معرفی و دانلود کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید
برای دانلود قانونی کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید
ژیمناستیک یکی از ورزشهای محبوب کشور رومانی است. این کشور ژیمناستهای بزرگی چون نادیا کومانچی دارد که رکودهای حیرتانگیزی در بازیهای المپیک ثبت کردهاند. در کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید، لولا لافون سرنوشت این ورزشکار و ستارهی رومانیایی را در قالب رمانی جذاب و مهیج نگاشته است. این کتاب که در گروه زندگینامهها دستهبندی میشود، برندهی جایزهی مادام فیگارو شده است.
دربارهی کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید
در مسابقات ژیمناستیک المپیک مونرآل 1976، دختری چهاردهساله اهل رومانی موفق میشود امتیاز ده را از داوران کسب کند. این بالاترین رتبهای است که تا به آن زمان کسی میتوانست از ژیمناستیک به دست آورد. حتی برخی داوران اگر میتوانستند به او امتیاز یازده یا دوازده میدادند. ماشین امتیازدهی هم طوری طراحی نشده بود که بتواند شمارهی بالاتر از ده را نمایش دهد. این دختر که نادیا کومانچی (Nadia Elena Comăneci) نام دارد و او را «پری کوچک کمونیست» لقب دادند، توانست از تابلوی اعلان نتایج نیز جلو بزند. لولا لافون (Lola Lafon) در کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید (La petite communiste qui ne souriait jamais)، داستان این قهرمان المپیک را از لحظهی پیروزی در بازیهای المپیک شروع میکند و اندک اندک به شهر و خانوادهی نادیا، تأثیرات و تغییراتی که با قهرمانی او شکل میگیرد و مهاجرت وی به آمریکا میپردازد.
در کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید (The Little Communist Who Never Smiled)، نویسنده نشان میدهد که چطور قهرمانی نادیا کومانچی مردم و رسانهها را هیجان زده میکند. همه دوست دارند دربارهی او بیشتر بدانند. بسیاری از دختران به شیوهی لباس پوشیدن و سبک زندگی او نظر دارند و پوستر او را به دیوار اتاقشان میزنند. حتی وجود او در فدراسیون ژیمناستیک ولوله میاندازد. تقاضاهایی برای تأسیس مدرسهی ژیمناستیک دختران ثبت میشود و بسیاری خواهان پیوستن به این مدرسه میشوند.
لولا لافون در کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید، از چالشهای پیش روی یک دختر ورزشکار و تفاوتهایی که زندگی یک ورزشکار زن با ورزشکاران مرد همردیف او دارد، میگوید و ورود او را به دوران بزرگسالی شرح میدهد. در بخشیهایی از کتاب، گفتگوهای نویسنده با کومانچی نیز بازتاب داده شده است. ضمناً این کتاب ما را با فضای حاکم بر یک کشور کمونیستی در سالهای جنگ سرد آشنا میکند.
در مجموع، لولا لافون در کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید، یک رمان ورزشی با تهمایههای تاریخی و سیاسی نوشته است که در آن سرگذشت یکی از قهرمانان المپیک را در دوران جنگ سرد نشان میدهد. این کتاب در سال 2014 جوایز بسیاری کسب کرد و به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفت. نویسنده این کتاب را با لحنی پرشتاب و مهیج نوشته است. به طوری که مخاطب با خواندن آن شور و هیجان مسابقات ورزشی، تب و تاب بازیهای المپیک و نشستهای داغ خبری را بهخوبی در ک میکند و با حس و هیجان کسانی که در دههی هفتاد میلادی پدیدهی نادیا کومانچی را کشف کردند، آشنا میشود.
کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید را انتشارات دیدآور با ترجمهی راحله فاضلی منتشر کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید
- برندهی جایزهی مادام فیگارو در سال 2014؛
- برندهی جایزهی ژول ریمه در سال 2014؛
- برندهی جایزهی اوست در سال 2014؛
- برندهی جایزهی کلوسری دِ لیلاس در سال 2014؛
- نامزد جایزهی آلبرتین در سال 2017.
نکوداشتهای کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید
- یک بیوگرافی فراداستانی که زندگی کومانچی را از شکلگیری او تا تبدیل شدنش به ژیمناستی که رتبهی 10 را کسب کرد، دنبال میکند. (نیویورکر)
- در این کتاب لولا لافون دیدگاه کمتر رایجی را در نظر میگیرد: بدن زن بهعنوان میدان نبرد ایدئولوژیک. نتیجه جذاب است؛ داستانی تأملبرانگیز و شگفتآور درمورد دختربچهای که دنیا را تکان داد. (روزنامهی بریتانیایی بیگ ایشو)
کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمام کسانی که به رمانهای زندگینامهای و سرگذشت قهرمانان المپیک علاقه دارند، مناسب است.
در بخشی از کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید میخوانیم
دوربین در سالن کوچک خانهای واقع در حاشیهی هالیوود فلوریدا در حال جستوجو است. هیچ اسباببازیای روی زمین نیست، گلهای پلاستیکی زرد داخل یک گلدان شیشهای ارغوانی قرار گرفته و یک رومیزی کوچک ملیلهدوزیشدهی قرمز و مشکی زیر جاسیگاری خالی پهن است. مصاحبهکننده، مردی حدوداً سیساله، وقتی ماریا پ. را خطاب قرار میدهد، کلمات را بهآهستگی یکی پس از دیگری از دهانش خارج میکند. ماریا زن جوانی موطلایی است که با حالتی درمانده لبهی یک مبل تیره نشسته و چهار بچهی دو تا پنجساله دورش را گرفته و روی زانویش نشستهاند. گهگاه با یک دست موهایش را صاف میکند و با دست دیگر دکمههای پیراهناش را مرتب میکند. با صدایی یکنواخت بدون تردیدکردن پاسخ میدهد. نه، او از دوم نوامبر از همسرش که برای دیدن مادر بیمارش به رومانی رفته بود خبر نداشت. «خب ماریا، دوباره او را دیدید، به همهچیز پی بردید؟ با دیدن همسرتان بهعنوان مهمان یک برنامهی گفتوگوی زنده! باورنکردنی! همراه با... نادیا، همان ژیمناست معروف کشورتان!»
«به همسرم، باعث و بانی فرار نادیا، اولش خیلی افتخار میکردم، قبل از اینکه، قبل از...» مصاحبهکننده به طرف ماریا خم میشود و دستاش را میگیرد، به نشانه همدلی با او. «من بلافاصله اتاق مهمان را برای... او آماده کردم. اگر بخواهید، میتوانیم برویم اتاق را ببینیم. در تلویزیون، او گفت که... مدیرش هم هست.» وقتی مصاحبهگر با صدای بلند میگوید «خدای من، خدای من»، دوربین ناخنهای خرابشدهی ماریا و دستهای خشکاش را نشان میدهد که وقتی گریهاش میگیرد روی چشمهایش میگذارد. او به طرف دوربین میچرخد: «خانم پ. گریه میکند (صدای فینفیناش را میشنویم) بهخاطر آنچه نادیا در کنفرانس خبری به گردن آویخته بود و در دست داشت، ماریا، قوی باشید، همهی زنهای کشور از شما حمایت میکنند!»
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
پیشگفتار
بخش یکم
صحنهی آهسته
مأموریت انجام شد
مزرعهی ویِراها
پیدایش
1969
1970
جام دوستانهی جوانان، مه 1972
اکتبر 1974
مگر او چند سال دارد؟
پیمان سرکشی
برطرفکردن تردیدها
زیادی مسن برای جوانبودن
اگر خون نیاید
بیومکانیک یک پَری کمونیست، 15 نوامبر 1975
دیوانهوار بازیکردن
ژاندارک جادویی، 29 مارس 1976، نیویورک، مدیسون اسکوئر گاردن
بله آقا، اون بچهی منه
مدیران شرقی (پیدایش گرههای قرمز)
عددها
پیشنهاد ویژه، مونرآل، 1976
کلکها یا نقشههای بلا
دختر زیبا دست به خطر میزند
عکسهای فوری، 27-26 ژوئیهی 1976
از رومانی با عشق، نادیا، 1977
رفیق
مثل یک سگ
میانپردهی امریکایی: اقامهی دعوا، سپتامبر 1977
مدیران غرب
پراگ 1977: قهرمانی اروپا
تحت حمایت
فرمان 770: مردگان یا زندگان
بازسازی
تنها
بیماری
پایان
بخارست
انگار داخل بودند
هیولا
هیولاها
دیگر نفسنکشیدن
فرم انسانی
استراسبورگ
مکزیکو، فورت وُرث، تگزاس
فاکتور بیرونی
لطفاً نادیای شگفتانگیز را تشویق کنید
شهادت رودیکا د
مسکو، به یاد اِلنا م ، 1960 2006
یک روند و حکم بیولوژیک آن
مسکو، 23 ژوئیهی 1980
خانم سیمیونسکو
بیومکانیک یک پایان کمونیستی
پروندهی کاتونا
پروندهی ناممکن
داستان ساختگی، 1989-1981
نوبل، 1982
سیرک گرسنگی
پرورشدهندهی آدمکشها، 1984
چه کسی میداند؟
پلیس عادت ماهانه
بیماری یک موضوع حکومتی است
خداحافظ، 6 مه 1984
میانپرده، اکتبر 1989، بخارست
بخش دوم
اونِشت بخارست
پرکردنکردن جای خالی
سوپر سوپر ای
رنگ صدا، 29 نوامبری که نادیا گریخت
تعقیب بزرگ: «جستوجوی نومیدانهی نادیا» ( اکیپ)، «نادیا کجاست؟» ( لوموند)، 1 دسامبر 1989
آخرین کلام تاریخ
تمرکز روی بینهایت، چهارشنبه، 1 دسامبر، ساعت 16:40، فرودگاه کنِدی
گذشتن از آتش، 5 دسامبر 1989
صفر صفر نقطه صفر صفر
چهلتکه، (لس آنجلس تایمز نیویورک تایمز نیوزویک سنتینل اورلاندو تایمز لوموند لیبراسیون اکیپ لومانیته نوول اوبزرواتوور)
طبق قواعد مرسوم
قدرت بازاریابی
تو اولین نفر نبودهای
سریال آبکی بینالمللی
چمدان
امنیتیها، دسامبر 1989
جلوزدن فیلم: گزارشدادنها، 1999
بیاثرشدن، دسامبر 1989
اعدام
الو، کیه؟، پنجشنبه، 21 دسامبر 1989
ارقام: 25-95-13
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب کمونیست کوچکی که هرگز نمیخندید |
نویسنده | لولا لافون |
مترجم | راحله فاضلی |
ناشر چاپی | انتشارات دیدآور |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 258 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-104-246-1 |
موضوع کتاب | کتابهای زندگینامه |