معرفی و دانلود کتاب نئو گلستان
برای دانلود قانونی کتاب نئو گلستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نئو گلستان
کتاب نئو گلستان نوشتهی پدرام ابراهیمی اثری جذاب و سرگرم کنندهست که زبان آن نزدیک به زبان سعدی و مضامینی بر خلاف حکایات و محتوای گلستان دارد.
کتاب نئو گلستان اولین اثر از مجموعه کتابهای طنز «جهان تازهدم» است و از دیرباز الهام دهنده به اهل ذوق بوده که برخی از آنان به دلیل سجع روان نثر آن و دیگری به خاطر این که حکمت را با طنز ظریفی آمیخته مستقیم یا به طور غیرمستقیم سرمشق نوشتهی خود قرار دادهاند. به همین دلایل دست کم تا صد سال پیش کتاب درسی مکتبها و مدارس ابتدایی بود.
در نگاه اول شاید این کتاب، بازنویسی جدید و دوبارهای از حکایتهای گلستان سعدی به نظر برسد اما نئو گلستان اینگونه هست و نیست. اینگونه هست چون به گلستان سعدی چشم دوخته و از حکایتهایش بهره گرفته و اینگونه نیست چون نیامده تا با کاستن زبان و معنا، محتوای آن را مطابق سلیقهی خوانندگان کند.
پدرام ابراهیمی، نویسندۀ کتاب، در مورد انتخاب قالب و ایده اثر میگوید: قدیمی بودن محتوا و وجود متنهای این چنینی، بزرگترین ریسک من در زندگیام بود.
کتاب شامل 53 حکایت کوتاه است. ابراهیمی در این حکایتها با الگو قرار دادن سبک و نثر گلستان سعدی سعی کرده از زمانه خود حرف بزند و روی مسائل و معضلاتی فردی و اجتماعی دست بگذارد. برای مثال در حکایتِ اوّل گلستان، پادشاهی دستور به کشتن اسیری میدهد. آن اسیر که از جان خود ناامید شده به سلطان ناسزا میگوید.
هنگامیکه شاه میپرسد که او چه گفت وزیر که فردی خوش نیت بود چیزی میگوید و او را از مرگ نجات میدهد. اما وزیر بد نیّت حقیقت را به شاه میگوید. و در نهایت شاه میگوید که از دروغ آن وزیر بیشتر خوشش آمده است. همانطور که گفتهاند: دروغی مصلحتآمیز بهتر از راستی فتنهانگیز است. اما در نئوگلستان داستان وارونه میشود. شاه دستور میدهد که محکوم را به زاری بکشند و چیزی نمانده است که وزیر با حسننیّت را هم به آن سرنوشت دچار کنند. خیلی دیگر از حکایتهای نئوگلستان نیز همین ویژگی را دارد.
چیزی که این اثر را مورد توجه قرار میدهد نه فقط محتوای آن و ارتباطش با این روزگار و یا نحوه ارجاع به متن گلستان سعدی، بلکه رویکرد خلاقانه نویسنده در استفاده از فرم است. بر این اساس که گاه تغییر لحن و فرم حکایت الگوهای دیرینه شکل گرفته در ذهن، خواننده را بازی داده و انتظارات ذهن او را به هم میریزد و به جذابیت بیشتر کار میانجامد.
در بخشی از کتاب نئو گلستان میخوانیم
پادشاهی را مهمی پیش آمد. گفت اگر این به مراد من برآید، چندین درم دهم زاهدان را. چون حاجت برآمد و خر از پُل برگذشت، نذرش در خاطر آمد. ندیم را به خلوت خواند و گفت: «وجه نذر را آخر که داده و که ستانده؟ جَو مرا گرفته بود. شتر دیدی ندیدی.» ندیم گفت: «ای خداوند، اراده ارادهی توست، ولیکن اگر نیک نظر کنی، مسلمت میشود که آن جَو تو را برابر دیدگان جمع گرفت. ضررِ پرداختِ نذر کمتر است از ضررِ بسته نشدن دهان یاوهگویان.» پادشاه روی ترش کرد که «اگر هم گفتهایم مقابل غلامان و چاکران گفتهایم. غلط کنند اگر حرف درآورند.» ندیم بگفت: «حالا چند؟» گفت: «چه چند؟» ندیم گفت: «این مبل و آن بوفه. خب قربانت شوم، چهقدر نذر کردهاید؟» گفت: «چهارصد درم.» ندیم درآمد که «گرفتهای ما را؟ حقیر پنداشتی که سه دانگ از باغ مصفا را نذر کردهاید. بهش بدید بره!»
پادشاه پرسید: «چه؟» گفت: «بهش بدید بره!» پادشاه لختی بیندیشید و سرانجام یکی از بندگان خاص را فرا خواند که غلامی عاقل و هوشیار بود. کیسهی درم را به سمت او پرتاب کرد و گفت: «لازم نیست بشمری. طبق معمول مسئول صحنه کیسهها را دربسته اینجا گذارده. حتماً خود شمرده. برو و این کیسهها را صرف کن بر زاهدان.» غلام برفت و بازنگشت. چون شب به نیمه رسید، پیدا شد خسته و ژولیده. پادشاه گفت: «گفتیم نکند اختلاس کردی و زدی به چاک.» غلام گفت: «ای ملک! چارصد درم دیگر چی چی است که اختلاس هم داشته باشد؟ چون زاهدان را ندا دردادم، از در و دیوار و گوشههای عبادت خود به من هجوم آوردندی و دهانم را مورد تلطف خویش قرار دادندی. درمها بردند و جامه از تنم دریدند. چون لباس به بر نداشتم و مرا از گشت محتسبان بیم بود، در پای حصاری نشستم تا به تاریکی بیایم.» ندیم دانا که این بشنید بگفت: «عجبا! شنیده بودم زاهد نمیستاند؛ آن که میستاند زاهد نیست.» غلام روی بر او کرد که «خب اینها این مدلیاش بودند. آنچه تو شنیدهای مال قدیمهاست.» ملک زیرچشمی در ندیم نگریست و سری تکان داد و چشم تنگ کرد که یعنی داستان چیست. ندیم شانهای بالا انداخت که یعنی چه دانم. غلام گفت: «زیاد تعجب مکن و زین پس، پیش از نذر تا دَه بشمار.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نئو گلستان |
نویسنده | پدرام ابراهیمی |
ناشر چاپی | انتشارات چرخ |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 114 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7405-18-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز ایرانی |