معرفی و دانلود کتاب هفت خوان و خردهای
برای دانلود قانونی کتاب هفت خوان و خردهای و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هفت خوان و خردهای
کتاب هفت خوان و خردهای نوشتهی احمد اکبرپور است که به شکل هفت داستان به هم پیوسته به رشتهی تحریر درآمده؛ در نهایت تمامی این داستانها به یکدیگر میپیوندند و داستان بلند و منسجمی را میسازند. این کتاب داستان یک پسر روستایی به نام داوود را روایت میکند که تازه به سن بلوغ و نوجوانی رسیده و دلش میخواهد بهسان دوستش کهزاد پسری شجاع، جسور و پر دلوجرات باشد؛ از همین رو میپذیرد تا همراه با او به شکار برود و همین تصمیم زمینهساز اتفاقات مختلفی برای او میشود.
درباره کتاب هفت خوان و خردهای
آیا فکر میکنید شجاع هستید؟ اگر این طور است آخرین کار شجاعتآمیزتان را به خاطر میآورید؟ اصلا شجاعت یعنی چه؟! داوود، شخصیت اصلی کتاب پیشروی شماست. پسری که احتمالا همسنوسالتان است و شاید بتوان گفت دغدغههای مشترکی هم دارید. آنچه بیش از همه فکر و ذهن داوود را به خودش مشغول کرده «شجاعت» است!
کتاب هفت خوان و خردهای داستان داوود پسرک روستایی است که در آستانهی نوجوانی قرار گرفته و به قول خودش تازه صدایش خش برداشته و زیر چانهاش به خارش افتاده است! او دلش میخواهد مثل همکلاسی و دوستش کهزاد شجاع و نترس باشد؛ در واقع او در جمع ادعا میکند که شجاع است اما در دلش میداند که اینطور نیست. از همین رو وقتی کهزاد، که پدرش یکی از بهترین شکارچیهای منطقه است، پیشنهاد میدهد با هم و بدون حضور هیچ بزرگتری به شکار بروند، تصمیم میگیرد تا همراهیاش کند و شجاعت خودش را محک بزند... اما اوضاع طور دیگری پیش میرود و اتفاقاتی که در آن شب برای داوود و کهزاد رخ میدهد، زمینهساز دیگر داستانهای کتاب هفت خوان و خردهای میشود.
کتاب حاضر نثری ساده و خودمانی دارد و خیلی سریع مخاطب را سر اصل مطلب میبرد. کوتاه بودن فصلهای کتاب یکی از نقاط قوت آن است که سبب میشود خواننده بدون خستگی و احساس کسالت سرنوشت داوود را دنبال کند و با فراز و فرودهای زندگی و روزگار او همراه شود.
کتاب هفتخوان و خردهای یکی از آثار مشهور احمد اکبرپور بهشمار میرود. این کتاب متشکل از هفت داستان کوتاه به نامهای «شکار»، «سبزوک»، «پارک»، «کلانتری»، «انتقام»، «دعوا» و «چهل سالگی نویسنده» است که به یکدیگر مرتبطند و در کنار هم یک داستان بلند منسجم را میسازند.
نویسنده در کتاب هفت خوان و خردهای میکوشد تا همگام با ماجراهای سرگرمکنندهاش به مسائلی همچون بلوغ و انتظاراتش و همچنین شجاعت بپردازد و از آنجایی که هر فردی در دوران نوجوانیاش با این دو مسئله درگیر میشود، خیلی راحت میتواند با شخصیت داوود همذات پنداری کرده و دغدغههای او برایش ملموس باشد. همچنین زبان گرم داستان سبب میشود تا مخاطب داوود را به جای یک شخصیت داستانی، به نوعی دوست خود دیده و احساس کند در طی داستان راوی مقابل او نشسته و داستان را برای او تعریف میکند.
کتاب هفت خوان و خردهای با کوشش نشر افق به چاپ رسیده و تصویرگری آن بر عهدهی مرجان ثابتی بوده است.
کتاب هفت خوان و خردهای برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این کتاب برای نوجوانانی که علاقهمند به خواندن داستانهای ماجراجویانه هستند، مناسب و سرگرمکننده خواهد بود.
در بخشی از کتاب هفت خوان و خردهای میخوانیم
بیش از دهتا خاطره نوشتم و خوشم نیامد. رضا و چندتا از هماتاقیها و حتی استاد ادبیاتمان، از یکیدوتایش خوششان آمده بود، ولی به قول مادر باز هم دلم رضا نمیداد. با خودم میگفتم چه ربطی به بقیه دارد که بابای من درست روز اول مدرسه مرده است و من هر روز باید پای تابلو مینوشتم بابا آب داد، بابا... و یا شبی که از ده کناری برای مادر خواستگار آمد و من و خواهرم، بدون اینکه چیزی به هم بگوییم هر دو دلمان میخواست شوهر کند، ولی شاید او بهخاطر ما این کار را نکرد. فردایش که زنها سرکوفتش میزدند که طرف میرود خلیج و میآید و دستش به دهنش میرسد و... مادر جوابش یکی بود: «از خُلقوخویش ترس برم داشت. اگه خدای نخواسته با بچهها کجخلقی کنه...» شاید چیزهای دیگری هم میگفت، ولی اینها توی خاطرم بیشتر مانده است. شاید خواهرم چیزهای دیگری را از همانموقع حفظ کرده باشد.
وقتی سبزوک را شروع کردم، قلبم تاپتاپ میزد. سبزوک همان گوسفندی بود که ماجرایش را توی داستان دومی گفتهام. حتی حالا که کتابهای زیادی نوشتهام اگر باز هم موقع نوشتن قلبم تندتر نزند و هی گلویم خشک نشود، آن را پاره میکنم. نوشته، قبل از هر خوانندهای، باید برای خود نویسنده جذاب و جالب باشد. لااقل باید خیال کند که خودش هم با کلمههای ماجرا، به اینطرف و آنطرف میرود و با هر جملهای، حساب پس میدهد.
اگر سبزوک نبود و اگر من باعث مرگش نبودم، هیچگاه تصمیم به درس خواندن نمیگرفتم. شاید با پولی که مادر داده بود، کلی میگشتم و عکس میگرفتم و بعد میآمدم محل و مثل کهزاد، چیزهایی رویش میگذاشتم و برای بچهها چاخان میکردم.
یک اتفاق کوچک، همهچیز را بههم زد. من دزدکی پشت همان کامیونی سوار شدم که سبزوک و خیلیهای دیگر تویش بودند .حتی چندتا بچه گوسفند دیگر هم بودند که آن سالها با اسم میشناختمشان و میدانستم مال کی هستند و همگی باید میرفتند به کشتارگاه.
فهرست مطالب کتاب
شکار
سبزوک
پارک
کلانتری
انتقام
دعوا
چهلسالگی نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هفت خوان و خردهای |
نویسنده | احمد اکبرپور |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-369-844-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه نوجوان |