکوچهها را برای فرار از پسر رد میکند تا به درِ بازِ خانهای میرسد. وارد حیاط میشود و در را میبندد. اما همان لحظه با مردی حدوداً سیساله مواجه میشود که از او توضیح میخواهد. شرحی که رفت، شروعِ کتاب آن سوی رویا نوشتهی لیلا عیدی فراش است.
رویا بهعلت جواب ردی که به خواستگارش رامین داده، مورد اتهام او قرار گرفته و برادرهای رویا نیز این اتهام را باور کردهاند و بهدنبالِ ادب کردنِ رویا هستند. رویا از ترسِ برادران خود به تهران پناه آورده و با خانوادهی امین، مردی که او را از دستِ مزاحمِ خیابانی نجات داده، آشنا میشود. پدر و مادرِ امین، رویا را مورد مهر و عطوفت خود قرار میدهند و زمانی که مطمئن میشوند رویا برای بازگشت به خانهی خودش، امنیت جانی ندارد، او را در خانهی خود میپذیرند. حالا رویا باید ماجراهای تلخ پیشین را پشت سر بگذارد و با زندگی جدیدی روبهرو شود.
رمان آن سوی رویا توسط انتشارات اهورا قلم چاپ و منتشر شده است.
کتاب آن سوی رویا برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به علاقهمندان به رمانهای درام و عاشقانه پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب آن سوی رویا میخوانیم
بغضم را خوردم و نگاهم را به زمین دوختم. بعد از آن حرف من، نیما با اجازهی آقا محسن شروع به صحبت کردن درمورد داشتهها و نداشتههایش کرد. گویی من جواب مثبت را به آنها داده بودم که آنقدر تند پیش میرفتند، هربار مادر و پدر نیما میخواستند حرف از مهریه بزنند که با مخالفت نرگس خانم مواجه میشدند. بغض هربار راه گلویم را میگرفت و مانع از درست نفس کشیدن من میشد. دلم میخواست گریه میکردم، اما نمیتوانستم. در آخر بعد از آنهمه تعریف و تمجید، از من و نیما خواسته شد تا برای آشنایی بیشتر با همدیگر به گوشهای برویم و صحبت کنیم، که اینبار گفتم: آمادگی این کارو ندارم.
با رفتن آنها، نفس راحتی کشیدم، میخواستم به طرف اتاقم بروم که نرگس خانم صدایم کرد. به طرفش برگشتم، آقا محسن نیز بر روی مبل نشسته بود و منتظر بود تا ببیند نرگس خانم چه حرفی با من دارد، امین نیز به دیوار تکیه داده بود.
جلو رفتم و گفتم: با من کاری داشتین؟
- چرا به ما نگفتی که اونا واسه خواستگاری میان؟
سکوت کردم چون حرفی برای گفتن نداشتم.
- باید حدس میزدم که تو از بعدازظهر چرا حالت دگرگون شده، امین راست میگفت که تو واسه خواستگاری اینطوری لباس پوشیدی، تو چرا اینقدر عوض شدی؟
امین سری تکان داد و گفت: اِ مامان...
از اینکه امین متوجه این موضوع شده بود ولی به روی من نیاورده بود خجالت کشیدم. نگاهی به امین که هنوز همانجا به دیوار تکیه داده بودم انداختم چقدر این امین بدجنس است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آن سوی رویا |
نویسنده | لیلا عیدی فراش |
ناشر چاپی | انتشارات اهورا قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 376 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-8942-84-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
دیگه اینکه هرکسی میدونه بعد از عمل پیوند قلب راحت مریض به بخش منتقل نمیشه یه جوری به شعور خواننده توهین میشه
دیگه اینکه به مکرر از خوردن صبحانه ونهار استراحت تواتاق نوشته شده والکی داستان طولانی شده
واینکه بعداز مدت ۷ ماه خانواده رویا به راحتی پذیرای خواهر فراری خود میشوند این بعیده
ودر آخر اسامی جابه جا میشد
من خودم در صدد نوشتن کتاب هستم به همین دلیل همه جور کتاب و از نویسندههای مختلف میخونم یه نویسنده خوب وتوانا باید به همه چیز با دقت توجه کنه یه جوان باسواد به صرف شهرستانی بودن اونقدر بی عرضه نمیشه که براحتی تو خیابون گم بشه
ودیگه اینکه نویسنده نتونست علاقه امین روبه تصویر بکشه وبه نظر اومد که به خاطر مادرش به سمت رویا رفت