معرفی و دانلود کتاب یک قدم تا عاشقی

عکس جلد کتاب یک قدم تا عاشقی
قیمت:
۵۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب یک قدم تا عاشقی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب یک قدم تا عاشقی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب یک قدم تا عاشقی

کتاب یک قدم تا عاشقی که روایتی عاشقانه به قلم مهسا صحرایی است؛ ماجرای دختری را به تصویر می‌کشد که مردی ارباب زاده به او دل می‌بندد، اما خانواده‌اش با ازدواج آن‌ها به شدت مخالف هستند.

درباره‌ی کتاب یک قدم تا عاشقی:

داستان این کتاب از آنجایی آغاز می‌شود که دختری به نام آذر با مشکل ذهنی به دنیا می‌آید، اما با گذر زمان بهبود می‌یابد. در همین گیرودار ارباب‌زاده‌ای که همسر اول وی فوت کرده به آذر دل می‌بندد و از او خواستگاری می‌کند. مادر آذر به شدت مخالف این وصلت است اما دخترش به دلیل حال و هوای کودکانه‌ای که دارد در این ازدواج پافشاری می‌کند تا اینکه ...

کتاب یک قدم تا عاشقی برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب را به افرادی که علاقه‌مند به داستان‌های عاشقانه هستند، پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب یک قدم تا عاشقی می‌خوانیم:

با وزش اولین باد پاییزی چشمهام رو باز کردم! گرچه اونقدر اشک ریخته بودم که دیگه دل و دماغی برای بیدار شدن و دیدن روز و زیباییهای روستای باصفا و قشنگمون نداشتم.

من دختر خان ده! به قول روستاییا چشم سفید و شیرین عقل روستا، پارسال تولد دوازده سالگیم مصادف بود با ازدواجم، یه ازدواج اجباری مثل ازدواج تمام دخترهای روستا، اما فرق ازدواج من با اونا این بود که اونا رو به هر رعیت و... شوهر میدادن و خواستگارهای من از بین پسرهای خان و ارباب‌ها انتخاب می‌شدن! و شانس من یکی از مغرورترین و خودخواه‌ترین پسرهای یکی از این خان‌ها به مذاق حاج بابام خوش اومد و لقب داماد حاج رسول خان رو به خودش اختصاص داد. دختر یکی یه دونه حاج رسول شد عروس طهمورث، پسر بزرگ زینال‌خان! طهمورث 30 ساله که یه ازدواج ناموفق داشت. یعنی زن اولش سر زا مرده بود و حالا من شده بودم جایگزینش، یکسال از اون تاریخ میگذره و من هنوز برای طهمورث پسر نزاییدم! بله پسر! اونا منتظر پسرن!

تو عمارت بزرگ زینال خان کلی خدم و حشم سینه چاک و دست به کمر آماده‌ی خدمتن همه وفادار، همه مرتب، قانون سفت و سختی داره خونه همه چی سر ساعت یعنی بی موقع نباید گرسنه بشی یا تشنه بشی و اما بانوی عمارت بهانه سلطان، با قدی بلند ابروهایی پرپشت و بهم پیوسته! خالی درشت گوشه لبهاش، بینی تیز نگاهی نافذ، کم حرف اما برنده، همیشه چارقدی مرتب روی سرش بود با گیره از سنگ زمرد به زیر گردنش توقع داشت عروسش هم مثل خودش باشه اما من یه دختر لوس و ننر که با هر صدا میزنه زیر گریه و طاقت سختی و درشتی نداشت. قدم بلند بود و نازک اندام، لپهام گلی بود چشم‌هام گرد و مشکی و اما طهمورث چهارشونه، خوش پوش و خوش تیپ و خوش هیکل، سیبیل‌هایی تاب داده، همیشه یه انگشتر درشت توی انگشتش بود و تسبیحی که میچرخوند ولی تو دل من جا نمیشد که نمیشد! اونقدر باهم سرد بودیم و اونقدر بی تفاوت که بعید بود سال‌های سال از ما بچه‌ای بوجود بیاد. هفته‌ها برای خودش شکار میرفت و تفریح با دوستاش! منم یا گریه می‌کردم یا می‌خوابیدم. بهانه سلطان اما بهم اخطار داده بود که منتظر نوه‌س!

مثل همیشه که بیدار می‌شدم و از طهمورث خبری نبود این بارم تشکش خالی بود و سرد! من شب اونقدر زود خوابیده بودم که حتی اومدن و رفتنش رو هم نفهمیده بودم. جلوی آئینه به خودم دهن کجی می‌کردم که مَلان اومد. مَلان از بچگی با من بود!

- بیدارشدی خانم‌جان؟
- بیدار شدم ملان! خب پس من تشکهارو جمع کنم! امروزم خواب موندی! ترسیدم بیام بیدارت کنم باز کج خلق بشی!
- خانم سلطان دستور داده مطبخ رو ببندن!
- پس از ناشتا خبری نیست؟
- دست کرد زیر لباسش و یه پارچه درآورد! بوی فطیر شامه م رو نوازش کرد! پریدم بوسش کردم و نشستم به خوردن فطیر که صدای خانم سلطان رو شنیدم!

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب یک قدم تا عاشقی
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات456
زبانفارسی
شابک978-600-6113-79-1
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب یک قدم تا عاشقی

شهلا صدری
۱۴۰۰/۱۲/۰۴
این کتاب بسیار زیبا بود و من سبک نویسنده رو دوست داشتم که خیلی به مسائل شاخ و برگ نمیداد و حوصله خواننده رو سر نمیبرد فقط کمتر به آداب و رسوم اون زمان پرداخته بود. پایان کتاب هم عجولانه بود و به نظرم منطقی نبود چون خواننده انتظار داره که تمام پیشگوییهای بی‌بی گل این پیرزن خردمند در مورد آذر به وقوع بپیونده ولی داستان با مرگ بی‌بی گل به پایان میرسه یک نکته دیگه هم که خیلی غیرواقعی بود اینکه ساخت یک عمارت جدید به اون بزرگی به اون سرعت امکان نداره و کار یک روز و دو روز و چند هفته نیست و اصلا امکان نداره اون هم با امکانات اون زمان. ساخت عمارت جدید به این سرعت تمام شد ولی ترمیم عمارت سوخته مدتها زمان برد. در نهایت کتاب زیبایی بود و من یک روزه تمومش کردم البته آخرش نفهمیدم شروع داستان حدودا چه سالهایی بوده
بیتا جعفری
۱۴۰۱/۰۹/۱۴
در یک کلام جالب نبود و ارزش خوندن نداشت، شخصیت‌ها بسیار اغراق امیز بودن. کل داستان حول محور رابطه زناشویی و تیکه‌های جنسی مرتبط با اون بود. اذر گاهی بسیار بالغ و عاقل و پخته بود و در لحظه‌ای بعد بسیار سفیه و کدون. بنظر می‌رسید روایت مربوط به زمان‌های خیلی قبل و در مورد تعدادی ادم عامی و بی سواده، و در حالی که دیالوگ‌ها خیلی امروزی بودن (مثلا طرف یه مرد بی سواد روستایی تو عهدقاجار، به زن کودک سال بی سوادش میگفت یه سورپرایز برات دارم!). یه سری از مطالب هم خیلی بیخود بی جهت و بی دلیل عنوان شده بودن که اصن نفهمیدم هدف نویسنده از گفتنشون چی بود، مثل داستان زندگی ننه گل، یا توهم داشتن پسر اذر.
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۰۷/۳۰
خوب یعنی عالی
اوایل کتاب شیرین وخیلی خنده رو لب میاره ولی رفته رفته اعصاب آدم بهم میریزه و خیلی از واقعیتها رو توضیح میده وروشن میکنه آدم رو ودور میکنه انسانها رو از قضاوتهای و....
دست مریزاد نویسنده چقدر شیرین ومعمولی ولی خیلی شیوا ورسا نوشتین
ممنونتا الان بیشتر از 60 تا رمان خوندم توکتابراه
ولط این رمان‌ی چیز دیگه‌ای هستش که نمی‌تون چطوری توصیفش کنم خارق العاده بود تا آخرش مثل نبض قلب بود که فراز ونشیبش هم شیرین وروان وعالی و... نوشته شده بود حتما حتما بخونیدش ارزش دهها بار خوندن را داره ❤️🌺🌷🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻
Sara
۱۴۰۲/۰۳/۱۴
داستان زنی که با وجود سادگی و اصطلاح شیرین عقل بودن از دیدگاه دیگران، با تلاش و خودباوری پیشرفت می‌کند و زندگی خوبی را برای همسر و فرزندانش ایجاد می‌کند. یکی از نکاتی که نویسنده به آن توجه نکرده و یا اطلاعات کاملی نداشته، اشاره به رشته‌ی پزشکی مامایی!! است. همچین رشته‌ای وجود ندارد، رشته‌ی مامایی یک دوره‌ی 4 ساله ست و فرد با مدرک لیسانس فارغ التحصیل می‌شود. رشته‌ی پزشکی که دکتراست و 7ساله ست.
ز . مالکی
۱۴۰۱/۰۵/۰۵
با خوندن این داستان زیباوجذاب فهمیدم واقعا خواستن توانستن است البته به شرط آنکه کنار یه همراه خوب وانسان باشی کسی که شریک زندگیش رو فقط برای خودش نخواد بلکه بخاطر خودش بخواد مثل طهمورث
وفهمیدم که یه همسر خوب ویا یه دوست خوب ویا یه مادربزرگ باایمان وخوب چقدر می‌تونه سرنوشت آدم و عوض کنه داستان خوبی بود هرچند که ضعفهای هم داشت ولی دست نویسنده درد نکنه ارزش وقت گذاشتن رو داشت
ستاره
۱۴۰۲/۰۶/۳۱
خب توی داستان‌های غیر واقعی هرگونه اتفاق و موقعیتی قابل پیش بینی هست. آنچه که در تخیل و ذهن نویسنده باشه، میشه توی داستان یا همون رمان به آن چهره‌ی واقعیت بخشید. اینکه در دهه‌های گذشته ودر محیط زندگی روستایی به یک دختر نه چندان باهوش و ذکاوت، این اندازه پروبال داده بشه، تا حد زیادی دور از ذهن هست. بهر صورت تشکر میکنم از نویسنده و آرزوی موفقیت.
مژده دقتکار
۱۴۰۱/۰۹/۱۹
انتظار بیشتری داشتم، بنظرم داستان هدفی نداشت و پایانش رو میشد خیلی راحت حدس زد، بعضی از موارد خیلی غیرطبیعی بودن، مثل بچه دار شدن آذر که نشانه‌های بارداری بعداز یک هفته خودشو نشون داد یا اینکه ۴ بار پشت هم دوقلو باردار شد یا ساخت عمارت بزرگ توی یک هفته …
سمیرا
۱۴۰۲/۱۰/۱۹
در کل کتاب بدی نبود ولی سطحی تر از بقیه رمان‌هایی بود که خوندم. در واقع من برای اینکه ذهنم رو مشغول یک چیزی کنم این کتاب رو ادامه دادم، در حالت عادی احتمالا از وسط کتاب رهایش میکردم
حیات محمودی
۱۴۰۱/۰۱/۱۶
سلام عالی بودواقعامن که خیلی خندیدم این اذرخیلی باحال بودامااینکه یه مردخیلی راحت برادری که چشمش دنبال زنش باشه روببخشه یه کم باورش سخته امادرکل عالی بوتوصیه میکنم حتمابخونین ممنون ازکتاب راه
Haniyeh Siavash
۱۴۰۰/۱۲/۰۳
اول اینکه شخصیت اول از سادگی گذشته بود بیشتر انگار واقعا کم داشت باحرفایی که میزد. دوم بچه دارشدنشون. همش دوقلو!!! یه قلو هم می‌شد از داستان چیزی کم نمیشد. روی هم به عنوان رمان بد نبود
ساره رشیدی
۱۴۰۰/۱۰/۲۳
داستان عاشقانه و دلنشینی بود شروع زیبا مر از اتفاقات غیر منتظره وکمی غیر واقعی. ولی ریتم صد صفحه پایان داستان خیلی تند بود. و داستان هنوز هنوز جای ادامه‌دار بودن داشت. خسته نباشید
Fatemeh Radd
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
خیلیییییی کتاب خوبی بود، معمولا اگه از کتابی خوشم بیاد یکی دو روزه تمومش میکنم، این کتاب جزو همون دسته کتابهایی بود که اصلا دلم نمی‌خواست از خوندنش دست بکشم ❤️
روز زیبا
۱۴۰۱/۰۹/۱۸
سلام
کتابی بسیارعالی با محتوای تلفیقی از شادی و غم بود. و در کل بنده بسیار پسندیم و از خواندنش لذت بردم. البته اگر چه آخرش خیلی گریه کردم.
برای نویسنده محترم آرزوی موفقیت میکنم.
ناهید محمدی
۱۴۰۱/۰۷/۱۸
این کتاب واقعا عالی بود و مغز خواننده رو به چالش کشید. همچنین ارتباط عمیقی بین شخصیت‌های داستان و افرادی که در دنیای واقعی میشناسیم و با آن‌ها سروکار داریم دیده میشد.
Toktamabbasnia
۱۴۰۳/۰۴/۱۷
چقدر این کتاب رو دوست داشتم چقدر باهاش خندیدم و گریه کردم. مهسا خانوم صحرایی از این به بعد تمام کتاب هاتون رو حتما می خونم چون واقعا بی نظیر می نویسید.
مشاهده همه نظرات 67

راهنمای مطالعه کتاب یک قدم تا عاشقی

برای دریافت کتاب یک قدم تا عاشقی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.