معرفی و دانلود کتاب پرتو سبز

معرفی کتاب پرتو سبز

یکی از متفاوت‌ترین آثار به‌جامانده‌ از نویسنده‌ی یکه‌تاز داستان‌های علمی تخیلی، ژول ورن! در کتاب پرتو سبز شاهد روایتی عاشقانه و پراحساس آن هم در دل یک سفر و کشف و شهود خواهیم بود. بر اساس یک باور قدیمی هر کس که بتواند هنگام غروب اقیانوس، اشعه‌ی سبزی در اطراف خورشید تماشا کند، قادر است معشوق حقیقی خود را بیابد. به دنبال این عقیده، اتفاقات خارق‌العاده‌ای در زندگی هلنا دختر جوان ماجرا رخ می‌دهد.

درباره‌‌ی کتاب پرتو سبز

وقتی صحبت از داستان‌های ماجراجویانه آن هم با چاشنی علم و تخیل باشد، نام ژول ورن (Jules Verne) اولین گزینه‌هایی‌ست که به ذهن مخاطب می‌آید. با این حال خوب است بدانید که از این نویسنده‌ی معروف فرانسوی بیش از 60 رمان به چاپ رسیده که احتمالاً نام بسیاری از آن‌ها هنوز به گوش ما نرسیده. وقت آن است کتاب پرتو سبز (The Green Ray) نیز به فهرست کتاب‌های خوانده شده، به‌ویژه برای علاقه‌مندان پروپاقرص این نویسنده اضافه شود.

درست همانند بسیاری از آثار خواندنی ژول ورن، در داستان پرتو سبز نیز شاهد ترکیبی جذاب از یافته‌های تازه‌ی علمی با ذهن خیال‌پرداز نویسنده هستیم. ترکیبی که نتیجه‌ی آن چیزی نیست جز یک روایت پرکشش و خیره‌کننده. سوژه‌ی این داستان نیز از یک پدیده‌ی عملی شگفت‌انگیز وام گرفته شده. پرتوی سبز اشعه‌ای تیز و گذار است که در هنگام غروب برای چند لحظه‌ای در اطراف خورشید آشکار می‌شود. بی‌تردید تعداد افرادی که آرزوی تماشای این جاذبه‌ی طبیعی را در دل دارند کم نیست.

داستان پرتو سبز نیز درست با چنین ایده‌ای آغاز می‌شود. گروهی از کاوشگران به دنبال تماشای اشعه‌ی سبز به جزایر هبریدیز در کرانه‌های غربی کشور اسکاتلند می‌روند. اما در میانه‌ی این روایت سفرنامه‌ای شاهد ماجرایی عاشقانه و پراحساس خواهیم بود. هلنا دختر جوان و زیبای داستان قول‌ و قرار مهمی با خود دارد. او تصمیم گرفته تا زمانی که نتوانسته پرتو سبز را تماشا کند، عاشق کسی نشود. چراکه بر اساس باوری کهن هرکس که بتواند این پرتو را ببیند قادر به خواندن ندای قلب آدم‌ها نیز می‌گردد.

این در حالی‌ست که برادران ساموئل و سباستین ملویل، دیگر شخصیت‌های داستان پرتو سبز، مدام از خواهرزاده‌ی خود یعنی هلنا تقاضا می‌کنند تا با اریستوبولوس اورسیکلوس ازدواج کند. البته همه می‌دانند کسی در عجیب‌وغریب و غیرعادی بودن به پای اورسیکلوس نمی‌رسد. هلنا بر عهد با خود پایبند می‌ماند و از قبول خواسته‌ی دیگران برای ازدواج دست می‌کشد تا اینکه پای جوانکی خوش‌چهره و رعنا به نام الیور سنکلر به داستان باز می‌شود و یک دل نه صد دل از دختر ماجرا یعنی هلنا می‌رباید.

کتاب پرتو سبز یکی از منحصر‌به‌فرد‌ترین روایت‌های داستانی‌ به‌جا مانده از ژول‌ورن است. در این داستان برخلاف غالب آثار این نویسنده خبری از تکنولوژی‌های تخیلی و یا ساخته‌های عظیم‌الجثه‌ی بشری نیست. ماجرای این رمان در دل یک سفر روایت می‌شود و از این جهت‌ پیرنگی سفرنامه‌ای دارد. اما عنصر اصلی و بخش پررنگ روایت آن، روابط عاشقانه میان انسان‌ها و عواطف و احساسات درونی آن‌هاست.

ژول ورن که بار‌ها نبوغ خود را در خلق ماجراهای تخیلی ثابت کرده بود؛ در این داستان نشان می‌دهد که در خلق لحظه‌های پراحساس و نمایش دادن تب‌وتاب عشق نیز چیزی کم ندارد. او همچنین از باور‌های محلی، خرافات و فرهنگ‌های بومی نیز در روایت خود استفاده می‌کند و در ترکیب آن با پدید‌ه‌های علمی یک اثر تمام عیار و به‌یاد‌ماندنی می‌سازد. این داستان برای اولین‌بار در سال 1882 و در مجموعه‌ی «سفرهای شگفت‌انگیز» به چاپ رسید. نسخه‌ی کامل این اثر به دست سوگل فراهانی ترجمه شده و انتشارات ققنوس نیز آن را به بازار کتاب ارائه کرده است.

اقتباس سینمایی از کتاب پرتو سبز

• فیلم پرتو سبز اثری به کارگردانی اریک رومر (Eric Rohmer) و یک درام عاشقانه‌ی فرانسوی است. این فیلم شیر طلایی و جایزه FIPRESCI چهل‌وسومین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم ونیز را از آن خود کرد.

کتاب پرتو سبز برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران پروپاقرص داستان‌های سفرنامه‌ای ژول ورن و همچنین دوست‌داران داستان‌های عاشقانه مخاطب اصلی این کتاب هستند.

در بخشی از کتاب پرتو سبز می‌خوانیم

خانه‌ای که برادران ملویل و دوشیزه کمبل در آن زندگی می‌کردند واقع در پنج‌کیلومتری دهکده هلینزبرو بود، در حاشیه گِرلوش، یکی از مسیر‌های دیدنی‌ای که سهواً در ساحل سمت راست رود کلاید شکل گرفته است.

در طول زمستان، برادران ملویل و خواهرزاده‌شان در محله اشرافی شهر جدید گلاسگو، نه‌چندان دور از میدان بلایتس‌وود، در هتلی قدیمی در خیابان وست جورج اقامت می‌کردند. شش ماه از سال را آن‌جا می‌گذراندند، مگر این‌که بلهوسی هلنا که دایی‌ها چشم‌بسته به آن گردن می‌نهادند وادارشان می‌کرد اقامت‌های طولانی در اطراف ایتالیا، اسپانیا یا فرانسه داشته باشند. در طول این سفرها، همواره از منظر دختر جوان نگاه می‌کردند، جایی می‌رفتند که او دوست داشت برود، جایی می‌ایستادند که او دلش می‌خواست بایستد، از چیزی تعریف و تمجید می‌کردند که او می‌کرد. بعد هم زمانی که دوشیزه کمبل دفترش را می‌بست، دفتری که در آن با مداد یا قلم پَر احساساتش نسبت به هر سفر را یادداشت می‌کرد، آن‌ها مطیع و کمابیش خرسند از اقامت مرفه‌شان در خیابان وست جورج، مسیر بریتانیای کبیر را در پیش می‌گرفتند و برمی‌گشتند.

سه هفته‌ای از ماه مه گذشته بود که برادر سم و برادر سب به طرز عجیبی دلشان خواست بروند بیرون از شهر. این احساس دقیقاً زمانی به‌شان دست داد که دوشیزه کمبل هم به همان شدت تمایل به ترک کردن گلاسگو و فرار از سر و صدای آن شهر بزرگ صنعتی داشت، فرار از جنب‌و‌جوش کسب و کارهایی که گاه تا بلایتس‌وود می‌رسید، به هوای دیدن آسمان تمیزتر و نفس کشیدن در هوایی که اسید کربنیک کمتری از آن کلان‌شهر عتیقه داشته باشد، کلان‌شهری که تاجران تنباکو، «توباکو  لردز»، چند قرن پیش به سبب اهمیت تجاری تأسیسش کرده بودند.

بنابراین تمام اهالی خانه، ارباب و خدمتکاران به خانه ییلاقی در فاصله نهایتاً سی‌کیلومتری آن‌جا رفتند.

فهرست مطالب کتاب

1. برادر سَم و برادر سِب
2. هلنا کمبل
3. مطلب مورنینگ پست
4. در سرازیری کلاید
5. از یک کشتی به کشتی دیگر
6. گرداب کاریوْرِکَن
7. آریستوبولوس اورسیکلوس
8. ابری در افق
9. سخنان خانم بت
10. یک ست کروکت
11. اولیویئر سَنکلر
12. برنامه‌های جدید
13. کرامات دریا
14. زندگی در آیونا
15. ویرانه‌های آیونا
16. دو شلیک اسلحه
17. در کشتی کلوریندا
18. اِستافا
19. غار فینگل
20. به خاطر دوشیزه کمبل!
21. طوفانی تمام‌عیار در غار
22. پرتو سبز
23. پایان
ژول ورن (1828- 1905)