معرفی و دانلود خلاصه کتاب 1984

معرفی خلاصه کتاب 1984

سالی که زمان ایستاد؛ 1984 نام کتاب مشهور جورج اورول نویسنده‌ی نامدار انگلیسی و خالق اثر محبوب مزرعه‌ی حیوانات است. داستان کتاب 1984 در آینده‌ای خیالی رخ می‌دهد. مردم در چنگال حکومتی ظالم گرفتار شده‌اند و وینستون اسمیت قهرمان کتاب، خسته از زندگی پوچ و بی‌سرانجامش، می‌خواهد دست به کاری بزند. این اثر برجسته که جوایز متعددی را کسب کرده و جزو 100 کتاب برتر قرن است، در دیدگاه صاحب‌نظران حکم بیانیه‌ای سیاسی را علیه نظام‌های تمامیت‌خواه دنیا دارد.

درباره‌ی خلاصه کتاب 1984

پایان جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، تأثیری عمیق بر فضای هنری جهان داشت. برخی از نویسندگانی که در کشورهای به ظاهر طرفدار دموکراسی زندگی می‌کردند، با وحشت از غلبه‌ی حکومت‌های فاشیستی و کمونیستی دست به قلم شده و دنیایی را به تصویر کشیدند که به گمانشان اگر به دست نظام‌های توتالیتر می‌‌افتاد، تبدیل به ویرانشهری سراپا وحشت و خفقان می‌شد. کتاب 1984 (Nineteen Eighty Four) اثر جورج اورول (George Orwell) در رده‌ی همین آثار قرار می‌گیرد، حال آنکه سال‌ها گذشت و دنیا هم روز به روز ویران‌تر ‌شد، اما نه به دست تمامیت‌خواهان، بلکه با تلاش‌های شبانه‌روزی پرچمداران دموکراسی دروغین.

جورج اورول در کتاب 1984 آینده‌ای خیالی را متصور می‌شود که حکمرانی دنیا به دست فردی موسوم به نام برادر بزرگ افتاده است. این آشکارترین کنایه‌ی او به بلوک شرق در دوران جنگ سرد بود. جهان در سلطه‌ی دیکتاتوری‌ست و خفقان بر فضای جامعه حاکم است. تفکر مستقل از میان رفته و رسانه‌ها مدام در کار جاسوسی و شست‌و‌شوی مغزی شهروندان هستند. قهرمان داستان فردی به نام وینستون اسمیت است که در وزارت حقیقت کار می‌کند. او در خفا از حزب حاکم تنفر دارد و می‌خواهد علیه این خفقان کاری انجام دهد. داستان با روایت ماجراهایی که برای اسمیت رخ می‌دهد، پیش می‌رود و در پایان با دگردیسی کامل شخصیت اصلی، خواننده را غافلگیر می‌کند.

کتاب 1984 اولین بار در سال 1949 منتشر شد و جنجال زیادی به راه انداخت. نشر نوژین با هدف فراهم آوردن امکان مطالعه‌ی آثار بلند داستانی برای کسانی که فرصت کمی جهت مطالعه دارند، اثر حاضر را به صورت خلاصه‌کتاب در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است.

اقتباس سینمایی از کتاب 1984

• فیلم 1984 به کارگردانی مایکل اندرسون فیلمساز انگلیسی در سال 1956 ساخته شد.
• فیلم دیگری بر اساس کتاب جورج اورول توسط مایکل رَدفورد که او نیز کارگردانی انگلیسی است، در سال 1984 ساخته شد؛ درست در سالی که وقایع آینده‌ی خیالی کتاب در آن رخ می‌دهد.

جوایز و افتخارات کتاب 1984

• قرار گرفتن در فهرست تأثیرگذارترین کتاب‌های جهان توسط بی‌بی‌سی در سال 2019.
• ترجمه به بیش از 65 زبان زنده‌ی دنیا.
• نامزد یکی از محبوب‌ترین رمان‌های آمریکا توسط PBS.
• جزو فهرست 100 کتاب قرن لوموند.
• جزو لیست برترین رمان‌های انگلیسی گاردین.
• برنده جایزه تالار مشاهیر پرومتئوس در سال 1984.
• نامزد جایزه لوکوس برای بهترین رمان علمی تخیلی در سال 1987.
• مجله تایم کتاب 1984 را در فهرست 100 رمان انگلیسی زبان برتر خود از سال 1923 تا 2005 قرار داد.

نکوداشت‌های کتاب 1984

• کتاب 1984 اخطاری برای نژاد بشر است. (گاردین)
• منسجم‌ترین و درخشان‌ترین اثر جورج اورول. (گودریدز)
• این اثر بسیار عمیق، جذاب و ترسناک است. (نیویورکر)

خلاصه کتاب 1984 مناسب چه کسانی است؟

خواندن خلاصه کتاب 1984 به دوستداران ادبیات انگلیس و رمان‌های سیاسی - اجتماعی پیشنهاد می‌شود. همچنین اگر می‌خواهید مخاطب یکی از درخشان‌ترین آثار ادبی و سیاسی جهان باشید، از مطالعه‌ی این کتاب غافل نشوید.

با جورج اورول بیشتر آشنا شویم

اریک آرتور بلر مشهور به جورج اورول، نویسنده، شاعر، منتقد و ژورنالیست انگلیسی متولد 1903 است. او در هندوستان و در خانواده‌ای اشرافی به‌دنیا آمد، اما در انگلستان پرورش یافت و به مدرسه رفت. شغل او به عنوان پلیس سلطنتی در برمه‌ی تحت اشغال انگلیسی‌ها، تأثیر چشمگیری بر خلق شخصیت‌های آثارش داشته و از همانجا بود که داستان‌نویسی را با نام مستعار جورج اورول آغاز کرد. زندگی در میان طبقه‌ی کارگر هند و کسب تجربه بین بی‌خانمان‌های لندن و پاریس، چشم او را به روی سیاهی‌های دنیا باز کرد و در دهه‌ی 1930، به اسپانیا رفت تا علیه نظام دیکتاتوری ژنرال فرانکو مبارزه کند. نگارش کتاب قلعه حیوانات او را بیش از پیش به شهرت رساند. کتاب 1984 آخرین اثر این نویسنده‌ی بی‌نظیر پیش از مرگ اوست. وی هفت ماه پس از انتشار این کتاب در ژانویه‌ی 1950 در اثر بیماری سل چشم از جهان فرو بست. از دیگر آثار جورج اورول می‌توان به کتاب‌های «هوای تازه»، «روزهای برمه» و «دختر کشیش» اشاره نمود.

در بخشی از خلاصه کتاب 1984 می‌خوانیم

وینستون که به رابطه‌اش با جولیا امیدوار بود، اتاق کوچک بالای مغازه‌ را از آقای چرینگتون اجاره کرد. او از پنجره‌ی اتاق چشم به زنی تنومند دوخته بود که رخت‌ها را روی بند می‌آویخت و زیر لب آواز می‌خواند. طی هفته‌ی گذشته وینستون و جولیا مشغول تدارک هفته‌ی نفرت‌ورزی بودند و وینستون سخت دل‌تنگ جولیا شد.

عاقبت جولیا از راه رسید. او با خود قهوه، شکر و نان آورده بود؛ تجملاتی که تنها شامل حال اعضاء داخلی حزب می‌شد. چهره‌ی جولیا آرایش کمی داشت و زیبایی زنانه‌اش به دل وینستون می‌نشست.غروب از راه رسید و آن دو در بستر آرمیده بودند که نگاه جولیا به یک موش در گوشه‌ی اتاق افتاد. وینستون از هیچ‌چیز به اندازه‌ی موش‌ها نمی‌ترسید. جولیا اطراف اتاق را به دنبال وسیله‌ای گشت که موش را با آن بکشد و چشمش به وزنه‌ی کاغذ شیشه‌ای افتاد.