معرفی و دانلود کتاب آشوب ازلی عشق

معرفی کتاب آشوب ازلی عشق

کتاب آشوب ازلی عشق اثر اولریش بک و الیزابت بک گرنشایم، مطالعه‌ای بر طبیعت عشق در جامعه امروزی و تغییرات بنیادین آن است که این تغییرات باعث می‌شود فرصت‌هایی برای برابری یا هرج و مرج در زندگی ایجاد شود. این کتاب از ناکامی‌های خصوصی و خانوادگی که بحث در مورد ارزش‌های خانواده نامیده می‌شود، عبور می‌کند و در پی حفظ روابط صمیمی در خانواده‌های امروزی است.

کتاب آشوب ازلی عشق به چه مفاهیمی اشاره دارد؟

آشوب ازلی عشق با عنوان اصلی «The Normal Chaos of Love» به طور مشترک به وسیله الریش بک و همسرش، الیزابت گرنشایم-بک نوشته شده است و به بررسی تغییراتی که در رابطه‌های خانوادگی، شخصی، عاطفی ایجاد شده، می‌پردازد. ازدواج و تشکیل خانواده در جوامع امروزی مانند گذشته نیست.

در اواخر قرن نوزدهم، زمانی که نشانه‌هایی از بحران خانواده دیده ‌شد، بنیان‌گذاران قانون مدنی آلمان خانواده را به نهادی محق و موجه بدل کردند که متأهلین هم به‌طور خاص نمی‌توانستند بدان انتقاد کنند. مشابه با دیدگاه متداول مسیحیت در میان آلمان‌ها، به این جمله (گویی که‌ این جمله از متونی کارکردگرا تحت عنوان نظام ارزشی عمومی‌ (همگانی) برگرفته شده است) برمی‌خوریم که پیش‌نویس قانون مبتنی بر‌ این اصل است که در قانون ازدواج، آزادی فردی نباید جایگاهی داشته باشد، بلکه به ازدواج باید به‌عنوان امری قانونی و اخلاقی نگریسته شود که مستقل از اراده زوجین است.

فردگرایی به دنبال‌ آن است که خلاف این اصل را ثابت کند. سرگذشت افراد از قواعد اخلاقی و اطمینان‌بخش سنتی و همچنین از کنترل قوانین اخلاقی متداول خارج و به اموری علنی بدل می‌شود که مبتنی بر تصمیمات فردی است. این مسائل به‌عنوان وظایف افراد تعریف می‌شوند. قسمت‌هایی از زندگی که تصمیم‌گیری در آن‌ها مدخلی ندارد، در حال نابودی‌اند و آن قسمت‌هایی که مبتنی بر تصمیم‌گیری و ابتکارات فردی‌اند، در حال افزایش هستند. سرگذشت سنتی افراد دیگر تعیین‌کننده زندگی آن‌ها نیست بلکه آن‌ها زندگی و سرنوشت خود را با وجود اضطرار و لغزشی که در این دوران گذر در آزادی‌شان به وجود می‌آید، انتخاب می‌کنند و به دست می‌گیرند.

زنان و مردان بیشتر در پی استقلال شخصی هستند و مانند گذشته صرفا برای مسائل اقتصادی یا نیازهای جنسی تن به ازدواج نمی‌دهند. در جامعه امروزی ممکن است زن و مردی به یکدیگر علاقه داشته باشند و حتی با هم زندگی کنند اما ازدواج نمی‌کنند چرا که در جوامع فردگرا و تک‌رو ازدواج معنا و الگوهایش تغییر کرده است و به دنبال آن الگوها و تمایلات فرزندآوری هم دگرگون شده است و زوج‌ها گرایش بیشتری به تک‌فرزندی دارند. داشتن یا نداشتن فرزند و تصمیم‌گیری درباره آن از داشتن آگاهی لازم، احساس بلوغ، لذت‌ها و ناتوانی‌های زندگی شخصی زنان و مردان تاثیر می‌گیرد تا تعهد آن‌ها به یکدیگر و پاسخ‌گویی به نیاز داشتن بچه و خشنودی پدر و مادر.

فرزندان سود اقتصادی به همراه ندارند؛ در حالی‌که عکس این قضیه صادق است. والدین امروزی نمی‌توانند انتظار حمایت و کمک عملی از فرزندان خود داشته باشند. جامعه امروزی قویاً به گونه‌ای شکل گرفته است که فردگرایی موجود در سبک زندگی‌مان را برای خود ترجیح می‌دهد. تنها اجر باقیمانده به ارزش عاطفی فرزندان مربوط می‌شود: اهمیت مسئولیت‌پذیر بودن که از حیث عاطفی وجودش الزامی ‌و حتمی ‌است، و فراتر از بقیه مسائل، تجسم کردن خود در نسل بعدی و حضوری دوباره در قالب بشری است.

میل به بچه‌دار شدن مسئله‌ای است که به خود فرد برمی‌گردد و به زمان حال مربوط می‌شود. والدین می‌خواهند با زایش چیزی را نصیب خود و از او مراقبت کنند و آن را پرورش دهند و امکاناتی را برایش فراهم بیاورند امید به آنکه بتوانند خودشان را با وجود فرزندشان بشناسند. این باور بسیاری از والدین است که صاحب بچه شدن دیگر اساساً به‌عنوان خدمت در نظر گرفته نمی‌شود. بچه‌دار شدن دیگر نوعی اجبار اجتماعی یا فداکاری نیست، بلکه به آن به‌عنوان شیوه زندگی نگریسته می‌شود که فرد در آن خواسته‌ها و منافع خود را دنبال می‌کند.

با اولریش بک، نویسنده کتاب آشوب ازلی عشق بیشتر آشنا شویم:

اولریش بک (Ulrich Beck) جامعه‌شناس آلمانی شناخته شده‌ای بود که به عنوان یک دانشمند در زمینه علوم اجتماعی شهرت جهانی داشت. او استاد دانشگاه مونیخ بود و نشست‌هایی را در پاریس و مدرسه اقتصاد لندن برگزار کرد. کتابی با عنوان «جامعه خطرخیز» یا «جامعه در مخاطره جهانی» از دیگر کتاب‌های این دانشمند علوم اجتماعی و جامعه‌شناس است. از جمله نکته‌هایی که در این کتاب بیان می‌شود این است که افراد در جامعه‌ای پرخطر زندگی می‌کنند و اگر کسی همه جوانب را بسنجد و برنامه‌ریزی کند، باز هم احتمال خطر وجود دارد. این کتاب درست چند هفته پیش از وقوع حادثه چرنوبیل در سال 1986 منتشر شد.

الیزابت بک گرنشایم کیست؟

الیزابت بک-گرنشایم (Elisabeth Beck-Gernsheim) جامعه‌شناس آلمانی و استاد دانشگاه ارلانگن-نورنبرگ در شهر ارلانگن آلمان است. او پس از تحصیل در رشته‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و فلسفه دکترای خود را در سال 1973 دریافت کرد و بعد از ادامه تحصیل در چند رشته دیگر از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد. او تحقیقات بسیاری در زمینه‌هایی چون تغییرات جامعه و وضعیت خانواده انجام داده است.

در قسمتی از کتاب آشوب ازلی عشق می‌خوانیم:

مفهوم فردگرایی پدیده‌ای چندوجهی، مبهم و پیچیده است. عبارت دقیق‌تر این است که فردگرایی تحولی اجتماعی است. تعاریف متفاوتی را که از فردگرایی ارائه می‌شوند، باید از یکدیگر تفکیک کرد. با این وجود همگی‌ این تعاریف دارای مضامینی عملی هستند که نمی‌توان نادیده‌شان گرفت. فردگرایی از یک نگاه به‌معنای آزادی انتخاب و رهایی از فشارها برای هم‌نوایی با نیازهای درونی‌شده است. از سویی به‌ معنای مسئول خود بودن است و از سوی دیگر به معنی وابسته بودن به شرایطی است که ذهن و فهم مردم را اغفال می‌کند. بدین ترتیب، شرایطی که فردگرایی را تشدید می‌کند، وابستگی‌هایی جدید و ناآشنا را نیز به وجود می‌آورد. مجبور می‌شوید تعریفی همگون و یک‌دست از خود ارائه دهید.

مردمی‌ که از بند سنن آزاد شده‌اند خود را تحت تسلط بازار کار می‌بینند. آن‌ها به مسائلی از قبیل دوره‌های آموزشی، اصول رفاه اجتماعی و مزایا وابسته می‌شوند. این مزایا شامل استفاده از حمل‌ونقل عمومی، مهدکودک‌ها، ساعات شروع کار، کمک‌هزینه‌های تحصیلی و مسائل مربوط به دوران بازنشستگی‌اند.

به عبارت دیگر، ازدواج و خانواده سنتی بیانگر محدودیت نیستند. زندگی شخصی دوران مدرن هم به‌معنای آزادی نیست. به بیانی ساده، دنیای جذاب‌تر و مدرن‌تر جامعه امروزی جایگزین این ترکیب آزادی و محدودیت در خانواده و ازدواج می‌شود.

اینکه هیچ‌کس دوست ندارد به دوران خوب گذشته برگردد، بیانگر این است که دنیای مدرن با چالش‌های روزگار ما مطابقت دارد. به مسائل اعصاب‌خردکن اهمیتی داده نمی‌شود. تعدادی از مردان هستند که دوست دارند زمان نه به‌خاطر آن‌ها بلکه فقط به‌خاطر زنان به گذشته برگردد.

هنجارهای عرفی در حال نابودی‌اند و دیگر نمی‌توانند تعیین‌کنندۀ رفتار انسان‌ها باشند. کاری که پیش از این بدون همفکری و رایزنی انجام می‌شد، هم‌اکنون مورد مذاکره، تصدیق، رایزنی و توافق قرار می‌گیرد؛ و به همین دلیل است که افراد می‌توانند موضوع مورد مشورت را ملغی و باطل کنند. بازیگران برای‌ ایجاد فضایی دوستانه دور هم جمع می‌شوند تا منتقد، کارگردان و بینندۀ کار خود باشند؛ بازیگری کنند، به تماشای آن بنشینند و بازی خود را به بحث بگذارند. برای انجام این کارها، بازیگران نمی‌توانند به‌سرعت سر اصول کاری بازیگری به هماهنگی برسند.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: عشق یا آزادی: زندگی در کنار هم، جدا از هم یا در جنگ و جدال
فصل دوم: از عشق به سوی همکاری و ارتباط: تغییر در روابط در جامعة فردگرا
فصل سوم: عشق آزاد، طلاق آزاد: دو سوی آزادی
فصل چهارم: همه به ‌دنبال عشق فرزند
فصل پنجم: آخرین سیب حوا یا آینده عشق
فصل ششم: عشق، دین سکولار ما
یادداشت ‌ها