معرفی و دانلود کتاب نامهای از رامالله
برای دانلود قانونی کتاب نامهای از رامالله و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نامهای از رامالله
کتاب نامهای از رامالله، شامل چند داستان کوتاه عربی از غسان کنفانی با عنوانهای «تپه»، «نامهای از رام الله»، «هدیه تعطیلات»، «تفنگ عمو»، «دکتر قاسم»، «ابوالحسن»، «دژ نظامی جدین»، «کلیدی شبیه تبر»، «اسلحه در اردوگاه»، «آن روز او کودک بود» و «شش عقاب و یک کودک» است.
داستان کتاب نامهای از رامالله، از زبان پسری در منطقهای به نام «رام الله» روایت میشود که برادرش سالها پیش به دست صهیونیستها کشته شده و پدرش هم یک سال پیش فوت شده است. مادر آنها همیشه میترسد که او را نیز از دست بدهد، پسر که هنگام ورود سربازان صهیونیست به «رام الله» فقط 9 سال داشته، حوادث را با تمام جزئیاتش روایت میکند.
غسان کنفانی (Ghassan Kanafani) نویسندهای تواناست که در حوزه اجتماعی فلسطین و ادبیات عربی بسیار مشهور است و آثارش به دور از شعار زدگی، مفاهیم خاص و عمیقی را به بیان از زندگی بیان میکنند.
کتاب نامهای از رام پیشتر با عنوان فارسی "به حیفا باز میگردم" و عنوان انگلیسی "Palestine's Children: returning to haifa and other stories" منتشر شده است.
در بخشی از کتاب نامهای از رامالله میخوانیم:
مادرم میترسید مرا هم از دست بدهد، چرا که پدرم یکسال قبل از این ماجرا فوت کرده بود و برادرم بزرگم نیز هنگام ورود صهیونیستها به رام الله دستگیر شده بود. در آن روزها نمیدانستم که وجودم برای مادرم چه ارزشی دارد، اما اکنون حتی نمیتوانم تصور کنم که زمانی که وارد دمشق شدیم، اگر همراه او نبودم و صبحها در ایستگاههای اتوبوس روزنامه نمیفروختم، چه بلاهایی ممکن بود بر سرش بیاید.
خورشید آرام آرام نیروی زنان و مردان مسن را تحلیل میبرد و از افراد داخل صف، صدای ناله به گوش میرسید و نشانههای بی قراری در میان شان دیده میشد. چهرههایی را میدیدم که هر روز آنها را در کوچههای باریک رامالله میدیدم؛ اما این بار غمی عمیق را میشد در چهرهشان تشخیص داد. با دیدن صحنهای که یکی از آن زنان یهودی تازه کار، ریش عمو ابو اوتمان را میکشید حس غیر قابل وصفی وجودم را در بر گرفت.
ابو اوتمان عموی واقعی من نبود. او آرایشگر و طبیب متواضع رامالله بود. ما همگی از کودکی او را دوست داشتیم و به احترام او را عمو خطاب میکردیم. اکنون عمو محکم و استوار در صف ایستاده بود و کوچکترین دخترش، فاطیما را نیز در کنارش نگاه داشته بود. فاطمیا دختر کوچکی با پوستی تیره بود که با چشمان سیاهش به سرباز زن یهودی خیره شده بود. زن رو به عمو پرسید"این دختر توئه؟"عمو سرش را به نشانه تائید تکان داد اما چشم هایش خبر از غمی جانکاه میدادند، که به او الهام شده بود. زن صهیونیست، سلاح کمریاش را بالا کشید و سر کوچک فاطیما را که همچنان با چشمان سیاهش به او زل زده بودند را نشانه گرفت.
یکی از جیپهای صهیونیستها از جای خود حرکت کرد و در بین من و این صحنه قرار گرفت. با این کار توجه سایرین نیز به این موضوع جلب شد. با وجود آنکه نمیتوانستم صحنه را با حضور این جیپ ببینم اما صدای شلیک سه گلوله را که با فاصله اندکی از یکدیگر شلیک شدند را شنیدم. خودرو حرکت کرد و صورت ابو اوتمان که غمی عظیم در آن دیده میشد در برابرم ظاهر شد. به فاطیما نگاه کردم، سرش به سمت جلو خم شده و قطرات خون از میان موهای سیاهش بر روی زمین میچکید. چند لحظه بعد، عمو ابو اوتمان در حالیکه پیکر کوچک فاطیما را در میان بازوان سالخوردهاش حمل میکرد، از برابرم گذشت.
او آرام و استوار بی آنکه حتی نگاهی به من بیندازد، با قدمهایی سریع از کنارم گذشته بود. همانطور که از میان ردیف سربازان در میان خیابان باریک میگذشت، پشت خمیدهاش را میدیدم. چشم چرخاندم و به همسر ابو اوتمان که بر روی زمین نشسته بود و در حالیکه سر را بین دو دستش گرفته بود زاری میکرد، نگاه کردم. با بلند شدن صدای ناله او، سربازی به سمتش رفت و با فریاد از او خواست که ناله و زاریاش را تمام کند اما پیرزن که کاملا امیدش را از دست داده بود نمیتوانست آرام بگیرد.
فهرست مطالب کتاب
تپه
نامهای از رامالله
هدیه تعطیلات
تفنگ عمو
دکتر قاسم
ابوالحسن
دژ نظامی جدین
کلیدی شبیه تبر
اسلحه در اردوگاه
آن روز او کودک بود
شش عقاب و یک کودک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نامهای از رامالله |
نویسنده | غسان کنفانی |
مترجم | مرضیه خسروی |
ناشر چاپی | نشر روزگار |
سال انتشار | ۱۳۹۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-374-457-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |