معرفی و دانلود کتاب گناه عاشقانه
برای دانلود قانونی کتاب گناه عاشقانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گناه عاشقانه
کتاب گناه عاشقانه به قلم ملیحه رسولی رمانی عاشقانه است که در دل آن بخشی از آداب و رسوم و اعتقادات ویژه هم وطنان زرتشتی به تصویر کشیده میشود و برای تغییر باورهایتان نسبت به این اقلیت دینی به شما کمک میکند.
درباره کتاب گناه عاشقانه:
ایده ی نوشتن این رمان زمانی در ذهن نویسنده این کتاب جرقه زد که یاد تفکرات کودکی اش نسبت به هم وطنان زرتشتی و اعتقاداتشان افتاده بود. ذهنیتی که در دانشگاه و برقراری ارتباط با دو هم کلاسی زرتشتی به کلی زیر و رو شد. ملیحه رسولی با گفتگوی بیشتر فهمید هر آنچه درباره ی این دین شنیده است باورهای غلط مردم عامی است. پس از چند سال او در محیط کار با دو زرتشتی دیگر آشنا شد که در نوشتن کتاب گناه عاشقانه اطلاعاتشان منبع مهمی برایش بود. از ازدواج مسلمانان و زرتشتیان پرسید و آنها گفته بودند چنین ازدواج هایی انجام شده و دختر یا پسر قبل از ازدواج به اسلام گرویده اند. حتی از ازدواج بدون تغییر دین هم در گذشته وجود داشته است و این اولین گام برای نوشتن این رمان بود.
کتاب گناه عاشقانه مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این رمان سراسر عشق و تعصب به علاقهمندان به آثار ایرانی عاشقانه از نویسندگان معاصر، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب گناه عاشقانه میخوانیم:
مرجان بعد از رفتن پسرها و فیروزه برای مراسم گاهنبار، با لذت مشغول آشپزی شد. با اینکه خیلی دوست داشت یکی از غذاهای تند هندی را درست کند ولی ترسید به مزاج آن ها سازگار نباشد پس مرغ ترش و قیمه یزدی درست کرد. فاطمه خوش حال از این دعوت، به کمک مرجان آمد و تا ظهر خاطرات ریزودرشت این سال ها را زیرورو کردند. غذا پختند و وسایل سفره را آماده کردند. نزدیک ظهر سحر هم آمد. چون مرجان از حسین خواسته بود که او را دعوت کند. مرجان او را در آغوش گرفت و در حالی که به شدت مشتاق بود بداند بین او و حسین چه گذشته از او دعوت کرد داخل شود. سحر هم مثل دیگران به محض ورود محو زیبایی آن خانه و معماری سنتی اش شد و به مرجان بابت داشتن آن خانه ی زیبا تبریک گفت. ظهر فاطمه رفت تا سری به خانه بزند آماده شود و همراه همسر و فرزندانش برگردد. فرصت صحبت با سحر برای مرجان مهیا شده بود.
سحر داشت سالاد شیرازی درست می کرد و سعی می کرد با سوال درباره ی خانه، مرجان را مشغول کند، ولی مرجان مصمم تر از آن بود که حواسش منحرف شود. سحر دوباره نگاه شرمش را دزدید و تشکر کرد و قبل از اینکه مرجان بخواهد از او سوالی بپرسد گفت:
- منم خیلی دوست دارم این مراسم گاهانبار رو ببینم.
مرجان چاقو را از دست سحر گرفت و داخل ظرف پوست خیارها گذاشت و گفت:
- خودم یه روز می برمت. راستش خیلی کنجکاوم بدونم به حسین چی گفتی که دیشب این قدر پریشون بود؟
سحر با دستپاچگی دستانش را به هم نزدیک کرد و چون کودکی خطاکار آن ها را در دامانش پنهان کرد. سرش را زیر انداخت. کم کم بغضش سر باز کرد و چشمانش را خیس کرد و لب هایش آماده ی اعتراف شد.
- از خدا و از زیبا خانوم خجالت می کشم. از اینکه دل حسین آقا رو شکستم عذاب وجدان دارم. اون به من و دخترم خیلی خوبی کرده بود. این حرفا حقش نبود!
- خوب مگه چی گفتی؟ به من بگو. نگران نباش من تنهات نمی ذارم.
سحر کمی مکث کرد تا گریه اش آرام شود و بعد ادامه داد:
- گفتم اگه اجازه بدین دیگه به روشنک حقیقت و بگیم. چون همین حالاشم چندین و چند بار روشنک ازم پرسیده چرا اینقد شبیه شم. گفتم دیگه طاقت دروغ گفتن و دوریشو ندارم. گفتم حالا که قرار زن بگیرین بهترِ روشنک پیش خودم بمونه.
گریه کنان، آهسته از این ناسپاسی روی صورتش زد. مرجان جلویش را گرفت و او را در آغوشش جای داد. سحر چند بار تکرار کرد:
- من خیلی قدرنشناسم! پشیمونم!
مرجان کنجکاو از شنیدن جواب حسین در حالی که اشک های سحر دلش را به درد آورده بود او را از خود جدا کرد و گفت:
- تو کار بدی نکردی! اون درکت می کنه! خُب بعدش. اون چی گفت؟
- هیچی خانوم!... هیچی نگفت. سکوت کردو رفت. به خدا مرجان خانوم من فقط خوشبختی دخترم و می خوام. من توی زندگی هیچی رو برای خودم نخواستم تموم هدفم فقط آینده ی روشنک بود. به خدا هیچ وقت چشمم دنبال زندگی زیبا خانوم خدابیامرز نبوده!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گناه عاشقانه |
نویسنده | ملیحه رسولی |
ناشر چاپی | انتشارات متخصصان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 489 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-292-220-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |