معرفی و دانلود کتاب وقتی برای رفتن
برای دانلود قانونی کتاب وقتی برای رفتن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب وقتی برای رفتن
اگر برای کسی مهم باشی، همیشه راهی برای بودن با تو پیدا خواهد کرد. کتاب وقتی برای رفتن داستانی خواندنی به قلم محمود جولایی است و ماجرای جدایی مردی از همسرش را روایت میکند که پس از سالها زندگی در مییابد آیندهی درخشانی که سالها برای رسیدن به آن تلاش کرده بود، هرگز از راه نخواهد رسید.
دربارهی کتاب وقتی برای رفتن
فرا رسیدن قرن جدید، مشکلات جدیدی را نیز به عرصهی ظهور رسانده. شاید هم این مشکلات کهن دنیای ما هستند که در لباسی نو آراسته به زرق و برق ارزشهای دروغین، جلوهای دیگر یافتهاند. کتاب وقتی برای رفتن اثر محمود جولایی است که در قالب داستان به مسئلهی روز جامعهی ایران میپردازد: اختلافات زناشویی و جدایی اجتنابناپذیر زوجها از یکدیگر.
نویسنده داستان خود را با تکیه بر شخصیت زنی زیادهخواه به نام فریبا و شوهری قانع به نام محسن بنا کرده و ماجرا از لحظهی رفتن و ترک کردن یکدیگر آغاز میگردد. داستان در شهر تهران میگذرد و مرد در لحظات پرتنش ترک خانه، غرق در مرور لحظات تلخ گذشته و غرولندهای همیشگی همسرش میشود. انگار برای چنین زنانی هرگز هیچ چیز کافی نیست و هر چه دارند، گویی هیچ ندارند و بیشتر و بیشتر میخواهند. خانه و زندگیای که چهل سال برایش زحمت کشیده، در چشمبرهمزدنی دود میشود و همه چیز میماند برای فریبا. محسن برای اثبات عشق و علاقهاش به فریبا همه چیز را به نام او کرده و اکنون بعد از این همه سال تلاش و کوشش، هیچ چیز به جز افسوس و کولهباری از تنهایی و خاطرات ناخوشایند به او نمیرسد.
صحنههایی که محمود جولایی در داستان خود آنها را به تصویر کشیده، امروزه تبدیل به یک خاطرهی جمعی مشترک برای بسیاری از زوجها شده و با نگاهی به روزنامهها و گشتوگذاری در راهروهای عریض و طویل دادگاههای خانواده، میتوان نمونههای بسیاری از این دست جداییها را مشاهده کرد.
فصلهای کتاب با عقبگرد به خاطرات گذشته و چگونگی ازدواج محسن و فریبا ادامه مییابد و اتفاقات گوناگونی که آنها در زندگی مشترکشان تجربه کردهاند، یک به یک بیان میشوند. دست سرنوشت قهرمان داستان را درگیر مسائلی تازه میکند تا روایت به سرانجام برسد.
کتاب وقتی برای رفتن در سال 1401 توسط انتشارات کاپیتان به چاپ رسیده و در دسترس علاقهمندان به داستانهای ایرانی قرار گرفته است.
کتاب وقتی برای رفتن مناسب چه کسانی است؟
خواندن این کتاب به دوستداران رمانهای ایرانی و اجتماعی با محوریت مسائل روز توصیه میشود.
در بخشی از کتاب وقتی برای رفتن میخوانیم
پیرمرد روستایی که گویا نصف منطقهی حیران مال او بوده، نزدیکتر آمد. خم شد تا آنها را بهتر ببیند. پیرمرد حالواحوال کرد و با لبخندی که نشان میداد تازه آنها را شناخته گفت؛ پسرش همسرش را هفته پیش برای مداوا به تهران برده، حالا هم در بیمارستان بستری است و حال خوشی ندارد. مادر برای سلامتی همسر پیرمرد دعا کرد و پس از گپوگفت کوتاهی، محسن خداحافظی کرد و خواست راه بیفتد که پیرمرد با لهجهی شیرین آذری گفت: «پسرم، خدابیامرزه، پدرت که بود همهی این ویلادارها رو راضی کرده بود تا یه پولی جمع کنن و این جاده رو آسفالت کنن. حالا که رفته این دیگه کار خودته. ثواب داره. باید کارش رو تموم کنی.» پیرمرد این را گفت و از ماشین فاصله گرفت و با اشارهی دست خداحافظی کرد؛ ولی بلافاصله برگشت و با دست اشاره کرد تا بایستند. رفت و دبهی سفیدی که با کش و پلاستیک سر آن محکم بسته شده بود را آورد و به حاجخانم داد. حاجخانم بسیار تشکر کرد و محسن سری تکان داد و راه افتاد.
در طول مسیر طبق روال همیشه، زیبایی محیط اطراف، آمار ویلاها، خانوادههایی که هستند، نیستند، فروختهاند و آخرین قیمتهای پیشنهادی برای زمینهای خالی و کسانی که شارژ نمیدهند، موضوع جذاب خانوادهی آنها تا رسیدن به در ویلا بود. وارد حیاط شدند. در را بستند و هر دو رفتند سراغ درختها و باغچهی سبزیجات. چند ساعتی مشغول آبیاری و باغبانی شدند. هر دو میدانستند که اگر پدر هم همراه آنها بود دقیقاً همین کار را میکرد. بدون آنکه متوجه باشند هر بار همان کارهای پدر را با همان نظم و روش انجام میدادند. پسر اجاق هیزمی را روشن کرد و کتری و قوری سیاهشدهی یادگاری پدر را آورد تا بساط چای را مهیا کند. مادر برنج خیسخوردهی محلی را در دیگ گلی لعابدار ریخت و روی آتش گذاشت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب وقتی برای رفتن |
نویسنده | محمود جولایی |
ناشر چاپی | انتشارات کاپیتان |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-97813-2-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |