معرفی و دانلود کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته
برای دانلود قانونی کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته
برایتان دعا میکنیم جای هیچکدام از آدمهای کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته نباشید. نه اینکه تصور کنید آنها از دیگران بدبختتر هستند، نه؛ مشکل اینجاست که این آدمها در زمان و مکان نامناسب قرار گرفتهاند. آنها در روزی که نباید عاشق شوند، عاشق میشوند و در جایی که نباید حضور داشته باشند، قدم میگذارند. اریک امانوئل اشمیت در چهار داستان کوتاه، ماجرای زندگی گناهکارانی قربانیشده را بازگو میکند که چیزی جز حسرت در تقدیرشان وجود ندارد. این کتاب موفق شده است جایزهی گنکور را در سال 2010 از آنِ خود کند.
دربارهی کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته
بسیاری از قوانین اجتماعی و حتی قوانین طبیعت بیرحم و بیعدالت هستند. آجرهای جهان بهگونهای بر روی هم چیده شدهاند که میان ما و هرچه دوست داریم دیوار میکشند. قوانین بیمنطق عرفی و اجتماعی، توانمندیهای جسمی و حتی سطح هوش، خواستههای ما را به هیچ میشمارند و در فرایند سرکوب کردن ما، لحظهای توقف نمیکنند. متأسفانه یا خوشبختانه در چنین جهانی یک روزنه وجود دارد؛ روزنهای که اجازه میدهد عشقی ممنوع را بهدست آوریم و بر روی سکویی که رویایش را در خواب میبینیم، در بیداری بایستیم. این روزنه اخلاقی نیست. شر است. گناه است. برای سر بلند کردن از درون این حفره، باید فرشتهی ایستاده بر شانهی راست را به سفری دوردست بفرستیم و به فرشتهای که مسئول نوشتن گناهانمان است، اضافه کاری محول کنیم. واعظان دینی سطر سطر نصیحت نوشتهاند و ما را از عقوبت دنیوی و اخروی گناه باخبر کردهاند، اما احتمالاً خودتان میدانید که این موعظههای قطور یارای ایستادن در برابر امیال انسان را ندارند. اگر شما هم احساس میکنید که انسان خوبی نیستید و شاید دیوی در درون شماست، کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته (Concerto to the Memory of an Angel) خیالتان را راحت میکند. شما تنها نیستید. اریک امانوئل اشمیت (Éric-Emmanuel Schmitt) هم همچون شماست. او نمیتواند حق را تمام و کمال به شخصیتهای مثبت قصههایش ببخشد و حتی ذرهای از آن را به آدمهای خاکستری داستانهایش ندهد؛ شخصیتهایی که شاید اگر در زمان و مکانی دیگر بهدنیا میآمدند، معصوم و پاک میشدند، نه گناهکارانی روسیاه.
قصهی نخست کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته دربارهی یک قاتل زنجیرهای است که عاشق کشیش کلیسا میشود. ابتدای قصه اینطور بهنظر میرسد که قاتل داستان شر مطلق است و بیچاره کشیش که مورد مهر این دیو قرار گرفته. اما به مرور متوجه میشوید الزاما هر فردی که قاتل نیست، آدم خوبی نیست و شاید آشنایی با کشیش کلیسا، همان عقوبتی است که تقدیر برای قاتل در نظر گرفته است. داستان بعدی امانوئل اشمیت دربارهی همان معضلی است که از لحظهی تولد ذهن ما فرزندانی که خواهر و برادر داریم را درگیر کرده است: «پدر و مادرم من را بیشتر دوست دارند یا خواهر و برادرم را؟ آیا ما هنوز یک خانوادهایم یا از هم دور شدهایم؟» ملوانی که در این داستان ماهها در کشتی است و از خانوادهاش خبری ندارد. ناگهان با یک خبر فاجعهبار مواجه میشود: «دخترتان فوت کرده است.» اما ملوان چهار دختر دارد و کدام یک از آنها مرده است؟ ملوان سعی دارد این پرسش را از ذهنش دور کند و به ارتباطش با فرزندانش نیندیشد، اما چنین چیزی شدنی است؟
نام سومین قصهی این کتاب، کنسرتویی به یاد یک فرشته است. همانقدر که نام این داستان لطیف و رویایی است و انگار که ویلونی زیر نور ماه نواخته میشود، در واقعیت اینگونه نیست. تابهحال پیش آمده که با تک تک سلولهایتان بخواهید رقیبتان را از سر راهتان حذف کنید و حس حسادتْ رحم و انصافتان را به یغما ببرد؟ اگر جوابتان مثبت است، اریک امانوئل اشمیت میخواهد شما را با دو دوست که هردو ویولونیست هستند، آشنا کند؛ دوستانی که رقابت و جاهطلبی آنها را به بدترین دشمنان هم تبدیل میکند. آخرین قصه برخلاف داستانهای پیشین عاشقانه است، اما نه عشقی طولانی مدت که قرار است مرد و زنی را خوشبخت کند. زن این قصه، به بیماری سختی مبتلا است و قرار نیست پا به پای همسرش پیر شود. او در حالی که مرد مشغول تبلیغات برای انتخابات ریاست جمهوری است، بهتنهایی بهسوی مرگ پیش میرود. مرد به او توجه نمیکند و با همسرش مهربان نیست. در این میان، زن مشغول نوشتن وقایع آخرین روزهای عمرش میشود. اگر شما جای زن بودید، در خاطرات خود بدرفتاری مرد را روایت میکردید و به همهی دنیا میگفتید که او تا چه اندازه بیتوجه و نامهربان است یا زندگی خود را برای دیگران عاشقانه شرح میدادید؟
اریک امانوئل اشمیت از آدمهای عجیب قرن 21 است. او فیلسوف، نمایشنامهنویس، نویسنده و فیلمساز است. خوشبختانه اشمیت برخلاف بسیاری از همکارانش به ایدهپرداز نظرات زرد روانشناسی و تحلیلگر سیاستهای روز جهان تبدیل نشده. او هنرمندی روشنفکر باقیمانده است. در جهانی که هنرمندان و ادیبان روبه انزوا و انقراضند، همعصر بودن با فیلسوفی که دیدگاهی فلسفی دارد و آن را در قالب قصههایی موجز ارائه میکند، جزو معدود خوششانسیهای نسل ما است.
کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته با ترجمهی شراره شاکری در انتشارات افراز منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته
- داستانهای امانوئل اشمیت بهطرز بیرحمانهای جذاب و کارآمد هستند. سبک او درخشان و ظریف است. (لس اکو)
- این کتاب باید در لیست خواندنیهای دانشجویان فلسفه و تمام کسانی که به معنای زندگی فکر میکنند قرار گیرد. (Le Parisien)
- کنسرتویی به یاد یک فرشته دربارهی قهرمانانی معمولی است که خواننده را تحتتأثیر قرار میدهد. (L'Express)
کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته برای چه کسانی مناسب است؟
شوربختانه، زندگی پر از حق انتخاب است. بشر پیش از قدم نهادن بر کرهی خاکی، میان برگزیدن خیر و نیکی یا شرارت و پلیدی مردد بود و همین حق انتخاب او را به دردسر انداخت. داستانهای کوتاه کنسرتویی به یاد یک فرشته ما را در دوراهیهایی قرار میدهد که چارهای نداریم جز انتخاب میان این دو نیروی عظیم هستی: خیر یا شر؟ کتاب حاضر اخلاقیات و اعتقادات ما را به چالش میکشد تا در لشکر نیکی یا بدی جای گیریم. امید است که بتوانیم از این دادگاه تکنفره، سربلند بیرون بیاییم.
دوستداران داستانهای کوتاه از این کتاب استقبال خواهند کرد.
در بخشی از کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته میخوانیم
برای فرار از خیابانها به خانه برمیگشت، ولی بهمحض اینکه در چهاردیواریاش قرار میگرفت، دوست داشت دوباره بیرون برود. روزبهروز از این بدبختی بیشتر رنج میبرد و احساس میکرد که به هیچجا تعلق ندارد.
با چشمانش در اشیای دوروبرش مبلها، تابلوها دنبال جزئیاتی میگشت که به او اطمینان و اعتمادبهنفس بدهند و او را به گذشتهاش برگردانند. با اینحال بیفایده بود، آپارتمان زیبایش در زیرشیروانی کاخ، نشانی از ذوق و سلیقهی خوبی داشت، همهچیز، از گچبریها گرفته تا روکش صندلیها را یکی از بهترین معماران معاصر طراحی ساخته بود، طوریکه جابهجا کردن یک صندلی یا انداختن پولیوری رنگی روی این ترکیب بژ و لیمویی، هارمونیاش را بههم میزد و هر کاری که با زندگی و علاقهمندیهای هنرمند متفاوت بود، در این دکوراسیونی که گمان میرفت کار خودش باشد، بیگانه بهنظر میرسید.
بدون آنکه لامپها را روشن کند، روی کاناپهاش نشست، طوریکه انگار قرار ملاقاتی داشته باشد.
هوا گرفته بود و جعبههای نقرهای داخل اتاق، تنها چیزی بودند که میدرخشیدند. بیرون، برف بهآرامی میبارید. در خیابانها، صدای ماشینهایی شنیده میشد که با غرش خفه و بیصدای موتورهایشان بهسرعت میرفتند.
کاترین فکر میکرد که زندگیاش شبیه بعدازظهر یک یکشنبهی طولانی و کسلکننده، پر از امیدها و آرزوهای واهی باشد که تلخیهایش بهقدری زیاد است که به او اجازه نمیداد تا از کمترین لذت موجود بهره ببرد.
از روی بیکاری مجلهای را که منشی مخصوصش برایش گذاشته بود، برداشت. روی جلد، تصویری از او و همسرش همراه با این جمله دیده میشد: «عشق مثالزدنی».
روی مجله خم شد و لبخند زد. صورتش زیبا، حساس و مثل چینی، سفید و درخشان بود. عشقی مثالزدنی... چه تخیلی!
فهرست مطالب کتاب
مسمومکننده
بازگشت
کنسرتویی به یاد یک فرشته
عشق در الیزه
یادداشتهای اشمیت
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کنسرتویی به یاد یک فرشته |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
مترجم | شراره شاکری |
ناشر چاپی | انتشارات افراز |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 216 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-243-396-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |