معرفی و دانلود کتاب پیرمرد و دریا
برای دانلود قانونی کتاب پیرمرد و دریا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پیرمرد و دریا
ارنست همینگوی در کتاب پیرمرد و دریا، به حوزهی زندگی پیرمردی چنگ میاندازد که روزی قلمرو بزرگ دریا در حیطه اقتدارش بود و عروسکان خوشخرام دریا بیوههایی بودهاند درمانده در تار و پود تورش و اینک زندگی او به پایان خود میرسد، در آرزوی بزرگترین صیدش دل به دریای بزرگ میسپارد و بزرگترین صیدش را به چنگ میآورد.
ولی آن قدرتی که بتواند شاهکار آخرین خود را به ساحل بکشد ندارد و چیزی جز اسکلت به ساحل نمیآورد. همینگوی در پیرمرد و دریا (The Old Man and the Sea) شکوه قلمرو دریا را با افت و خیز زندگی دراز یک صیاد در هم میآمیزد و از این آمیزش زندگینامهای سرشار از اندوه برای صیادی از پا افتاده فراهم میکند. برخی از نقادان گفتهاند این کتاب با موبی دیک اثر هرمان ملویل برابری میکند.
ارنست همینگوی (Ernest Hemingway) در فاصله میان جنگها و نگارش کتابهایش سفر میکرد و به شکار و ورزشهای دیگر مشغول میشد. ورزش گاوبازی بسیار مورد توجه او واقع شد و همین امر به داستان «مرگ در بعدازظهر» انجامید. سفر اکتشافی او در 1934 به آفریقا، مضمون داستانهای «برفهای کلیمانجارو» و «تپههای سبز آفریقا» را فراهم ساخت.
«زنگها برای که به صدا در میآید» در سال 1940 منتشر شد که حاصل علاقه شخصی همینگوی به جنگ داخلی اسپانیا در دهه سی بود. «پیرمرد و دریا» – نوشته شده در سال 1952 – جایزه پولتیز 1953 را از آن خود کرد.
در بخشی از کتاب پیرمرد و دریا میخوانیم:
او پیرمردی بود تنها که در قایق پارویی کوچکش روی آبهای گلف استریم صیادی میکرد و هشتاد و چهار روزی میشد که حتی یک ماهی هم به دام نینداخته بود. در چهل روز اول از این هشتاد روز، والدین پسرک [که دم دست پیرمرد کار میکرد] بهش گفته بودند که این پیرمرد دیگر سالائو شده که همان بخت برگشتگی در بدترین شکل است. پسرک نیز به امر آنها پی قایقی دیگر رفته بود صیادی که همان هفتهی اول سه تا ماهی درست و حسابی به تورشان خورد. دیدن اینکه پیرمرد هر روز دست از پا درازتر، با قایقی تهی باز میگشت، پسرک را ناراحت میکرد، همیشه میرفت پایین و به او کمک میکرد تا هم حلقههای ریسمان را ببرند، هم چنگک و زوبین و بادبانی را که گرد دکل پیچیده شده بود. بادبان که با گونیهای آرد و صله دار بود و روی دکل جمع شده بود، به پرچم شکست ابدی میمانست.
پیرمرد لاغر بود و بدریخت و چین و چروکهای ناجوری پس کلهاش بود. لکههایی قهوهای رنگ سرطان پوستی خوش خیم، که حاصل انعکاس نور آفتاب بر مدار دریا بودند، روی گونههایش نقش بسته بودند و تا اطراف صورتش پایین میآمدند. دستهایش نیز جای زخمهای عمیقی بر خود میدیدند که از کشیدن ریسمان ماهیهای بزرگ بر جای مانده بودند. ولی هیچ یک از آنها تازه نبودند و قدمت هر یک، به کهنگی ترکهای صحراهای بی آب و علف میرسید.
همه چیز پیرامون پیرمرد کهنه بود، به جز چشمهایش که به رنگ دریا بود و پر امید مینمود و شکست ناپذیر.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پیرمرد و دریا |
نویسنده | ارنست همینگوی |
مترجم | حمیدرضا رضایی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-500-4 |
موضوع کتاب | کتابهای ادبیات کلاسیک |